به گزارش خبرنگار مهر، دکتر حسین پاینده در ابتدای سخنرانی خود، پرطرفدار بودن ژانر ادبی رمان، مساله آفرین بودن آن به لحاظ سیاسی و نبود درسی مدون به نام رمان در متون آموزشی رشته های ادبی در دانشگاه های ایران را، دلایل اهمیت و لزوم توجه به این ژانر ادبی عنوان کرد.
دانیل دفو و ساموئل ریچاردسون ؛ آغازگران رمان
این مدرس دانشگاه سپس به تعریف رمان و انواع مختلف آن پرداخت و افزود: رمان در تعریفی ساده روایتی مطول است به نثر و در واقع داستانی است طولانی تر از داستان بلند که حجم آن بیش از 100 صفحه است. دن کیشوت را سرنمونه این ژانر ادبی می دانند که داستانی است اپیزودیک و یا به قول غربی ها پیکارسک و به قول ما " الاش " چرا که تمام این داستان بر مبنای شخصیت دغل باز او شکل می گیرد. با این وجود همه نظریه پردازان معتقدند که رمان برای نخستین بار در انگلستان قرن هجدهم و با کارهای کسانی مانند دانیل دفو و ساموئل ریچاردسون - که رمان های روانکاوانه می نوشت - آغاز شد.
پاینده سپس به طرح دو نظریه عمده درباره رمان اشاره کرد و گفت: یکی از این نظریه ها از آن میخائیل باختین فرمالیست مشهور روس است و دیگری به ایان وات پر طرفدارترین نظریه پرداز در دنیای انگلیسی زبان تعلق دارد. باختین در مقاله ای نظریه منسجم و مفصلی درباره رمان ارائه داده که گرچه آن را در سال 1941 نوشته، اما در سال 1981 برای اولین بار به زبان انگلیسی ترجمه شده و فاصله زمانی این کار با ترجمه فارسی آن یعنی کتاب " منطق گفتگویی میخائیل باختین "چندان زیاد نیست.
مدیر گروه نقد ادبی و ادبیات تطبیقی دانشگاه تربیت مدرس افزود: باختین معتقد است که تحقیق درباره رمان با تحقیق درباره هر ژانر ادبی دیگری متفاوت و در عین حال مشکل است؛ چرا که رمان هم به لحاظ شکلی و هم به لحاظ محتوایی دائماً در حال نوزایی و تغییر است. دشواری ذاتی نظریه پردازی درباره رمان ماحصل یک تحول فکری است که پس از این تحول، جوامع غربی به پیش رفته اند و به همین لحاظ رمان هم در حال تغییر بوده است. در واقع رمان سنت ابدی و ازلی ندارد و دائماً وظایف جدیدی برای خود تعیین می کند و حتی شکل های مختلف نگارش خود را به حاشیه می برد و شکل های جدید می آفریند.
حماسه انعکاس دهنده روح جمعی است و رمان بر آزادی فردی تاکید دارد
پاینده سپس به تباین رمان و حماسه از دیدگاه باختین پرداخت و گفت: یکی از ویژگی های حماسه این است که به یک گذشته ملی تعلق دارد که در فقدان آن گذشته هیچ حماسه ای نمی تواند نوشته شود. بنابراین شکل آغاز حماسه اهمیت ندارد چرا که گذشته مطلق در تک تک بندهای حماسه تنیده شده است. دیگر اینکه حماسه متعلق به جهانی است که تمام شده، در صورتی که رمان بلا واسطه است و ما با خواندن آن دائماً به یاد زندگی واقعی می افتیم و در واقع می توانیم در متن آن زندگی کنیم.
وی ادامه داد: در حماسه بین شخصیت های اصلی و خواننده فاصله زیادی وجود دارد. خاستگاه حماسه سنتی ملی و جمعی و منعکس کننده روح جمعی است، اما رمان بر آزادی فرد تاکید می کند. قهرمان حماسه کامل نمی شود چون از ابتدا کامل بوده است و در عین حال سرنوشت او از ابتدای حماسه مشخص است. در حالی که قهرمان رمان در طول رمان شکل می گیرد و پایان رمان نیز همیشه در هاله ای از ابهام است.
دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: رمان با اهمیت دادن به فرد تصویر انسان از ادبیات و جدیت حماسه را با خنده ای تلخ از بیخ و بن عوض کرد. قهرمان حماسه از بیرون دیده می شود و قهرمان رمان از درون. در حماسه بین دنیای توصیف شده و واقعیت مشهود و معاصر فاصله ای مطلق وجود دارد اما رمان ما را به بطن واقعیت می برد و به ما بصیرت (دیدن درون یک چیز) را می دهد.
هر رمان واجد تغییری در وضعیت موجود است
پاینده سپس با اشاره به تفاوت های مفهوم زمان در دوران باستان و عصر جدید، گفت: زمان به مفهوم امروزی در دنیای باستان وجود نداشت و در واقع فاقد پرسپکتیو زمان است. به همین خاطر رمان - ژانر ادبی عصر مدرن و زائیده فرهنگ رنسانس - آینده ای آرمانی را در نظر دارد و به طور تلویحی هر رمانی واجد یک تغییر ذاتی در وضعیت موجود است و اساساً رمانی که بر وضعیت موجود صحه بگذارد، با ماهیت خود متناقض است.
این منتقد ادبی سپس به نظریات " ایان وات " دیگر نظریه پرداز حوزه رمان اشاره کرد و گفت: وی در کتابی به نام " طلوع رمان " نظریاتش را شرح می دهد. وات رمان را ژانری می داند که شرحی مطابق با واقع از تجربه های انسان به دست می دهد، با این وجود لازم است که زبان ان با زبان شعر متفاوت باشد و باید آن را از نظم به نثر تبدیل کرد. تا پیش از رمان زیبایی های عارضی کلام مهم بود و فصاحت از راه کاربرد استعاره منبع لذت بود. اما با پیدایش رمان، زبان به صورت ارجاعی به کار می رود؛ خواندن رمانی که ارتباط بلاواسطه ای با تعابیر زبانی که واقعاً به کار می رود دارد، بسیار آسانتر و لذتبخش تر است.
تامس هاردی با توصیف از مکان ، استان "وسکس " را به نقشه انگلستان افزود
پاینده سپس به توصیفات رمان از دیدگاه وات اشاره کرد و افزود: رمان نویسان واقعی برای واقعی جلوه دادن شخصیت هایشان نام کوچک و اسم فامیل بر آنها می گذارند و کمتر به شخصیت های تاریخی و سنخی می پردازد که توقعات ما را از شخصیت در چارچوبی قرار می دهد و ارزیابی مان را از او بر اساس واقعیتی برون متنی شکل می دهد. رمان نویسان همیشه تسلسلی از گذشته، حال و آینده را تصویر می کنند؛ به عنوان مثال رمان نویسان قرن هجدهم توصیف بسیار دقیق و مشروحی از مکان ارائه می دهند و حتی کسی مانند تامس هاردی با توصیفات دقیقی که از مکان انجام می داد، کاری کرد که یک استان به نام "وسکس " به انگلستان اضافه شد.
وی اضافه کرد: رمان از دیدگاه ایان وات تبلور حرکتی فردمحورانه است و کلیدواژه ای که می توان در تولد رمان گفت " رئالیسم " است؛ یعنی پرداختن به واقعیت که در اواخر قرن 19 و با انقلاب مدرنیستی و فروپاشی ارزش های جمعی و جایگزینی شان با ارزش های فردی به وجود آمد. در واقع عواملی مانند ظهور فاشیسم، وقوع دو جنگ جهانی و شکست انقلاب های متعدد موجب ظهور این ژانر شدند. رمان نویسان مدرن ادراکشان را از رمان عوض کردند؛ پیشتر ما تنها با گذشته، حال و آینده روبرو بودیم اما اکنون این جریان با جریان سیال ذهن جایش را عوض کرده است درست همانند تکنیک مونتاژ فیلم های سینمایی.
پاینده گفت: انسان قرن هجدهمی ادراک کننده ای یکپارچه بود اما با فلسفه های قرن بیستمی و به خصوص در روانکاوی انسان دارای سه پاره مختلف خود، فراخود و نهاد شد و شخصیت های رمان نیز گرفتار این وضعیت اند. کلیدواژه رمان جدید خاطره است که خود دارای دو نوع ارادی و غیر ارادی است و این دومی نشانگر ضمیر ناخودآگاه ماست. به عنوان مثال می توان گفت که رمان در جستجوی زمان از دست رفته مارسل پروست تنها بر اساس یک خاطره طولانی نوشته شده است!
پیکاسو مقلد واقعت نیست او واقعیت را می آفریند
این مدرس ادبیات سپس با نشان دادن چندین نقاشی از دو مکتب مهم رئالیستی و کوبیستی، به توضیح دو مکنب ادبی رئالیستی و مدرن پرداخت و افزود: نقاش کوبیستی مانند پیکاسو به جای تقلید از واقعیت به آفرینش آن دست می زند و برعکس نقاشان - و به تبع آن رمان نویسان - رئالیستی قرن 18 که به اتخاذ یک پرسپکتیو اکتفا می کردند، اختیار بیشتری به خود می دهد و نقاشی چهره را به خطوط و شکل هندسی فرو می کاهد. رمان نویس و اساساً رمان زمانه ما نمی خواهد عکس برگردان واقعیت باشد بلکه می خواهد درون خود ما را منعکس کند و در این نحوه از روایت نیز نظم از بین می رود.
وی اضافه کرد: چیزی که در هنر مدرن دیده می شود، صناعت پرداختن به سوژه هاست و همین دلیلی است بر چرایی تولد کوبیسم و یا رمان مدرن. بزرگترین مدرن نویس جهان جیمز جویس درباره " بلوم " شخصیت اصلی شاهکارش " اولیس " می نویسد: من او را از همه طرف نگاه می کنم و لذا او واقعاً شخصیتی چند بعدی دارد.
کلیدر رمانی کاملاً رئالیستی است
وی در پایان سخنانش در اشاره ای کوتاه به دو رمان ایرانی " کلیدر " نوشته محمود دولت آبادی و " آقای نون زنش را بیشتر از مصدق دوست داشت " نوشته شهرام رحیمیان به عنوان نمونه هایی از رمان های رئالیسیتی و مدرن، گفت: کلیدر رمانی صد در صد رئالیستی است. این را می توان از توصیف دقیق و مشروح راوی از واقعیت و تلاش برای متبادر کردن واقعیت به ذهن مخاطب دریافت. در واقع دولت آبادی واقعیت را تنها از یک زاویه نگاه می کند اما رمان شهرام رحیمیان اثری مدرن و متعلق به جریان سیال ذهن است؛ یعنی ما از پرسپکتیوهای مختلف واقعیت را می بینیم.


نظر شما