خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: «تغییر» و «فرهنگ» دو واژه هستند که همنشینی عملی آنها در فضای واقعی جامعه بهندرت قابل مشاهده است و سلوک حکومت در این عرصه، یکی از تسهیل گران اصلی این همنشینی عملی محسوب میشود. انقلاب اسلامی نیز بهعنوان یک تحول بنیادین بر اساس سلسله ارزشهای اسلامی، داعیهدار اصلی تغییر در اکنونی تاریخ ما محسوب میشود و نوعی سلوک حکومتی و عالَمی را به ارمغان آورده است که نیازمند اصول، فرهنگ، ساختارها، نهادها و روابط منحصربهفرد خویش است. میزان تحقق انقلاب اسلامی به میزان و سرعت حرکت انقلابگران در تحقق این عالَم جدید بستگی دارد. یکی از مسائل بنیادین در مسیر فعلیّت یافتن انقلاب اسلامی که حل شدن آن مساوق حل اکثر مسائل جامعه خواهد شد، مسئله پژوهش و علم و مخصوصاً مسئله راهبری و جهتدهی آن است.
امروزه کنشگران عرصه پژوهش در چه موقعیتی نسبت به همدیگر و نسبت به مسائل واقعی جامعه عمل میکنند؟ آیا مسائلی که در دانشگاهها روی آنها کار میشود و مقالهها و پایاننامههایی که نوشته میشود، در پی حل مسائل واقعی کشور هستند و سرمنشأ آنها، یک درد اجتماعی است یا انگیزههای دیگر؟ نتایج پژوهشهای انجامشده تا چه حدی به کار گرفته میشوند؟ تأمین مالی پژوهشها چگونه اداره میشوند؟ پاسخهای بسیاری از این سوالات ریشه در فهم حکمرانی پژوهش دارند و برای حل مسائل موجود در نظام پژوهش، «باید تحقیقات را جهتدهی کرد. مطلق تحقیقات به هر شکلی مطلوب نیست. تحقیقات باید بتواند در جهت مشخصی به کار افتد؛ یعنی آن مواردی مورد تحقیق قرار گیرد که چرخه تحقیقاتی و فنی و علمی کشور را کامل کند. پراکندگی در کار تحقیقات، شاید موجب شود که برخی از این کارها، بیفایده و یا حداقل کمفایده شود .»[۱]
وضعیت پیچیده معضله راهبری پژوهش در ایران با شواهد فراوانی نیز تأیید میشود. یکی از این شواهد واضح در خطمشیهای موجود، خطمشی مقاله شماری است.
دکتر داوری اردکانی به خطمشی مقالهشماری در نظام ارتقای علمی ایران اشاره میکنند و منشأ این سیاست را در تقلید از خطمشیهای علمی ملل غربی میدانند. دنیای غرب وقتی دید که روند پژوهشها به سمت پژوهشهای کاربردی است و پژوهشهای بنیادین مغفول واقعشدهاند، سیاست مذکور را در پیش گرفت تا از آن طریق جامعه علمی را به انجام پژوهشهای بنیادین سوق دهد؛ زیرا انجام، عرضه و انتشار این نوع پژوهشها آسانتر از پژوهشهای کاربردی بود؛ بنابراین نظام ارتقایشان را بر اساس خطمشی مقاله شماری قرار دادند .[۲] ولی میتوان این سوال را پرسید که دلیل اتخاذ این تصمیم حاکمیتی در ایران چیزی جز تقلید کورکورانه بوده است؟
یکی از ویژگیهای اقدام برای حل مسئله در وادی انقلاب اسلامی، داشتن حالت «قیام» و مخصوصاً صورت جمعی آن است. قیام به حل یک مسئله، همه شئون زندگی فردی و اجتماعی یک شخص را درگیر میکند و رشد وی به کیفیت این قیام وابسته است.
یکی از جنبههای اصلی قیام به حل مسئله راهبری پژوهش در ایران، توجه به حوزه نظری شکلگرفته حول این مسئله در جهان است. پایگاههای نظری مختلف اعم از خطمشی گذاری علم، مطالعات علم، جامعهشناسی علم و معرفت، فلسفه علم، روانشناسی علم و …، با اینکه هر کدام یک کارویژه و مقوله محوری خاصی دارند، میتوانند دلالتهای فراوانی برای راهبری پژوهش داشته باشند.
یکی از حوزههای نظری که بهصورت مستقیم مرتبط به مسئله کنونی کشور در عرصه پژوهش است، ادبیات علمی مربوط به «حکمرانی پژوهش »[۳] میباشد؛ که تقریباً همه حوزه رشتههای نامبرده فوق را در بردارد. حکمرانی پژوهش، عبارت است از ساخت و اِعمال اقتدار [۴] (و نه قدرت) بر روی مجموعه پیچیده و ناهمگنی از کنشگران عرصه پژوهش در کشور که به همدیگر وابستگی متقابل دارند. حکمرانی پژوهش شامل حیطههای وسیعی مانند تأمین مالی پژوهش، توانمندسازی، اولویتگذاری، ارزشیابی نهادها و کنشگران در رابطه با سهم آنها در تولید دانش، رشد اقتصادی و حل نیازهای اجتماعی، یک سری ترتیبات نهادی و ساختارهای انگیزشی برای راهبری کنشگران در جهت نیل به اهداف خواسته شده است.
حکمرانی پژوهش به دنبال فهم و شکلدهی رابطه تبعیت و اطاعت است؛ یعنی فهم اینکه کنشگران عرصه چه نسبتی به همدیگر دارند و چگونه باید باشند؟ و بهطور خلاصه اینکه جریان ولایت (به معنی رابطه ولی و مولی) در امر پژوهش از چه سمتی بوده، چگونه ممکن میشود و چگونه باید باشد؟ امروزه این حوزه نظری با توجه به اقتضائات حکمرانی جهانی، بهشدت در جهان در حال گسترش است و حل مسائل داخلی در گرو فهم عمیق آن است. لازم به ذکر است که منابع اسلامی نیز غنی از مفاهیم راهبری، هدایت و جهتدهی است که علاوه بر جنبههای هستی شناختی و معرفتشناختی آن، در عرصه معرفی ابزار و … نیز پرمحتوا هستند؛ و میتوان از آنها پاسخهای اسلامی و بومی برای مسئله مذکور استخراج کرد.
یکی دیگر از ویژگیهای قیام به حل مسئله راهبری پژوهش در ایران، کشف و نیل به نقطه اثر است. نقطه اثر ممکن است که اشکال مختلفی اعم از حضور فعال در تصمیم سازی حوزه پژوهش، ایجاد اجتماعات علمی نمونه، تغییر رفتارهای پژوهشگران خاص یا … داشته باشد. استفاده از ابزارهای ارتباطاتی و رسانهای برای ترویج و فرهنگسازی در زمینه حل این مسئله، قطعاً مسیر را هموار خواهد کرد.
به نظر میرسد اصلیترین گام در این خیزش برای حل مسئله، حرکت به سمت ایجاد یک اجتماع علمی و عملی رشید یا طالب رشد است. این مسئله مانند همه مسائل اجتماعی دیگر نیز نیازمند حرکت جمعی است و مثل علوم پایه یا مهندسی و پزشکی نیست که امکان داشته باشد در کنج خلوت یا در لابهلای ابزارها در آزمایشگاه به یافتن پاسخها پرداخت. این اجتماع علمی که همه اعضای آن چشم در یک هدف و آرمان واحد دوختهاند؛ همگی رشد انسانی و اسلامی خویش را در نسبت با این مسئله به خوبی تعریف کرده و در جهت حل آن قیام کردهاند.
امید آن میرود که جوانههای تغییر در جهت حل مسائل راهبری پژوهش در ایران و جهان، در این مسیر شکوفا گردند؛ و پیرو وعده هدایت الهی در آیه مبارکه «وَ الَّذِینَ جَاهَدُواْ فِینَا لَنهَْدِیَنهَُّمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ »[۵]، احسان خدا نازل شود.
پینوشت:
[۱] مقام معظم رهبری در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی (۱۹/۹/۱۳۸۰)
[۲] داوری اردکانی، رضا. ۱۳۹۲؛ علم، پژوهش و سیاستهای پژوهشی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۹۲.
[۳] Research Governance
[۴] Authority
[۵] آیه مبارکه ۶۹، سوره مبارکه عنکبوت
نظر شما