به گزارش خبرگزاری مهر، عبدالرضا عزیزی در برنامه تلویزیونی پرسشگر با بیان اینکه یکی از راهبردهای اصلی در سند تحول بنیادین عدالت آموزشی است که متاسفانه باید گفت عدالت آموزشی در جامعه ما نیست، گفت: در یک روستای دورافتاده سرباز معلمی به ۱۵ دانش آموز درس می دهد، اما درتهران یک معلم فوق لیسانس با ۲۰ سال سابقه تدریس میکند و این عدالت در کیفیت آموزش وجود ندارد.
وی افزود: بعد از انقلاب در دهه ۷۰ به این نتیجه رسیدند فقط عدالت در بخش دولتی نیست و باید بخش خصوصی هم فعال باشد ولی خب این اختلاف طبقانی خودش در تضاد با عدالت آموزشی است. اختلاف طبقاتی باعث بی عدالتی آموزشی هم میشود و آنها که دارا هستند امکانات بیشتری دارند و آموزش بهتری می گیرند.
عزیزی ادامه داد: باید نیروی انسانی مکفی تربیت کنیم و عدالت توزیعی، عدالت رویه و عدالت کیفی داشته باشیم. پزشکان هر چه از مرکز دور میشوند دریافتی شان بیشتر میشود ولی برای معلمان اینگونه نیست. معلم باید در دورترین نقاط بیشترین دریافتی را داشته باشد.
وی با اشاره به طرح تحول سلامت گفت: در طرح تحول وزیرش باهوش بود و دولت و مجلس را قانع کرد و انصافا برای مردم هم خیلی مزایای خوبی داشت. حوزه آموزش و پرورش هم اگر بالاتر از سلامت نباشد به همان اندازه اهمیت دارد.
علیرضا عبداله زاده، کارشناس اقتصاد اجتماعی نیز در این برنامه با اشاره به فقر چند بعدی از آموزش، سلامت و مسکن گرفته تا دسترسی به زیرساخت ها و فقر غذایی گفت: روی این موضوعات به ویژه فقر آموزشی در وزارت رفاه کار کردیم و هدفمان این بود که سیاست گذاری را شواهد محور کنیم.
عبداله زاده با بیان اینکه مطالعات نشان می دهد در سال های دورتر، آموزش میتوانست جایگاه اقتصادی را تغییر دهد اما اکنون این اتفاق دیگر نمی افتد گفت: به لحاظ شاخص های کمی در دنیا جایگاه بدی نداریم. طبق یک تحقیق حدود ۷۰ درصد ورودی های یک دانشگاه خوب از سه دهک بالا بودند و آنها که وضعشان بهتر بود بیشتر کار پیدا کردند. این یعنی سیستم آموزشی ما نتوانسته فردی را تربیت کند که بعد از فارغ التحصیلی بتواند به سرکار برود.
وی افزود: احتمالا این افراد آموزش هایی خارج از مدرسه دیده و جبران مشکلات آموزشی مدارس را خانواده پر کرده است. نقش آموزش رسمی در اینجا کم می شود.
این کارشناس اقتصاد اجتماعی با بیان اینکه اگر می خواهیم برای عدالت معیار مشخص کنیم باید هدف را مشخص کنیم و هدف عمده بچه های ما ورود به بازار کار است گفت: اولین جایی که ناعدالتی در آن مشاهده می شود در دوره پیش دبستانی است. انتقال بسیاری مهارت ها و اصل یادگیری قبل از هفت سالگی رخ می دهد. بسیاری بچه های ما مهدکودک نمی روند. اولین دسترسی آموزشی که وجود ندارد همین پیش دبستانی است.
عبداله زاده با بیان اینکه یکی از مشکلات برای سنجش ناعدالتی ثبت اطلاعات است، گفت: در ایران اطلاعات به درستی ثبت نمی شود. البته یکی دو سال است که به کمک وزارت رفاه و آموزش و پرورش و ثبت احوال بازمانده از تحصیل ها شناسایی شده اند که ۱۳۴ هزار نفرند. در سیاست گذاری باید ریشه مسأله را پیدا کرد. در وزارت رفاه علت مدرسه نرفتن احصاء شد. حدود۶ درصد مشکل دوری از مدرسه داشتند و مابقی علل پررنگ فقر، معلولیت و... بود. بالای ۵۰ درصد بازماندگی از تحصیل به فقر و معلولیت برمیگردد. حدود ۵۰ هزار نفر از این ۱۳۰ هزار نفر تحت پوشش نهادهای حمایتی اند.
این کارشناس اقتصاد اجتماعی افزود:صحیح است که آمار ورود به مدرسه ابتدایی بسیار بالا و بیش از ۹۸ درصد است اما در دهک های پایین شانس رفتن به مقطع بالاتر ۳۴ تا ۳۷ درصد است.
عبداله زاده در واکنش به اظهاراتی مبنی بر افزایش حقوق معلمان بویزه در مناطق محروم برای افزایش کیفیت و عدالت آموزشی گفت: یک ارزیابی اثربخشی در طرح روستا مهدهای بهزیستی انجام دادیم. به مربیان روستا مهد چهار برابر مقداری که قبلا از بهزیستی دریافت میکردند را دادیم ولی اثر نکرد. اگر سیاست گذاری و نظارت مناسب نباشد اگر ۱۰۰ میلیون هم بدهیم فایده ای ندارد.
وی تاکید کرد: به تلخی بگویم مشکلی در منابع نداریم، در طراحی سیاست مشکل داریم. قبلا برای ساخت مدارس خیلی خرج می شد اما اکنون با سیستم هوشمندانه بازمانده از تحصیل ها را به مدرسه برمیگردانیم و اعلام کردیم هر ان.جی.اویی بچه ها را برگرداند مقدار مشخصی به او کمک می کنیم. در طرح تحول سلامت هم مشکل پول نبود واقعا، طراحی درست بود و نظام ارجاع و پزشک خانواده محقق می شد که اجرا نشد. در آموزش و پرورش هم با دادن پول بیشتر به معلم مناطق محروم مشکل حل نمی شود.
نظر شما