به گزارش خبرگزاری مهر، اولینجلسه از نشستهای نقد کتاب شعر محفل ادبی ارغوان با نقد و بررسی کتاب «تفسیر آه» اثر محمدحسین ملکیان دیروز شنبه ۱۴ تیر همزمان با روز قلم، با حضور سعید بیابانکی و با اجرای فریبا یوسفی، برگزار و در فضای مجازی پخش شد.
اینمحفل در راستای سیاستهای اداره کل کتابخانههای عمومی استان تهران مبنی بر گسترش محافل ادبی در سطح استان و شهر تهران، با هدف گسترش عدالت فرهنگی، استفاده از ظرفیتهای ادبی استان و بروز و ظهور استعدادهای ادبی جمعیت بومی مناطق و شهرستانهای استان راه اندازی شده است.
مضمون سازی و بیان غیرمستقیم
در ابتدای ایننشست بیابانکی با اشاره به کتاب «تفسیر آه» گفت: شعرهای ملکیان در هیچحوزهای، شباهتی به شعرهای قبلی خود یا حتی به هم نسلانش ندارند؛ بهویژه در اینکتاب که یک مجموعه شعر آیینی است و در هر سه زمینه مرثیه، منقبت و مدح دارای اشعار قوی است. ذات شعر ایجاب میکند نسبت به معانی و مفاهیم دارای بیان غیر مستقیم باشد؛ هرچقدر که این اشارات غیرمستقیم تر باشند شنونده و خواننده خودش را در کشف و در یافتن مفاهیم شریک میداند و شریک میبیند.
وی افزود: در شعر آیینی هرچه بیان غیرمستقیم تر باشد، وجه هنری آن بارزتر است. مبنای کتاب «تفسیر آه» چه بهصورت مرثیه و چه منقبت، بیشتر براساس مضمون سازی در حوزه اعتقادی و مذهبی ما شکل گرفته است. ملکیان با مضمون سازیهای هنرمندانه در اشعارش به مضمون سازیهای همچون سبک هندی و عراقی و یا مضمونسازیهای صائب، حافظ یا سعدی نزدیک شده و این خیلی ارزشمند است.
اینشاعر با بیان جریان ستایش معشوق در سبکهای مختلف شعری گفت: اگر به صورت تاریخی نگاه کنیم در دوره سبک خراسانی، معشوق در شعر فارسی ممدوح بوده یعنی کسی که او را میستودهاند. در دورههای بعد در قصائد، پادشاهان ممدوح بودند و شاعران، پادشاه را که یکانسان عادی بوده به جهت قدرت، هیمنه و هیبت ستایش میکردند که بزرگبودن قدرت و هیبتشان را نشان دهند و در کل اغراق یکی از ویژگیهای آن دوره است. در سبک عراقی نیز شاعران به ستایش معشوق و بیان زیباییهای ظاهری او پرداختند.
بیابانکی کم بودن ستایش معشوقگونه در «تفسیر آه» را از ویژگیهای خوب اینکتاب برشمرد و گفت: در دورهای که شعر آیینی و مذهبی ما رشد کرده، اینگونه مضمونسازیها وارد شعر آیینی شده که خطایی بزرگ است؛ چرا که ستایش زیبایی ظاهری و قد بلند داشتن و چشمان زیبا و موی مشکی داشتن، انسانهای عادی شاید فضیلت باشد ولی برای معصومین(ع) فضیلت نیست و فضیلتهای دیگری را باید به کار ببریم. خوشبختانه استفاده از نشانههای معشوق برای معصومین(ع) در اینکتاب کم است.
وی در ادامه گفت: هر کتابی بهویژه مجموعهشعر که شعرهای متنوعی در آن است، هم شامل شعر خوب هم شعر متوسط هم شعر ضعیف بوده و این یک چیز طبیعی است. در دیوان حافظ هم که یک دیوان کاملا منقح است و خود حافظ هم حواسش بوده آثار متوسط و ضعیف را منتشر نکند، هم میشود اینچیزها را پیدا کرد و کاملا چیز طبیعی است. در اینمجموعه هم شعرهای خوب فراوان بوده و طبیعتا شعرهایی نیز هست که نسبت به بقیه قوت چندانی ندارد. من آنچه که از شعرهای اینکتاب دریافت کردم، این بود که بخشی از شعرهای اینکتاب محصول جشنوارههای ادبی است. یعنی شاعر ناخودآگاه سراغ سرودن آنها نرفته و گاهی با یک دانش قبلی شعر را سروده است. در اینشعرها ملکیان سعی کرده مضمونی را که از پیش تعریف شده، بهعنوان یک تلنگر فرض کند نه هدف. او صرفا سرودن برای جشنواره ها را یک تلنگر در نظر گرفته و آثار خوبی آفریده است.
سراینده کتاب «نامههای کوفی» در ادامه با اشاره به گونههای مختلف نقد ادبی، گفت: یکشکل نقد، نقد انجمنی است که تعدادی از شاعران، ادیبان یا علاقهمندان به شعر در آن حضور دارند و به نقد موشکافانه اشعار شاعر میپردازند ولی وقتی شعر از مدل انجمنی خارج شد و به یک کتاب بهعنوان کارنامه فعالیتهای چندساله یکشاعر تبدیل شد، دیگر به جزئیات شعر نمیپردازیم و معمولا درباره کلیات باید حرف بزنیم. کار منتقد در نقد کتاب این است که نقاط قوت و ضعف شاعر را برجسته کند زیرا شاعر آنقدر انسان زیرک و تیزهوشی است که متوجه پیام منتقد میشود. من معتقدم که عمده موفقیت ملکیان در اینکتاب این است که فضاها و مطالب تازهای دارد.
گریاندن مخاطب از آسیبهای شعر آئینی است
بیابانکی گفت: گریاندن مخاطب که از آسیبهای شعر آئینی و مذهبی به حساب میآید، کمتر در اینکتاب دیده میشود و شاعر تلاش کرده مخاطب را به فکر وادارد؛ اینفکر گاهی برای کشف مفاهیم و مضامینی است در ابیات و شعرها استفاده کرده، گاهی برای بیدار کردن تخیل مخاطب است، و گاهی هم واقعا مفاهیم و مضامینی بیان شده که ممکن است مخاطب با یکبار خواندن آن متوجه نشود. مضمونسازی در کل فضای شعر و راحتی رمزگشایی فضای شعر از نقاط قوت این کتاب است البته در جاهایی از کتاب نیز واج آراییهای زائدی انجام شده و مضمونسازیها به بازی با کلمات تبدیل شده که از نقاط ضعف آن محسوب میشود.
در پایان، فریبا یوسفی با اشاره به جزئیاتی از اشعار کتاب مورد نظر، گفت: ملکیان در استفاده از آیات، احادیث و تضمین شعر شاعران در مجموعهاش بهطور خاص عمل کرده و هر شعری به یک حدیث یا عبارت کوتاهی از یکحدیث یا آیه و گاهی هم شعرِ برخی از شاعران بزرگ، آراسته شده است. ازجمله نقاط قوت اثر، مطالعه شاعر و حضور ذهن قوی در لحظه سرودن است.
در این برنامه، محمدحسین ملکیان به خوانش یکی از اشعار کتاب «تفسیر آه» با موضوع امام هشتم امام رضا(ع) پرداخت که اینشعر به شرح زیر بود:
گریهام در حرم از روی پریشانی نیست
که پریشانی از آداب مسلمانی نیست
در طوافند چنان موج کبوترهایت
که در اینسلسله انگار پریشانی نیست
دست خالی است کسی که به حرم می آید
دم در هیچ نیازی به نگهبانی نیست
در معطل شدن و دست رساندن به ضریح
لذتی هست که در سجده طولانی نیست
شمس تبریز مراد دل مولاناهاست
در دل ما که به جز شمس خراسانی نیست
روی هر پله صحن تو نشستم گفتم
چیست این سنگ اگر تخت سلیمانی نیست
گریه کردم که بدانند همه، از من و تو
هیچیک اهل نظربازی پنهانی نیست
حاجتی دارم و ناگفته بماند بهتر
چون که روی طلب آنچه تو میدانی نیست
نظر شما