۳۰ آذر ۱۴۰۰، ۸:۴۸

یادداشت مهمان؛

آگاهی از زمان مرگ چه تاثیری بر انسان‌ می‌گذارد؟

آگاهی از زمان مرگ چه تاثیری بر انسان‌ می‌گذارد؟

مردم روستایی که شاید مثل همه ما دوست دارند زمان مرگ خود را بدانند پس از دست یافتن به آن پشیمان شده‌اند.

به گزارش خبرنگار مهر، «میرزا مقنی گورکن» اولین کتاب علی درزی نفر اول مسابقه داستان‌نویسی نشرسرای خودنویس است که در سال ۹۸ منتشر شد.

علیرضا ملائی نویسنده کتاب «تپش خون» درباره این‌کتاب یادداشتی نوشته که برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است.

مشروح متن این‌یادداشت در ادامه می‌آید:

انسان از دیرباز علاقه‌مند به پیش‌گویی بوده است. همیشه دوست داشته به طریقی از آینده خویش و یا اطرافیان‌اش آگاه شود زیرا همانطور که در سوره انبیا ذکر شده انسان ذاتاً عجول است. اما زمانی که به این آینده دور آگاهی پیدا می‌کنیم چگونه واکنش نشان می‌دهیم؟ طبیعی است که پس از یافتن آینده‌ای درخشان و زیبا خوشحال می‌شویم اما مسئله در این است که شاید این خیال واقعی که هر روز برای آن از خواب بیدار می‌شویم و در دنیای امروزی برایش می‌جنگیم سرانجام خوشی نداشته باشد. با علم به ناخوشایند بودن آینده باز هم علاقه‌مند به پیش‌گویی آن هستیم؟

علی درزی در داستان خود نتیجه این کنجکاوی و عجول بودن انسان را به نمایش کشیده است. مردم روستایی که شاید مثل همه ما دوست دارند زمان مرگ خود را بدانند پس از دست یافتن به آن پشیمان شده‌اند. حالا فرشته‌ای که قرار بود با آگاهی رساندن به مردم حکم زندگی را برایشان داشته باشد تبدیل به فرشته مرگی معلق شده و در کوچه‌های جیران تنها و سرگردان قدم می‌زند.

اینک مردم به جای آنکه از دیدنش استقبال کنند از او فراری شده‌اند. کوچه‌های جیران به جای آنکه از بوی کاهگل و رطوبت پر باشد تبدیل به مخزنی از بوی مرگ شده. حال چرا مردم از شنیدن زمان مرگشان استقبال نمی‌کنند؟

در طی داستان سیر جالبی از تغییرات خواسته‌های مردم مشاهده می‌شود که نشان از میل به بی‌نهایت‌طلبی انسان است. فردی که شاید همیشه این کنجکاوی پایان نهایی در ذهن‌اش وجود داشته توقع دارد پیشگو جانش را هم نجات دهد، دوست دارد همیشه جاودان بماند و در نهایت پشیمان از همه خواسته‌هایش دوباره می‌خواهد در همان بی‌خبری خویش باشد.

داستان از زاویه دیگر تصویری از زندگی امروزی ما و خطاهای ساده اما تاثیرگذارمان را به نمایش می‌گذارد. در روانشناسی یکی از دغدغه‌های اساسی و دیرینه نام‌گذاشتن برای دیگران بوده است. وقتی که ما از سر تفریح و یا تفکرات غلط‌مان بر روی کسی نام نحس یا ساده‌لوح می‌گذاریم شاید در آن لحظه ندانیم که یک نام کوچک می‌تواند زندگی آن انسان را تغییر دهد تا جایی که حتی پس از مرگ هم این نام فراموش نشود.

میرزا مقنی گورکن به قلم علی درزی توسط نشر خودنویس به چاپ رسیده است و از نظر من مطالعه این داستان نه تنها خالی از لطف نیست بلکه برای انسان واجب است زیرا تصویری از برآورده شدن خواسته غیرمعقول انسان است که برآورده شده و این تصویر شاید ما را به خودمان و خواسته‌هایمان برساند که هر روز در پی آن تلاش می‌کنیم و همیشه دوست داریم از سرانجام آن اطلاع پیدا کنیم. فکر می‌کنم یک بار دیگر باید از ابتدا به خودمان و اشتباهات روزمره‌مان فکر کنیم. بدون فکر کردن به آینده شروع به تلاش کنیم و فقط تمرکز بر شکوفا شدن خویش و خواسته‌هایمان داشته باشیم نه صرفاً ترس از آینده‌ای نامعلوم که شاید باب میل نباشد.

کد خبر 5380048

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha