عماد افروغ نماینده تهران و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: اگر بخواهیم عزت و آزادگی در نهضت امام حسین را بررسی کنیم باید به اهداف این قیام توجه داشته باشیم، اهدافی که حضرت اباعبدالله مطرح کردند، چرا که تنها پس از مطرح شدن علل قیام مشخص می شود که این علل چه نوع نگاهی به عالم دارد.
وی افزود: حضرت اباعبدلله (ع) می فرمایند "انی ما خرجت اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی ، ارید ان امر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و ابی علی بن ابیطالب علیه السلام و لا مفسدا و لا ظالما انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی"، روشن است که قیام من از روی دنیا طلبی و شرارت نیست و قیام من بوی فساد نمی دهد بلکه من در صدد اصلاح در امت جدم هستم و قصد امر به معروف و نهی از منکر دارم. تصریح این مطلب، یعنی یک اصلاح طلبی واقعی و جلوگیری از انحرفی که پس از پدر وی رخ داده است، امام (ع) در شرایطی قیام کرد که والی مسلمین به صورت علنی رو به فسق و فجور آورده بود ، آن هم فسق و فجوری که فردی نیست بلکه جمعی و اجتماعی بوده و نهادینه شده است.
وی با اشاره به نهادینه شدن فسق و فجور به نام اسلام، گفت: ممکن بود اگر در جای دیگر نهادینه شود حضرت اباعبدالله (ع) چنین واکنش نشان نمی داد اما این فسق و فجور به نام دین و اسلام صورت گرفت، از این رو روشن است که بخش اعظم قیام فلسفه قیام امام حسین(ع) امر به معروف و نهی از منکر است به طوری که این قیام و شهادت را می توان مصداق امر به معروف و نهی از منکر دانست.
نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی با تأکید بر اینکه قیام برای تشکیل حکومت همراه با آگاهی از شهادت مصداق امر به معروف و نهی از منکر است، تصریح کرد: نگاهی که امام حسین به امر به معروف و نهی از منکر دارد نگاهی تنگ، سطحی و جزئی نیست، بلکه یک قیام، با هدف امر به معروف و نهی از منکر شکل گرفته است، که به طور طبیعی دارای پیامدها و تحقق ارزشهایی است که پس از آن محقق می شود و نهی از منکر آن قیام به موردی باز می گردد که امام حسین آن را زیر سؤال می برد.
وی گفت: از آنجا که امر به معروف و نهی از منکر در بالاترین سطح صورت گرفته می توان گفت که فلسفه عزت و آزادگی در چنین اهدافی نهفته است. این نگاه مبتنی بر یک فلسفه سیاسی و انسان شناسی خاص است و شاید به صورت بسیار خلاصه بتوان آن را به فرمایش امام حسین (ع) نسبت داد که فرمود مثل من با مثل یزید بیعت نمی کند.
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی یادآور شد: فلسفه سیاسی امام حسین(ع) آمیزه ای از حقانیت و مقبولیت است، فلسفه ای که در جمهوری اسلامی نیز وجود دارد. یک نظام در صورتی مشروع می شود که هم از حقانیت برخوردار باشد و هم از مقبولیت. به همین دلیل پیش از آنکه امام با نامه های بیعت رو به رو نشده است امام شرایط را مناسب نمی بیند، اما هنگامی که نامه های بیعت را دریافت کرده احساس می کند که شرایط عینی نیز برای قیام مناسب است.
وی تأکید کرد: شرط رضایت شاید مؤلفه ای برای مشروطیت باشد اما در صورتی که با حقانیت تعارض داشته باشد امام حسین(ع) جانب حقانیت را می گیرد. همه بیعت کرده و وادار به بیعت شدند و به امام حسین(ع) نیز می گویند تو هم بیعت کن اما امام با اشاره به منافاتی که میان حقانیت و مقبولیت است و فضیلتی که با حقانیت است، گفت "مثل من با مثل یزید بیعت نمی کند"، یعنی رضایت مردم به تنهایی مشروعیت نمی آورد.
افروغ افزود: نگاهی که امام حسین به انسان، هستی، خدا ، جامعه دارند سرشار از عزت است و به لحاظ تاریخی به جایی می رسد که نمی تواند به اقتضای حفظ وحدت سکوت کند چرا که دیگر اقتضای سکوت ندارد . انحراف به قدری متراکم شده که برای نجات دین باید قیام کرد.
وی گفت: برخی اعتقاد دارند امام حسین(ع) با علم به شهادت به این مبارزه رفت تا شهید شود و برخی معتقدند امام حسین(ع) علم به شهادت نداشت و تنها قصد قیام داشت، درحالی که من معتقدم این دو مسئله قابل جمع است. فردی در جایگاه امام حسین(ع) که با علم به شهادت قیام می کند، یعنی در راه تشکیل حکومت اسلام باید تا پای جان نیز ایستاد که این امر درسی برای همیشه تاریخ و نسلهای بعد است.
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم تصریح کرد: زندگی، تربیت، نوع نگاه، فلسفه سیاسی و اهداف قیام حضرت اباعبد الله می تواند مصداق مفهومی به نام عزت باشد و اگر بخواهیم تمام اهداف، نگاه و فلسفه سیاسی وی را خلاصه کنیم می توانیم در یک کلمه به نام عزت خلاصه کنیم . نگاهی سربلند، پر افتخار و نگاهی ضد خفت پذیری و ضد زیر بار ذلت رفتن را کاملاً نشان می دهد. و جمله هیهات من الذله کاملاً به شخصیت امام حسین باز می گردد که نمونه شخصیتی وارسته، خاص و حقیقت جو است که جز خدا نمی بیند و هر انسانی این قابلیت را ندارد که این جمله حماسی را در شرایط بحرانی به زبان بیاورد.
وی گفت: در همه تراژدیهای شناخته شده، فرد به تنهایی به مسلخ می رود اما امام حسین همراه با 72 یار خود در شرایطی تن به مسلخ می دهند که معلوم نیست اسرای زن به چه سرنوشتی دچار می شوند و امام حسین(ع) با چنان غیرتی و با علم به این قضیه که معلوم نیست چه رفتارهایی با اسرای زن روا شود، قیام می کنند. بی تردید رمز و راز بقای آفرینش در قیام حضرت اباعبدالله است.
نظر شما