به گزارش خبرنگار مهر، دومین شب از برنامه «سه روز با مرتضی آوینی» با رونمایی از نسخه ترمیمشده فیلم مستند «داستان پل» به کارگردانی شهید سیدمرتضی آوینی شامگاه چهارشنبه ۲۱ فروردینماه در خانه هنرمندان برگزار شد.
پس از نمایش «داستان پل»، سیدعماد حسینی معاون آموزش و پژوهش خانه هنرمندان بهعنوان سخنران پشت تریبون قرار گرفت و با اشاره به اینکه پژوهشهای زیادی درباره شهید آوینی انجام داده است، گفت: در ایران بعد از انقلاب با وجود اینکه درباره «غرب» در حوزههای مختلف حرفهای زیادی زده شده ولی در این باره در حوزه نظری بحث کوتاه مانده است در حالی که ملل مختلف با دسترسی به وسایل تولید سینمایی راههای مختلفی را در پیش گرفتند.
وی با بیان اینکه «با از بین رفتن سلطه مستعمراتی در دهه ۱۹۵۰و ۱۹۶۰ بسیاری از کشورهای تازه آزاد شده مثل الجزایر درصدد ملی کردن صنعت فیلمسازی و … برآمدند»، اظهار کرد: از زمان ورود سینما به ایران تأملاتی از جنس آرا و نظریات آوینی درباره ماهیت سینما مطرح نشده اما میتوان گفت نسبت تکنیک و محتوا در نقد و تحلیل سینمایی یکی از حوزههای بحث برانگیز در آرای آوینی است. از سوی دیگر توجه به نحوه حضور انسان در دنیای جدید به ویژه در نسبت با سنت، موضوع اصلی تفکرات آوینی را تشکیل میدهد.
آوینی بهدنبال نسبت ما و غرب بود
حسینی ضمن بیان این مطلب که شهید آوینی به طور جدی از آرای دکتر داوری متأثر بود که داوری خود از شاگردان آقای مرحوم فردید به شمار میآید، توضیح داد: آوینی تمام تلاشش را در زندگی برای تدوین فیلمی برخاسته از مبانی فکری انقلاب اسلامی ایران و برای تعریف ماهیت سینما و مفاهیمی مثل سینمای ملی و نسبت آن با دین در چند دهه اخیر به خرج داده به طوری که او به دنبال نسبتی بود که بین ما و غرب وجود دارد و در این مسیر به سینما به عنوان محصولی از تکنولوژی غرب توجه میکرد.
آوینی وظیفه هنر را تبلیغ به معنای قرآنی آن میدانست به طوری که از یک سو تکنولوژی را حامل فرهنگ غربی میدانست و از سوی دیگر خواهان سینمایی منطبق با فرهنگ خودمان بود وی افزود: آوینی تلاش میکرد درک درستی از سینمای انقلاب اسلامی داشته باشد تا سینمایی متناسب با این تحولات پایهگذاری کند.
این پژوهشگر تصریح کرد: از پژوهشهایی که انجام دادم دریافتم، آوینی سینما را دارای ذاتی ثابت و متعلق به فرهنگ غرب میدانست و معتقد بود که نمیتوان سینما را از زمینه فرهنگی اش جدا کرد. از طرفی او فرهنگ و تمدن غرب را مایه انحطاط انسان میدانست. او معتقد بود تاریخ ما در امتداد تاریخ غرب نیست. آوینی وظیفه هنر را تبلیغ به معنای قرآنی آن میدانست به طوری که از یک سو تکنولوژی را حامل فرهنگ غربی میدانست و از سوی دیگر خواهان سینمایی منطبق با فرهنگ خودمان بود.
وی با بیان اینکه دغدغه آوینی اسلام و سینمای اسلامی بود، مطرح کرد: هرچند خط فکری آوینی همواره در حال تغییر و تحول بود با این وجود در هر برههای قاطع صحبت میکرد. در برابر دیدگاه ذاتگرای آوینی نظرات مختلفی وجود دارد برای مثال برخی برای سینما قائل به ذات نیستند همانطور که در غرب سینما یک هویت ثابت ندارد.
معاون آموزش و پژوهش خانه هنرمندان با بیان اینکه شهید آوینی جذابیت را در روایت کلاسیک خلاصه میکرد و اعتباری حقیقی برای روایتهای مدرن و پست مدرن قائل نبود، اظهار کرد: شهید آوینی سینمای مدرن را در مقابل یک نوع سینمای دیگر قرار میداد و خود را متعهد به واقعیت میدانست با این حال تعریف واضحی از سینمای ملی ارائه نمیداد ولی این سینما را ستایش میکرد و آن را مورد قبول تمام مردم دنیا میدانست.
اعتماد به نقس بالا ویژگی دورانهای انقلابی است
پس از اتمام صحبتهای عماد حسینی، پیروز کلانتری و روبرت صافاریان مستندساز در نشستی تخصصی به بررسی سینمای آوینی پرداختند.
صافاریان در ابتدا عنوان کرد: فکر میکنم باید آوینی را در بستر تاریخی خود ببینیم وگرنه او را پر از تناقضات مییابیم. البته باید بگویم که او همیشه با اعتماد به نفس بالایی صحبت میکرد و این ویژگی، روحیه دورانهای انقلابی است.
وی با بیان اینکه خیلیها انقلاب را جزو ارکان آزادی بخش ملی قرار میدهند که البته شبیه آن در کشورهای دیگر هم رخ داده است، عنوان کرد: آوینی تناقضهای زیادی داشت البته همه نظریهپردازان پر از تناقض هستند اما پرسش این است که در میان این تناقضات چه کاری از سینما بر میآید؟ پاسخ این مطلب جالب و ارزشمند است و باید به تضادها پاسخ بدهیم. ما همیشه میخواهیم بدانیم که شهید آوینی در سینما به چه فکر می کرده در حالی که وجوه سینمایی او متفاوت بوده است.
صافاریان مطرح کرد: تمام قوت آثار سینمایی او از اعتماد به نفس عجیب و غریب او میآید و اگر این اعتماد به نفس را حذف کنید شاید قوت آثار او هم از بین برود.
نگاه آوینی به سینمای کیارستمی
سپس کلانتری ضمن بیان این مطلب که شهید آوینی هم تئوریسین و هم هنرمند بود، اظهار کرد؛ فکر میکنم در این نشست بهتر است او را به عنوان یک سینماگر بررسی کنیم. باید بگویم هرچند او سینمای کیارستمی را دوست نداشته ولی شاید اگر در این دوره میزیست کیارستمی را به عنوان یک آلترناتیو میدید.
در برخی از آثار آوینی مانند همین «داستان پل» کارگردان سر صحنه نبوده و تنها به فیلمبردار گفته است چه چیزهایی را ضبط کند که البته این هم یک شیوه تولید است صافاریان نیز در ادامه درباره مستند «داستان پل» عنوان کرد: «داستان پل» یک مستند موفق است چون در طول فیلم آنقدر ماجرای پل و آدمهای مختلف را میبینیم که تا حدودی در آن فضا قرار میگیریم البته آوینی در پایان مستند به نتیجه خوبی هم میرسد به گونهای که در جای جای زندگی حضور خدا را میبیند و عنوان میکند که یاس از وجوه شیطان است.
این مستندساز با اشاره به اینکه در فیلم موارد زیادی مطرح میشود که ارتباطی به هم ندارند، گفت: برخی معتقدند میشود نریشن فیلمهای آوینی را در آورد و از آن متریال ها، فیلم دیگری ساخت اما بخش پایانی «داستان پل» خوب جمع میشود. از دیگر نکات برخی از آثار آوینی نقش فیلمبرداران او در ساخت آنهاست. باید به این موضوع توجه داشت که در برخی از آثار آوینی مانند همین «داستان پل» کارگردان سر صحنه نبوده و تنها به فیلمبردار گفته است چه چیزهایی را ضبط کند که البته این هم یک شیوه تولید است به گونهای که کارگردان در نهایت حرف خود را میزند.
کلانتری نیز با بیان اینکه نقش فیلمبرداران این مجموعهها بسیار مهم و رابطه آوینی با فیلمبرداران فراتر از یک رابطه خوب و صمیمی با آنها و نشأت گرفته از دوربینِ انقلاب بود، توضیح داد: آوینی در مستندهایش واگویه و زمزمه دارد و حماسی کار نمیکند به گونهای که در جهان جبهه و جنگ هم آرامش دارد. ما حتی میبینیم او با «تک آدم هایی» رو به رو میشود و حتی نام برخی از آثار آوینی برگرفته از نام افراد است در حالی که در سایر آثار دهه ۶۰ با تودهها رو به رو هستیم.
تصویر انسان ایرانی در سینمای آوینی
این مستندساز درباره اینکه عدهای معتقدند فیلمهای آوینی پروپاگاندا بوده است، گفت: به نظرم علت ماندگاری او و آثارش، ضبط تصاویری از حضور برخی از افراد و برخی موضوعات بوده است تا آنجا که تصویر انسان ایرانی را در آثار او میبینیم.
صافاریان نیز اظهار کرد: ما همیشه به دنبال چیزهایی هستیم که ارزش و انسجام داشته باشد. درباره آوینی و آثارش هم زیاد صحبت شده است، مؤسسهای با نام او وجود دارد و.... همین موضوعات باعث شده است تا او در ذهنها باقی بماند البته شاید برخی از این تلاشها برای ماندگاری او، تعمدی بوده است.
صافاریان در بخش دیگر از صحبتهایش با بیان اینکه در هر برههای، نوع ساخت آثار جنگی تفاوت پیدا میکند، توضیح داد: آوینی نمونهای از آدمهایی که در زمان جنگ به سر میبرده به نحوی که گاهی جستجوگر و گاهی ناراحت بود اصلاً همین موضوعات باعث میشود تفکر و شخصیت او جالب باشد یعنی میبینیم درحالی که دستاورد دارد، تناقضاتی هم دارد برای مثال میبینیم که او بدون اینکه سینما خوانده و تجربه زیادی در این حوزه داشته باشد میخواهد تمام تاریخ سینما را تبیین کند و این موضوع یک سنگ بزرگ برای او بود البته این موضوع در برخی از شرایط برای افراد پیش میآید.
کلانتری نیز با بیان اینکه هرچند کیارستمی و آوینی دچار تفاوت عقیده بودند و گاهی جدالهایی با هم داشتند اما به نظرم بررسی کیارستمی و آوینی در کنار هم بسیار جذاب کار جذابی است، مطرح کرد: به نظرم آوینی یک چریک بود به طوری که اگر وجه شیعی بودن او، اتصال او به تاریخ و… را از شخصیت او کنار بگذاریم نمیتوانیم به او نزدیک بشویم. درباره سینما هم باید بگویم سینما به تنهایی برای او مطرح نبوده؛ آوینی سینمایی را برای خود تعریف کرد که جذابیت داشت به طوری که به نظرم او یک فرد مدرن بود یعنی حتی در جهانِ ضد غرب خود هم میخواهد خود را با سینما تعریف کند که این موضوع یک امر مدرن است.
نظر شما