به گزارش خبرنگار مهر، علیاکبر مهرابی، استاد دانشگاه تهران، در نشست «مدیریت مردمی حوزههای آبخیز» هسته سیاست کشاورزی مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیهالسلام به تبیین اهمیت مدیریت حوزههای آبخیز، مبتنی بر مشارکت نهادهای مردمبنیان پرداخت و گفت: اگر مدیریت حوزههای آبخیز به مردم روستاها سپرده شود، فعالیتشان در طول یک سال، با ۵۰ سال فعالیت انجام شده توسط دستگاههای دولتی، برابری خواهد کرد.
وی همچنین به تبیین تاریخچهای از نظام اداری و ساختارهای دولتی ایران در حوزههای کشاورزی و منابع طبیعی در یک قرن اخیر پرداخت و اظهار داشت: با وجود این تاریخچه نسبتاً طولانی، مهمترین مسائل و مشکلاتی که از حدود ۱۰۰ سال پیش در این حوزهها داشتهایم هنوز پا بر جا هستند و جای سوال دارد که چرا با وجود این سابقه طولانی، هنوز مشکلات باقی هستند. متأسفانه این ساختارهای دولتی جایگزین مشارکت و نقشآفرینی جوامع محلی و مردمی همچون روستاها و عشایر شدهاند. به عبارت دیگر دیوانسالاری جایگزین انسان شده است تا تعاملات با طبیعت را سامان دهد و البته راه به جایی نبرده است. از سوی دیگر تا کنون بین مجموع عناصر منابع طبیعی یعنی آب، بیابان، جنگل و مرتع، هماهنگی شکل نگرفته است.
استفاده از واژه «حوزه آبخیز» نسبت به واژه «حوزه آبریز» مناسبتر است
به گفته مهرابی در سالهای پس از اصلاحات ارضی در دهه ۴۰، در دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران، گروهی در ارتباط با مرتعداری و آبخیزداری برای احیای مناطق خشک تشکیل شد و به دنبال آن به تدریج، دو مفهوم «آبخیزداری» و «حوزه آبخیز» در ادبیات علمی و اداری ایران رواج یافت. به طور کلی، «آبخیزداری» به معنای حفظ آب و خاک است. اگرچه گفته میشود واژه آبخیزداری برای اولین بار در سال ۱۸۹۶ توسط یک دانشمند آمریکایی مطرح شده اما در متون تاریخی ایران، واژه «آبخیز» استفاده شده است که از جمله این آثار میتوان به «مسالک و ممالک» تألیف اصطخری (قرن چهارم هجری) اشاره کرد. ضمناً قابل تأمل است که واژه «حوزه آبریز» که توسط وزارت نیرو استفاده میشود، به لحاظ فرهنگی، معنای مناسبی ندارد؛ لذا دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران از واژه «حوزه آبخیز» استفاده میکند که در متون تاریخی استفاده شده و معنای لغوی آن ناظر به خیزش و خیزبرداشتن آب بوده که معنایی بسیار مناسب است.
حوزههای آبخیزِ موجود در ایران میتوانست «مبنای تقسیمات کشوری» باشد
این استاد دانشگاه تهران افزود: در سرزمین ایران ۶ یا ۷ حوزه بزرگ آبخیز وجود دارد که از جمله آنها میتوان به حوزههای رود کارون، سفیدرود و البرز مرکزی اشاره کرد. همچنین حدود ۱۰۰۰ حوزه آبخیز کوچکتر ذیل این حوزههای اصلی قرار گرفته است. این حوزههای آبخیز، مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند درحالی که میتوانستند «مبنای تقسیمات کشوری» باشند.
دیدگاه وزارت نیرو در خصوص آبخیزداری، دیدگاهی صرفاً فنی است
مهرابی گفت: آبخیزداری متشکل از مجموعهای از فنون و تکنیکها است که بر پایه علومی همچون زمینشناسی، هیدرولوژی و گیاهشناسی طراحی شدهاند. در کشور ما در مجموع سه دیدگاه در خصوص آبخیزداری وجود دارد که دو مورد از آنها، دیدگاههایی فنی و یک مورد نیز دیدگاهی انسانی-اجتماعی است. دیدگاه اول بر آن است که مهمترین عامل در مدیریت حوزههای آبخیز، توجه به منابع طبیعی از جمله پوشش گیاهی و مرتع است. دیدگاه دوم که توسط وزارت نیرو نمایندگی میشود، توسعه سازههای دستساخت همچون سدها و بندهای آبخیزداری را مهمترین عامل در آبخیزداری میداند. اما رویکرد سوم، که توسط دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران مورد توجه است و به نظر میرسد کلید حل مشکلات این حوزه باشد، نگاهی انسانی-اجتماعی به آبخیزداری دارد.
وی ادامه داد: در این رویکرد، مدیریت حوزههای آبخیز باید مبتنی بر عوامل انسانی و تشکلهای مردمی انجام شود. به این صورت که باید مهمترین عامل در آبخیزداری را مردم دانست، نه سازهها و پوشش گیاهی. البته واضح است که استفاده از انواع سازههای دستساخت و حفظ و توسعه پوشش گیاهی باید در آبخیزداری مدنظر باشند، اما باید مهمترین عامل را انسان دانست. اگر مردم را با استفاده از تشکلهایی برآمده از خودِ مردم، در مدیریت حوزههای آبخیز مشارکت داد، میتوان از اثربخشی و پایداری اقدامات آبخیزداری اطمینان حاصل کرد.
این استاد دانشگاه درخصوص اینکه چه میزان اجازه دخالت در طبیعت را داریم گفت: همان طور که گاهی برای درمان یک بیماری در انسان ناچاریم جراحی کنیم، در محیط طبیعی نیز گاهی اوقات مداخله لازم میشود. ولی به شرط آنکه محیط را خوب بشناسیم و مهمتر اینکه، بُعد اجتماعیِ مداخله را بیش از هر بُعد دیگر، مدنظر داشته باشیم.
اگر مدیریت حوزههای آبخیز به مردم روستاها سپرده شود، فعالیتشان در طول یک سال، با ۵۰ سال فعالیت انجام شده توسط دستگاههای دولتی، برابری خواهد کرد!
عضو هیأت مدیره انجمن علمی توسعه روستایی اظهار داشت: همواره این دو نوع دیدگاهِ فنی و انسانی در مقابل یکدیگر قرار گرفتهاند و متأسفانه تا امروز دیدگاه فنی غالب بوده است. یکی از اشکالاتی که در مدیریت حوزههای آبخیز وجود دارد این است که انسان را همسنگ عوامل فنی همچون سازه و پوشش گیاهی میبینند. در حالی که در تاریخ ما، اداره منابع طبیعی به این نحو بوده که مردم خودشان در کنار طبیعت بودهاند و از آن مراقبت کرده و استفاده نمودهاند. همه انباشتهای ما در حوزه منابع طبیعی و کشاورزی، دسترنج مردم است. ولی مردم در حال حاضر، حقوق و اختیارات کافی برای ورود به این حوزه را ندارند. فراموش نکنیم که اصل ماجرا، رابطه انسان با طبیعت است.
وی گفت: به عبارت دیگر، هدف از حفظ و احیای منابع طبیعی، بهرهبرداری و تعالی انسان و اجتماع انسانی است. این ممکن نیست مگر از طریق کار با و به وسیله مردم. اگر مدیریت حوزههای آبخیز به مردم روستاها داده شود، البته به صورت متشکل و با سازکارهایی بر آمده از دل مردم، در طول یک سال، فعالیت آنها با ۵۰ سال فعالیتی که تا کنون توسط دستگاههای دولتی صورت گرفته است برابری خواهد کرد! متأسفانه دولتهای ما مشارکتپذیر نیستند و مردم را وارد تصمیمگیریهای کلان برای حفظ منابع طبیعی نمیکنند. مردمی که سالها در داخل منابع طبیعی زندگی کرده و با آن مأنوس بودهاند دسترسی به جلسات سیاستگذاری مربوط به آن را ندارند.
با مدیریت مردمی حوزههای آبخیز، بسیاری از سیلابها را میتوان کنترل کرد
مهرابی در پاسخ به این سوال که آیا با آبخیزداری میتوان از سیلاب جلوگیری کرد؟، گفت: اگر مدیریت حوزههای آبخیز، مبتنی بر اصول علمی و مشارکت نظاممند مردم انجام شوند، بسیاری از سیلابها را میتوان کنترل کرد. اگر در راستای مدیریت حوزه آبخیز، کاربری اراضی تنظیم شود، حریم رودها رعایت شود، رودها لایروبی شوند، سازهها و سیلبندهای مناسب احداث شوند و پوشش گیاهی مراتع حفاظت شود و توسعه پیدا کند، خسارت سیلها به حداقل میرسد. البته سیلهای امسال در استانهای خوزستان، لرستان و گلستان ابعاد بسیار بزرگی داشتند اما اینگونه سیلها یک اتفاق و روال همیشگی نیستند و تنها در دورههای بلندمدت تکرار میشود.
این استاد دانشگاه، به بیتدبیریها و ناکارآمدیهای دستگاههای دولتی در حوزه مدیریت منابع طبیعی اشاره کرد و اظهار داشت: برخی از مسئولین، خصوصاً پس از سیلابهای امسال بحث آبخیزداری را مطرح کردند؛ اما مهم است که این صحبتها صرفاً برای جذب بودجه نباشد. بلکه لازم است که اقداماتی جامع و مؤثر مبتنی بر بکارگیری مشارکت مردم در سیاستگذاری و اداره حوزههای آبخیز انجام شود و باید دانست که مشکلات حوزههای آبخیز و منابع طبیعی، بدون مشارکت فعال و متشکل مردم، حل نشدنی هستند.
نظر شما