۲۶ خرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۲۲

کسی به فکر گل‌ها نیست ‏

کسی به فکر گل‌ها نیست ‏

جلال عجایبی، رئیس اتحادیه فروشندگان گل و گیاه تهران گفت: حتی ما را هم به ‏این بازار راه نمی‌دهند، می‌گویند مجموعه خصوصی است و اتحادیه هم تاکنون نتوانسته کاری برای ‏این منطقه انجام دهد.

به گزارش خبرگزاری مهر، شهروند نوشت: سعید، آتش را دید که زبانه می‌کشید به آسمان اول صبح. هنوز آفتاب راهش به آسمان باز ‏نشده بود که آتش به غرفه‌های بازار گل امام رضا(ع) رسید و غرفه‌های کوچک و بی‌سقف برگ‌فروشی ‏را در آغوش گرفت. ٣٢ غرفه پشت به پشت هم، همراه با زبانه‌هایی شدند که خاکسترشان حالا باقی ‏است و سعید می‌گوید این غرفه‌ها که به خشکه‌فروشی معروفند، محل فروش برگ‌های سبز بودند. چیزی ‏از برگ‌ها باقی نیست و سبزی رنگ باخته است. آنچه باقی مانده جسم فروریخته غرفه‌هایی است که با ‏چند ستون فلزی کنار یکدیگر قرار گرفته‌ بودند و آتش هم آن‌طور که مردان حاضر در صبح بیست‌وچهارم خرداد ‏در بازار می‌گویند به دلیل اتصال برق رخ داده است. برگ‌های خشک شده را صاحبان غرفه‌ها به سقف منتقل ‏کرده بودند و برگ‌ها چون بنزین آتشی شدند که از آن تنها سیاهی باقی مانده.‏

‏ سطل‌های پلاستیکی گل‌ها و برگ‌ها از شدت گرما آب شده‌اند و چند سبد گل گوشه چند غرفه به جا ‏مانده‌اند، با گل‌هایی خاکستر شده. غرفه‌های سوخته در یکی از راهروهای بازار گلی است که ١٢٠٠ ‏غرفه دارد و ساکنانش تاکنون چند بار با چشمان‌شان شعله‌های آتشی را دیده‌اند که به جان گل‌های تازه ‏افتاده. این آتش‌سوزی نخستین آتش‌سوزی بازار نیست و سعید می‌گوید اگر این وضع نابسامان ادامه ‏داشته باشد، آخرین هم نخواهد بود. او هشت ساله بود که با گاری در کوچه‌های خاکی این بازار کار را ‏شروع کرد و حالا در آستانه سی‌وچند سالگی به غرفه‌های سوخته‌ روبه‌رو اشاره می‌کند: «هیچ‌کدام‌شان ‏امن نبودند و در تمام این سال‌ها و با وجود آتش‌سوزی‌های دیگر باز هم برای امنیت‌شان کاری انجام نشد. ‏نه هیأت‌مدیره بازار، نه شهرداری، نه آتش‌نشانی، هیچ‌کدام برایشان مهم نبوده و نیست.» ‏
جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران هم وقتی درباره مهار این ‏آتش صحبت می‌کرد، گفت این محدوده خارج از حوزه استحفاظی شهرداری تهران است و تعدادی از ‏غرفه‌هایی که به صورت بسیار ناپایدار و نیمه‌مقاوم در برابر حریق بودند، درگیر حریق شده‌اند. سعید، ‏خاطره چهار آتش‌سوزی در بازار گل امام رضا(ع) در یادش مانده که یکی از آنها انبارش را سوزاند و بعد ‏از آن دیگر نتوانست انباری داشته باشد، چون خسارتی از جایی نگرفت. او فروشنده سبد گل است و در ‏صبح آتش‌سوزی مردان و زنانی را به یاد دارد که با ترس از آتش فرار کردند و همین هم عاملی بود تا ‏این آتش‌سوزی خسارت جانی نداشته باشد. خسارت مالی‌اش اما فراوان است و پرویز که یک غرفه‌اش ‏را در آتش‌سوزی از دست داده، می‌گوید مطمئن است دیگر اینجا را درست نمی‌کنند. او دستی به موهای ‏جوگندمی‌اش می‌کشد و هنوز نمی‌داند این آتش‌سوزی برای او چقدر خسارت به جا گذاشته، اما دو ‏کارگرش  که همراه او شلنگ آب را به کفِ سیاهِ غرفه گرفته‌اند، می‌گویند اگر چیز سالمی پیدا کردید ‏برای شما.‏
پرویز می‌گوید امکانات بازار آن‌قدر کم و رسیدگی و ایمنی‌اش آن‌قدر پایین است که هر لحظه بیم ‏آتش‌سوزی دیگری می‌رود و این آتش هم وقتی جانش کم شد که از فنس‌ها و ستون‌های ناتوان گذشت و ‏به دیوار آجری رسید. دیوار سدی شد مقابل آتش: «سیم‌های برق آویزانند. مشکل تمیزی کوچه‌ها وجود ‏دارد و با وجود پول بسیاری که به‌عنوان شارژ گرفته می‌شود، حتی یک سطل زباله در بازار نمی‌بینید. ‏هیچ غرفه‌ای ایمن نیست و اجازه ساخت‌وساز و ایمن‌سازی هم داده نمی‌شود.» آنها می‌گویند بعضی ‏روزها چنان بوی فاضلابی از اینجا بلند می‌شود که هیچ‌کس گمان نمی‌کند اینجا بازار گل است.‏

٥٢ غرفه در دوسال گذشته آتش گرفتند
سال گذشته آتش ٢٠ غرفه بازار گل امام رضا(ع) را سوزاند و علی که کنار برگ بیدها و پیچک‌هایش ‏نشسته، به غرفه‌های آتش‌گرفته ‌سال قبل اشاره می‌کند. در این دوسال بازار ٥٢ غرفه سوخته داشته که ‏هر کدام‌شان می‌توانست جان آدم‌های بسیاری را هم بگیرند. برای او که هشت‌سال است گلفروشی‌اش ‏را فروخته و کار در بازار را شروع کرده، بی‌سامان بودن این بازار آزاردهنده است. او می‌گوید اغلب ‏غرفه‌داران با هیأت‌مدیره بازار مشکل دارند. هیأت‌مدیره ١٠‌سال است در این سِمت قرار دارد و فقط ‏چند انتخابات برگزار شده که باز هم همین افراد هیأت‌مدیره شده‌اند. علی می‌گوید هربار گله کردیم، ‏گفتند اینجا خصوصی است و اگر نمی‌خواهید بروید: «ما آلوده این شغلیم. عاشق این کار. کجا برویم؟» ‏
بسیاری از کسانی‌که در بازار گل غرفه‌ای دارند سال‌های پیش آن را بیمه کرده‌اند. سال‌هاست مأموران ‏بیمه وقتی به غرفه‌های بی‌سر و سامان بازار گل امام‌رضا(ع) می‌رسند دیگر آنها را بیمه نمی‌کنند چرا که ‏دیوار و سقف ندارند. چند غرفه‌ سه‌سال قبل بازسازی و برایشان سقف و دیوار گذاشته شد اما آن هم ‏به سختی و با پرداخت پول زیاد: «اجازه نمی‌دادند بسازیم. برای زدن یک سایه‌بان هم اذیت می‌کنند. ‏سیم‌های برق آویزان را ببینید. چه کسی مسئول این وضع است؟» او می‌گوید تعدادی از صاحبان ‏غرفه برای آنکه پولی به شهرداری ندهند علاقه‌ای به ساخت‌وساز جدید ندارند. او به غرفه خودش ‏اشاره می‌کند که جزو غرفه‌های جدید ساخته شده سه‌سال قبل است: «دیوارش با یک مشت ترک ‏برمی‌دارد. این چطور ایمنی است؟ من ٥‌میلیون تومان برای این غرفه کوچک اجاره می‌دهم. ما ‏ بارها مأموران شهرداری را دیده‌ایم که فقط در خیابان‌های اینجا می‌چرخیدند و بعد هم می‌گفتند اهالی ‏راضی نیستند ساخته شود و پول پرداخت نمی‌کنند و در نتیجه کاری نمی‌توانیم انجام دهیم.» علی معتقد ‏است چون اعضای هیأت‌مدیره سال‌هاست اینجا را فامیلی اداره می‌کنند به غریبه‌ها و منتقدان پاسخی ‏نمی‌دهند و کسی هم زورش به آنها نمی‌رسد: «حتی به قیمت ویرانی همه غرفه‌ها هم حاضر به پاسخگویی ‏نیستند.» برای او این بازار غم هر روزه است. وقتی می‌بیند بهترین گل‌های کشور به این بازار ‏می‌رسد اما کسی به فکر زیبایی و امنیتش نیست، غصه می‌خورد: «با غصه خوردن کار درست ‏می‌شود؟ گمان نکنم. ما به تغییر در مدیریت نیاز داریم.»‏

اجازه ساخت نمی‌دهند ‏
گل‌ها با دسته‌های منظم و خوش‌رنگ و با نظم کنار یکدیگرند. بوی برگ سوخته از هوا پاک شده و ‏فقط در حافظه دیوارهای سست و فرو ریخته صحبت از آتش است. بهروز، گلدان‌ها را در سطل آب ‏خنک می‌گذارد و می‌گوید این روشی است تا گل‌ها تازه بمانند و وقتی به گلفروشی‌ها می‌رسند، ‏طراوت‌شان حفظ شده باشد. او از حال و روز غرفه‌های سوخته و صاحبان‌شان باخبر است و می‌گوید وقتی ‏سال قبل غرفه او هم در آتش سوخت، حال بدی داشت. بعد از آن بارها به هیأت‌مدیره گفت اجازه ‏دهد غرفه‌اش را بسازد اما نگذاشتند و حالا او هم مانند دیگر مردان غرفه‌دار بازار امام رضا(ع) معتقد است ‏همراهی نکردن هیأت‌مدیره برای ساخت‌وساز دلیل دارد و آن هم این است که آن‌قدر این وضع ‏اینجا ادامه پیدا کند تا غرفه‌های تازه ساخته شده به فروش برسند: «غرفه‌هایی در این سال‌ها در ‏منطقه ساخته‌اند که کمی بالاتر از بازار است. هر غرفه را حدود ٨٠٠‌میلیون تومان قیمت ‏گذاشته‌اند.» غرفه‌های جدید تکیه داده به کوهی است که به گفته بهروز، متعلق به کارخانه سیمان است ‏و هنوز آنچنان رونقی ندارد اما می‌خواهند با رسیدگی نکردن به وضع بازار فعلی به آن غرفه‌ها ‏رونق بدهند: «پارسال که غرفه‌ام سوخت هیچ خسارتی از هیچ کجا نگرفتم. حتی گفتم خسارت ‏نمی‌خواهم و بگذارید با هزینه خودم بسازم. هیأت‌مدیره همراهی نکرد.» او می‌گوید کوچه‌ای که ‏غرفه‌هایش آتش گرفته‌اند جزو کوچه‌های محروم منطقه‌اند و برای همین هم غرفه‌هایشان ارزش کمتری ‏دارد. «با پول شارژی که پرداخت می‌کنیم فقط به ما برق داده‌اند. هیچ امکانات دیگری نیست و این ‏سیم‌های برق هم وضعیت‌شان معلوم است. خودشان عامل آتش‌سوزی‌اند.»‏
مردانی که غرفه‌شان آتش گرفته روز قبل مقابل دفتر هیأت‌مدیره جمع شدند و گفتند فکری به حال‌شان ‏کنند و جواب هیأت‌مدیره هم این بوده که صحبت می‌کنیم تا اجازه دهند بسازید. بهروز می‌گوید ‏وضعیت به شکلی است که دوست ندارند این بازار زیر نظارت مستقیم شهرداری یا وزارت کشاورزی ‏برود چراکه سودشان کم می‌شود و سود کم هم به کارشان نمی‌آید. ‏

مشکل، اوقافی بودن زمین بازار گل است
شهرداری می‌گوید این منطقه جزو حریم است و در نتیجه آنها مسئولیتی در قبالش ندارند اما با ‏وجوداین، ‌سال گذشته از سوی این بازار درخواستی برای ساخت‌وساز به شهرداری ارسال شده. مهدی ‏صفدری، معاون شهرسازی منطقه١٥ به «شهروند» می‌گوید این درخواست بررسی شد و چون این ‏بازار در حریم شهر است، از اداره کل حریم شهرداری تهران هم اجازه گرفتند اما نتوانستند نامه نهایی را ‏برای ارایه اجازه ساخت صادر کنند:   «مشکل اصلی این بود که این زمین اوقافی است. در نتیجه ‏هیأت مدیره این بازار باید وارد رایزنی و صحبت با اداره اوقاف می‌شد. بعد از گذشت یک‌سال این ‏اتفاق نیفتاده و در نتیجه شهرداری هم نتوانسته کاری برای این منطقه انجام دهد.» صفدری می‌گوید چند ‏روز قبل از آنکه آتش‌سوزی در بازار رخ دهد مجتبی عبداللهی، مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان ‏تهران به این محل آمد و احتمالا درصدد حل مشکل بودند: «اجازه ساخت‌وساز را نمی‌توان به هر ‏مستأجری داد و باید صاحب ملک که در این مورد اداره اوقاف است راضی ‌شود که این اتفاق بعد از ‏گذشت یک‌سال هنوز نیفتاده و این درحالی است که کارهای ابتدایی از سوی شهرداری انجام شده. حتی ‏از اداره کل حریم شهرداری هم تأییدیه گرفته شد و آمادگی صدور پروانه هم وجود دارد.» ‏
ارایه مجوز به رضایت مالک منوط شد اما هیأت‌مدیره مجموعه پیگیری نکرد. جلال عجایبی، رئیس ‏اتحادیه فروشندگان گُل و گیاه تهران‎ ‎‏ هم به «شهروند» می‌گوید در سال‌های گذشته برای رسیدگی به ‏وضعیت بازار امام رضا(ع) بارها تلاش کرده اما هیچ نتیجه‌ای نگرفته‌اند: «حتی ما را  به این محل راه ‏نمی‌دهند. می‌گویند مجموعه خصوصی است و اتحادیه هم تاکنون نتوانسته کاری برای این منطقه انجام ‏دهد.» به گفته عجایبی اتحادیه در امور این بازار دخالتی ندارد و این درحالی است که به دلیل مدل ‏مدیریتی حاکم بر آنجا، بازار گل امام رضا(ع) به منطقه‌ای خودمختار بدل شده که پاسخگوی مشکلات ‏موجود نیست:   «البته فروشندگان و تولیدکنندگان هم بی‌تقصیر نیستند. پیگیر نیستند و از امور صنفی ‏هم حمایت نمی‌کنند. علاوه بر آن شهرداری، وزارت کشاورزی و سایر ارگان‌هایی که باید کمک‌کننده ‏باشند، کاری نمی‌کنند.» عجایبی می‌گوید صنف‌شان غریب و ورشکسته شده و پس از آمدن بیماری کرونا ‏هم سختی کارشان بیش از پیش عیان شد اما اتفاقاتی از این دست همیشه آنها را دل‌نگران می‌کند. ‏فروشندگان و تولیدکنندگان بازار امام رضا(ع) اما معتقدند دل‌نگرانی برایشان کاری از پیش نبرده و آنها ‏بارها برگ‌های سرسبز و گل‌های تازه چیده شده‌ای را دیده‌اند که در آتش سوخته و هیچ همراهی جز ‏خاکستر گل‌های باقی مانده در بازار نداشته‌اند. ‏

کد خبر 4949932

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha