۲۵ دی ۱۳۸۴، ۱۳:۵۴

/ گزارش كامل/ در مراسم يادبود رضا سعيدي در اداره تئاتر عنوان شد:

بيائيد قدر يكديگر را قبل از مردن بدانيم!

بيائيد قدر يكديگر را قبل از مردن بدانيم!

پرويز پرستويي، انوشيروان ارجمند، مهدي صباغي، علي دهكردي، پرويز پور حسيني، عزت الله مهر آوران و ... روز گذشته در خانه نمايش اداره تئاتر جمع شده بودند تا ياد و خاطره يار ديرينه خود "رضا سعيدي" را زنده كنند.

 به گزارش خبرنگار تئاتر "مهر"، انوشيروان ارجمند پس از نمايش بخش هايي از فيلم تله تئاترها، سريالها و فيلمهاي سينمايي  روانشاد  رضا سعيدي، در مورد دوست و همشهري قديمي خود گفت: " سال 56 يا 57 بود كه تازه  از دبيرستان رها  شده بود،  يك گروه 4 نفره نمايش "چهار صندوق" بهرام بيضايي را كاركرده بودند، از من خواستند تا از اجراي شان ديدن كنم، جواني با نشاط ، پر انرژي، قائم به ذات و با اعتماد به نفس  بود. هيچ كس نمي توانست بر او منتي داشته  باشد. "

بازيگر قديمي مشهد از اولين تجربه تئاتر "رضا سعيدي" آغاز كرد و از ادامه دوستي شان تا سال 65 سخن گفت، از بازي  تحسين برانگيز رضا سعيدي در سريال " روايت عشق "  و تقدير رهبر معظم انقلاب از او  به خاطر اين بازي گفت و تاكيد كرد: "رضا همواره سعي مي كرد با پشتكار فراوان  در جامعه هنري بكويد من چه كسي هستم!"

ارجمند، رضا سعيدي را مهر بان، خوشدل، خوشرو، خوش قلب، و صادق معر في كرد و گفت : " هيچ گاه دروغ نمي گفت و مي دانست دركجا قرار دارد.  او به حق يكي از نخبگان عرصه تئاتر و با بضاعت ترين كساني بود كه  در تئاتر خراسان شكفته شد . همه كارها ، از ساخت دكور تا كارگرداني، بازيگري، نور پرداري و نمايشنامه نويسي را تجربه كرد. رضا سعيدي هيچگاه از كسي تمنايي نكرد و درگرفتن حقش سماجت مي كرد و منت هيچ كس را نخريد، روي پاي خود ايستاد و بزرگ و بزرگتر شد ."

يار قديمي، همچنين از تنهايي "رضا سعيدي" در اين اواخر گفت :" اين اواخر زياد باهم كار مي كرديم، رضا ديگر آن رضاي پرشر و شور قديمي نبود و يك افتادگي خاصي پيدا كرده بود. او حاضر نبود موجب رنجش كسي شود. از نظر اخلاقي بسيار پاك و بدون لغزش بود. در يك كلمه مي گويم خيلي حيفش بود، رضا سعيدي آرزوهاي زيادي داشت ."


انوشيروان ارجمند با اين جمله كه" بيايد قدر يكديگر را بدانيم و حداقل با يك پيغام كوتاه تلفني ازهم ياد كنيم" ،  به اشك و آه خود در فراق يار قديمي پايان داد.

"پرويز پرستويي" هم از تنهايي هنرمندان گفت و از اين كه "رضا سعيديگ از هيچكس تمنايي نداشت، از سختيهاي خودش و او و ديگر هنرمندان گفت: "ما دشواريهاي زيادي در زندگي داشتيم،  چون عاشق هنرمان بوديم ، چيزي كه متأسفانه امروز در نسل جديد وجود ندارد ."
 
بازيگر روبان قرمز گفت : " اگر امروز ستونهاي هنر پايدار مانده  به خاطر هم نسلان ماست!

اين بازيگر سينما و تئاتر، از سالهاي  بسيار دور كه " رضا سعيدي " را در جشنواره تئاتر شهرستان، هنگام بازي در "خانات " ( به كارگرداني رضا صابري) ديده بود،  صحبت كرد : "  وقتي بازي رضا را ديدم، با خودم گفتم اين بازيگر بزرگي است و سالها بعد كه به تهران آم،د بسيار خوشحال شدم، گفتم مي آيد تا عرصه خوبي را طي كند."

پرستويي از خاطراتشان در فيلم " ديوانه از قفس پريد " ياد كرد و گفت : " رضا در اين فيلم ثابت كرد بهترين بازيها را در سكوت انجام مي دهد."
 
وي ادامه داد : "  من عاشق رضا بودم ، خيلي با هم رفاقت نداشتيم و فقط در همين اداره يكديگر را مي ديديم، اما عاشقش بودم."

پرستويي همچنين گفت : " هر كسي كه از بين مي رود، در تعريف  او يا بديها و سختيهايي كه بر او رفته اند، سخن مي گويند، اما من يك وصيت نامه نوشته ام كه فكر مي كنم وصيت نامه رضا و همه عاشقان هنر نيز هست. ما در دنياي بي رحمي داريم كار مي كنيم  و همه  مطلعيم .  در همين اداره تئاتر ، پيشكسوتاني بودند كه از حضور ما ناراحت  مي شدند. به صراحت بگويم كه خيلي جاها دروغ  مي گوييم، همديگر را دوست نداريم و بخل و حسادت مي ورزيم."

پرويز پرستويي، همچنين نسل جوان هنرمندان را خود شيفته دانست و افزود : " اميدوارم اين نسل جوان، سرشان به سنگ بخورد و به مسئوليت خود پي ببرند."

پايانگر سخنان پرستويي، خواندن  وصيت نامه اي  در قالب قطعات ادبي بود.

در ادامه اين مراسم نيز، مهدي صباغي سخن آغاز كرد.

"  آمدي جانم به قربانت، ولي حالا چرا؟ ما ايرانيان مرده پرست، نشناسيم زنده را تا كه هست! "  جمله آغازين مهدي صباغي يار قديمي رضا سعيدي  در مراسم يادبودش در اداره تئاتر بود.

مهدي صباغي گفت : " رضا سعيدي  انساني بود كه براي درس انسان سازي در تئاتر ، تلويزيون و سينما رنج كشيد.  سالها در مشهد درخشيد و سپس در تهران . برعكس كساني كه مي گفتند رضا سعيدي  دارد اوج مي گيرد، من مي گويم رضا پروازهايش را قبلا انجام داده بود. او كرنش نكرد و هيچ گاه خود فروش و آدم فروش نبود."

وي با اشاره به صحبتهاي پرويز پرستويي، افزود: " در زماني كه مشهد بود، هميشه از تنگ نظريها سخن مي گفت. همانطور كه پرويز گفت، ما هنرمندان رنجهايمان از خودمان است و موريانه برجان خود ماست."

اين بازيگر مشهدي  آرزو كرد كه:" اي كاش هيأت نظارت و مميزي برهنرمندان كشورمان هم اكنون در ميان جمع حاضر بودند."

صباغي از سالهاي دور آشنايي با "رضا سعيدي" سخن گفت. از زماني كه با هم درهمين بوفه اداره تئاتر درد دل مي كردند و از كوچ هنرمندان مشهدي. همچون زنده ياد حسن حامد ، او و خودش .

اين بازيگر تئاتر و سينما گفت : "عده اي  در همه جا هستند كه نمي توانند شاهد پيشرفت يار و همشهري خود باشند. اف برما! بياييد تا زنده هستيم  قدرهم را بدانيم، بيايد باهم باشيم." و بار ديگر با جمله ما ايرانيان مرده پرست  نشناسيم زنده را تا كه هست! صحبتهاي خود را به پايان رساند."

عزت الله مهرآوران چهارمين يار ديرينه رضا بود كه در فراقش  يك  يادداشت ادبي را خواند. او در نوشته خود به  پرويز فني زاده اشاره كرد و گفت : " از خودمان بپرسيم، از پرويز فني زاده تا رضا سعيدي، در ما چه اتفاقي رخ داده است؟ مرگ  براي يك هشدار است."  و سپس در بخش ديگري  اضافه كرد : " ما زاده شده ايم تا زير تك چراغ كوچه اي  به آمدني چشم بدوزيم ."

مهرآوران همچنين  خاطر نشان كرد: " رضا سعيدي گل مي گفت به سنگ، گل نمي شنيد، مي پرسي چرا؟  چون گلايه داشت!"

 وي آخرين ديالوگ دفن شده در سينه رضا سعيدي را خواند : " دوست بداريد، پاييز ول كن نيست. "
و تو جاي خيلي ها - مسئولان، اهالي خانه تئاتر و...  - را در اين مجلس خالي مي بيني !

همسر رضا سعيدي نيز هق هق كنان در ميان اشكهاي خود از زندگي انسان دوستانه همسرش سخن گفت : " رضا آنطور كه دوست داشت زندگي كرد و من از اين بابت بسيار خوشحالم. هميشه مي گفت دوست دارم پس از مرگم مرا به هيچ  قشر و حزبي نسبت ندهند، مستقل فكر مي كرد و مستقل عمل مي كرد. هيچ گاه حاضر نشد به خاطر رسيدن به موقعيت كه خيلي ها براي رسيدن به آن همه كار مي كنند، دست به هر كاري بزند.  او خودش و توانايي هاي خودش را قبول داشت  و من از اين بابت بسيار خوشحالم."

در پايان مراسم،  برزو ارجمند به عنوان هنرمند جوان مشهدي، از دوران كودكي خود در صحنه با رضا سعيدي  ياد كرد.

سوگ تلخ ، سه تار شكسته تنها بر روي گليم پهن شده، ياران سوخته دل، چهره هاي  اندوهناك و پوستري كه برروي آن نوشته شده بود "بابايي غزل بگو..." و هنگام ترك مجلس به تو تعارف مي كردند. اين چندمين مراسم يادبود رفتگان تئاتر است؟


کد خبر 278079

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha