۲۵ دی ۱۳۸۵، ۸:۵۴

عماد افروغ در گفتگو با مهر : دین و دینداری در اقتدار ملی ایران نقشی اساسی دارند

عماد افروغ در گفتگو با مهر : دین و دینداری در اقتدار ملی ایران نقشی اساسی دارند

رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با تأکید بر اینکه در اقتدار ملی خواه ناخواه دین و دینداری با مشخصات یکتاپرستی، تلفیق دین و سیاست و اعتقاد به حق و باطل جایگاه ویژه ای می یابد، گفت: این مسئله در جامعه ما رنگ و صبغه دینی به خود می گیرد که جزء نوادر کشورهایی است که چنین خصایلی دارد، به همین دلیل نمی شود از عناصر دین و دینداری در اقتدار ملی غفلت کرد .

عماد افروغ رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه اقتدار ملی مفهومی عام، فرا تاریخی، فرا زمانی و فرامکانی صرف نیست، بلکه معنای کلی دارد و از زمینه ای به زمینه ای دیگر تفاوت پیدا می کند، اظهار داشت: معنای کلی اقتدار ملی ثبات سیاسی، وحدت ملی و امنیتی فراگیر در سطح جغرافیای مورد نظر است که عناصر تشکیل دهنده این ثبات و وحدت پایدار از جامعه ای به جامعه دیگر تفاوت می یابد . 

عماد افروغ تصریح کرد: اگر نگاه جامعه شناختی به مفهوم اقتدار ملی داشته باشیم، مفهوم اقتدار ملی در ذیل مفهوم انسجام و همبستگی در جامعه می آید . این انسجام و همبستگی، ثبات سیاسی، وحدت نمادین و هماهنگیهای ساختاری بین عناصر و اجزای یک نظام را مرتبط می کند. در این سه وجه ( ثبات سیاسی، وحدت نمادین و هماهنگیهای ساختاری) باید از استحکام خاصی برخوردار باشیم تا بتوان گفت اقتدار ملی مستحکم و منسجمی داریم .

وی با بیان اینکه جامعه باید به لحاظ سیاسی اقتداری مستحکم داشته باشد، گفت: این اقتدار زیر مجموعه یک حق اجتماعی سیاسی است که برای جامعه قائل است که متعاقبا یک وظیفه ای از سوی دولتها و حاکمتیها برای شهروندان قرار می دهد.  

رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با تأکید بر اینکه عنصر دوم وحدت نمادین است، یاد آور شد: ثبات سیاسی که به مشروعیت یک حکومت بر می گردد نمی تواند بدون توجه به عناصر فرهنگی و نمادین ارزشی داشته باشد، از این رو وحدت نمادین یا ملاط چسبندگی روحی، فکری، فرهنگی، هنجاری، ارزشی و نمادین به میان می آید که باید دید در چه جامعه ای زیست می کنیم و عناصر وحدت بخش ما کدامند؟.

عماد افروغ با اشاره به این نکته که نمی توان با وجه سخت افزاری و ساختار ثبات سیاسی اقتدار ملی داشت، بلکه نیازمند پشتوانه نرم افزارانه است که با وحدت نمادین تعریف می شود، افزود: باید دید جامعه ایران چه جامعه ای است، چه هویتی دارد و عناصر هویت بخشی ملی فرهنگی آن کدام است.

وی عنصر سوم را هماهنگی ساختاری معرفی کرد و گفت: در وجه نمادین وارد مقوله هویت ملی می شویم. بدون توجه به هویت، جامعه و وجه نرم افزاری آن ناشناخته باقی می ماند. وقتی هویت ساخته می شود عناصر دین، یکتا پرستی، دینداری شخصی و اخلاقی فردی را نشانه نمی گیرد بلکه عرصه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را نیز نشانه می گیرد، این نشانه گرفتن هم یک نشانه گیری غیر مستقیم نیست، بلکه کاملا مستقیم بوده و الزاما ارتباط به ورود اسلام ندارد بلکه قبل از اسلام را نیز قابل تسری است .

رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی گفت: با توجه به عنصر دینداری و دین در هویت ملی ما و با توجه به جایگاه هویت ملی در مؤلفه های وحدت نمادین و وحدت فرهنگی، در اقتدار ملی خواه ناخواه دین و دینداری با مشخصات یکتاپرستی، نگاه سلسله مراتبی، تلفیق دین و سیاست و اعتقاد به حق و باطل جایگاه ویژه ای می یابد و همه این مطالب به معنای سیاسی در هماهنگی ساختاری بین اجزای نظام که از دلالتهای نگاه خاص به هویت ملی نیز باشد از اهمیت آن کم نمی کند. بنابراین همانطور که جوامع نقش اساسی در اقتدار ملی ایفا می کنند در جامعه ما رنگ و صبغه دینی دارد که جزء نوادر کشورهایی است که چنین خصایلی دارند. بنابراین نمی شود از عناصر دین و دینداری غفلت کرد .

عماد افروغ با بیان اینکه دین جایگاه بلندی دارد، اما چگونگی استفاده از دین در اقتدار ملی نیازمند فهم دقیق هویت ملی و عناصر مقوم آن است، گفت: باید تلاش کرد در عرصه جهان بینی، در عرصه نظم ارزشی، در عرصه الگوهای رفتاری و در عرصه نمادها فهم، بازشناسی و باز تولید کنیم. مرتبط با این عناصر اصلی نقاط عطف تاریخ ساز را شناسایی و مشاهیر خود را در عرصه های فلسفی، سیاسی، فکری و معرفتی مورد توجه قرار دهیم و به نسلهای بعدی نیز منتقل کنیم.

وی در ادامه گفت: جنگ نقطه عطف بوده که در دولت سازی نقش به سزایی ایفا کرد و همه نقش خود را با جنگ گره زدند. این توجه به نقش ارزشی و بینشی است که باعث مقاومت شد، از این رو باید در فهم و انتقال آن به به دیگران کوشا عمل کنیم. اگر چه جنگ حوادث ناگواری را رقم می زند، اما از نکات مثبت آن عدم واگذاری خاک میهن به دشمن است که تبعات مثبت و سازنده ای را به دنبال داشت.

رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی به دیگر نقاط عطف تاریخ ایران اشاره و تصریح کرد: از این نقاط عطف تاریخ می توان به انقلاب اسلامی ایران، جنبش مشروطه، نهضت ملی نفت و اگر به عقبتر باز گردیم شکل گیری صفویه اشاره کرد. تاریخ منقطع نیست بلکه سلسله وار به هم مرتبط هستند . تاریخ ایران را نمی توان به دوران پس از اسلام مرتبط کرد بلکه قبل از اسلام نیز دین در کشور ما وجود داشت و پیش زمینه تاریخی ما زمینه پذیرش اسلام و یا انقلاب اسلامی را فراهم آورد.

وی در ادامه اظهار داشت: ضمن شناسایی نقاط عطف تاریخ ایران، این امر نیازمند تدبیر، مشارکت و همفکری است و تجلی آن باید در کتب درسی نمود داشته و به فعالیتهای هنری، رمانها، فیلم های سینمایی، تئاتر و هنرهای تجسمی توجه کرد. همواره نباید نگاه شکل گرایانه بوده و از نگاه مضمونی غفلت شود، بلکه باید به لایه های زیرین این عناصر نیز به درستی توجه کرد.

کد خبر 434578

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha