۲ اسفند ۱۴۰۰، ۶:۵۱

هراتی با مهر مطرح کرد؛

نقش مردم دربازسازی فرهنگ ورسانه/حلقه‌های میانی را تقویت کنیم

نقش مردم دربازسازی فرهنگ ورسانه/حلقه‌های میانی را تقویت کنیم

یک فعال فرهنگی استاد سمنان معتقد است در ساختارهای فرهنگی نیاز به تغییر آرایش جنگی داریم و این آرایش جدید باید بر پایه نقش‌آفرینی مردم در کنار تسهیل‌گری حاکمیت باشد.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: هرچند در نگاه اول به نظر می‌رسد ساختار فرهنگ و رسانه در کشور، مسئله‌ای مرتبط با حاکمیت است اما در نگاهی عمیق‌تر خواهیم دانست که اتفاقاً نقش اصلی را در بازسازی ساختار فرهنگ و رسانه، مردم بر عهده دارند چرا که محمل اصلی فرهنگ، عموم جامعه هستند و هرقدر که محور فرهنگ‌پذیری در ساختار تصمیمات حاکمیتی قرار می‌گیرند به همان میزان هم فرهنگ‌سازان اصلی در تاریخ کشور خود شناخته می‌شوند.

در گفت‌وگویی که در ادامه می‌آید، با مسعود هراتی از فعالان فرهنگی استان سمنان، گفتگو و به همین موضوع و ابعاد آن پرداختیم.

شرح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

* آیا آرایش فرهنگ و رسانه ما آرایش جنگی است یا خیر؟

اوایل دهه ۷۰ رهبر معظم انقلاب موضوع شبیخون فرهنگی را مطرح کردند و خواستار پیگیری جدی‌تر در مسئله فرهنگ شدند، فضای عمومی کشور به دو قسمت تقسیم شده، یک قسمت بدنه فعال فرهنگی هستند در کف جامعه و قسمت دیگر بدنه حاکمیتی فرهنگی است که این دو قسمت تقریباً با هم بیگانه هستند و درک درستی از یکدیگر ندارند، در صورتی که به آن درک درست برسند، برنامه مشترکی ندارند و علت این است که ماهیت حاکمیت را مجموعه مردمی نمی‌تواند بفهمد و هضم کند و ماهیت مجموعه مردمی را هم حاکمیت نمی‌تواند بفهمد و هضم کند چرا که قواعد و مقررات خاص خودش را دارد، به نظر می‌رسد ما در ساختارهای فرهنگی ابتدا نیاز به تغییر آرایش جنگی داریم و باید فرهنگ را در آرایش جنگی جدید و بر پایه مردم با جایگاه تسهیل‌گری حاکمیتی‌ها ببینیم که متأسفانه در بودجه و پایه، حاکمیتی‌ها هستند که از مردم توقع دارند، مردم از نگاه آن‌ها حمایت کنند.

جریان فرهنگ در کشور را باید مجموعه‌های مردمی عملیاتی کنند، راهبرد کلام رهبر انقلاب را تعیین کنند و در این راهبرد هر مجموعه فرهنگی حسب اقتضا خودش به میدان بیاید و ایده‌پردازی کند تا حاکمیت در راستای عملی شدن آن ایده، تسهیل‌گری کند و از حالت تصدی‌گری بیرون بیاید.

در حوزه رسانه اوضاع نابسامان است و علت آن این است که ما در حوزه فرهنگ، فرهنگ ایرانی و اسلامی که خود دارای برون‌مایه است خودش یک اصالت اولیه ایجاد می‌کند اما رسانه مهمان جامعه ما است یعنی ما از زمان مشروطه که رسانه را به وسیله روزنامه به صورت جدی‌تر وارد کشور کردیم و بعد از آن پای رادیو و تلویزیون به کشور باز شد که در همه این ساختارها ایران و ایرانی مصرف‌کننده بوده و هیچ وقت در جایگاه تئوری‌پردازی و جایگاه ایده‌پردازی قرار نگرفته است حتی در تمام این سال‌ها هیچ تلاشی نشده برای اینکه ما یک الگوی موفق بومی در حوزه رسانه برسیم.

در ابعاد مختلف رسانه اعم از امپریالیسم، دیپلماسی، سواد رسانه و حتی ساختارهای رسانه‌ای ضعف شدیدی داریم و هنوز نقش مردم و رسانه را خوب درک نکرده و متوجه نشده‌ایم، ما نقش مردم در رسانه را صرف اینکه او در قاب گزارش ما قرار بگیرد می‌بینیم در صورتی که مردم باید نقش‌آفرین در حوزه رسانه باشند و باید به این سمت پیش برویم که چه در حوزه فرهنگ و چه در حوزه رسانه مردم را از مقام مصرف‌کننده خارج کرده و به صادرکننده تبدیل کنیم.

* مهم‌ترین مسئله کشور و مردم که با بازسازی ساختار فرهنگ و رسانه باید حل شود، چه مسئله‌ای است؟

باید کاری کنیم که مردم فقط در مقام استفاده قرار نگیرند چرا که مردم، کنش‌گران اجتماعی در حوزه‌های مختلف هستند و اگر ما به آن‌ها فرصت بدهیم و جریان تصدی را حذف کنیم تا مردم به معنای واقعی وارد شوند قطعاً اتفاقات خوبی را می‌توانند در حوزه رسانه رقم بزنند.

* برای تدوین موفق طرح بازسازی ساختار فرهنگ و رسانه در مرحله بعد اجرا و نظارت بر اجرا، چه الزاماتی باید رعایت شود؟

من فرهنگ و رسانه را در دو قطب خیلی متفاوت می‌بینم، فرهنگ را اصل و رسانه را ابزاری برای فرهنگ می‌بینم و برای بازسازی ساختار فرهنگی کشور در ابتدا ما باید نقشه راه فرهنگی کشور را تغییر دهیم و این دستور رهبر معظم انقلاب است و جزو احکام جدید است چرا که باید یک انقلاب اسلامی در طرح‌های فرهنگی کشور اتفاق بیفتند.

ما در حوزه رسانه باید از حالت دفاعی به حالت تهاجمی تغییر شکل دهیم. ما در رسانه‌های داخلی و خارجی یک بستر دفاعی داریم یعنی زمانی که اتفاقات در دنیا رقم می‌خورد ما آن را بعد از دیگر رسانه‌های خارجی پوشش می‌دهیم، به نظر می‌رسد باید ساختارهای رسانه‌ای را چابک کنیمما نیازمند یک انقلاب اسلامی فرهنگی در جمهوری اسلامی هستیم که مبنای آن مردم باشند و نسبت ارگان‌ها باید نسبت به این موضوع مشخص باشد، باید یک نقشه راه متفاوتی را برای فرهنگ کشور طراحی کنیم که مبتنی بر مردم و با نگاه آینده‌پژویی همراه باشد، ما در ۱۵ سال آینده دنیای متفاوتی را در حوزه هوش مصنوعی و رسانه نسبت به حال حاضر خواهیم داشت لذا اگر بخواهیم در مسئله فرهنگ در آینده مثل گذشته غافل‌گیر نشویم باید از الان فرهنگ را در آن بستر ببینیم، یعنی تدوین یک نقشه راهِ مردم‌پایه‌ی آینده‌پژوه که نقطه اصلی اتفاق بازسازی فرهنگ و رسانه کشور است.

در موضوع رسانه، ما با چند مساله مواجه شده‌ایم و نسبت به دنیای اطراف دچار یک عقب‌ماندگی هستیم، بستر اینترنت و ماهواره به ما تعلق ندارد، رسانه‌های ما در رسانه‌های دنیا دیده نمی‌شود و ما در حوزه دیپلماسی رسانه‌ای ضعیف هستیم. ما در حوزه رسانه باید از حالت دفاعی به حالت تهاجمی تغییر شکل دهیم. ما در رسانه‌های داخلی و خارجی یک بستر دفاعی داریم یعنی زمانی که اتفاقات در دنیا رقم می‌خورد ما آن را بعد از دیگر رسانه‌های خارجی پوشش می‌دهیم، به نظر می‌رسد باید ساختارهای رسانه‌ای را چابک کنیم.

صدا و سیمای استان سمنان، هفتاد درصد هزینه جاری دارد و این با چابک‌سازی ساختارهای فرهنگی و رسانه‌ای که یکی از مسائل اصلی ما است حل خواهد شد. باید رسانه‌ها و پیوندهای محلی را برای مدیریت جامعه و تقویت فرهنگ‌های محلی حمایت کنیم.

* اگر این طرح درست تدوین و اجرا شود چه فواید و تأثیر ملموسی بر زندگی مردم خواهد داشت؟

اگر نکاتی که در سوالات قبل به آن اشاره شد، عملی شود، پیوند بین مردم با مردم و پیوند بین مردم با حاکمیت خیلی قوی خواهد شد. فضایی در کشور ایجاد شده که ما همزمان می‌توانیم شاهد تبلور فرهنگ‌های بسیاری به صورت همزمان باشیم و مردم ایران در طول تاریخ نشان دادند که به هویت‌های فرهنگی پایبند هستند لذا اگر ما بتوانیم تمامی فرهنگ‌ها را مردمی کنیم، می‌توانیم ساختارهای مد نظر را از طریق مردم پیش برده و پیوندها را تقویت کنیم. در حوزه رسانه هم به همین صورت است و اگر مردمی بودن در آن اتفاق بیفتد کشور از مصرف‌کننده به تولیدکننده تغییر ماهیت خواهد داد و می‌توانیم به مردم اثبات کنیم که ما رسانه منفعل و دروغ‌گویی نیستیم و رسانه جمهوری اسلامی فعال و بر حسب نیاز جامعه، نقطه‌زن است.

* جایگاه مردم در نظام حکمرانی مطلوب فرهنگ چیست؟

محور واقعی تمام اتفاقات در حوزه فرهنگ مردم هستند و ما باید یک حکمرانی مردمی در حوزه فرهنگ داشته باشیم، اگر این اتفاق بیفتند ما به نقطه‌ای می‌رسیم که باید سال‌ها پیش اتفاق می‌افتاد، نقطه‌ای که از بهمن ۵۷ تا پایان جنگ موفق بودیم.

* نخبگان، فعالان فرهنگی و مسئولین چه وظایفی در بازسازی ساختار فرهنگ و رسانه دارند؟

موضوع نخبگان و مسائل فرهنگی دو مسئله دارد، مسئله اول اینکه نخبگان باید در حوزه مسائل فکری و تدوین سندهای فرهنگی شهری و استانی و کشوری نقش‌آفرینی کنند مثل حوزه‌های علمیه، نخبگان دانشگاهی، فعالان فرهنگی تا بتوانند نگاه‌های مردمی درست را ارائه دهند و مسئله دوم کنشگری نخبگان است. ما باید به سمت تقویت حلقه‌های میانی برای ایجاد ارتباط بیشتر مردم با مردم و شاید ارتباط مردم با حاکمیت و نقش‌آفرینی مردم باشیم.

رهبر معظم انقلاب در خرداد ۹۸ در رابطه با موضوع نقش‌آفرینی مردم می‌فرمایند: نقش‌آفرینی وظیفه حلقه‌های میانی است و منظور از حلقه‌های میانی افراد و مجموعه‌هایی است که می‌توانند مردم را پای کار بیاورند. منظور از افراد نخبگان است و نخبگان باید سعی کنند که وظیفه حلقه میانی بودن خود را در حوزه‌های مختلف ایفا کنند که یکی از آن حوزه‌ها رسانه است. ما باید به این سمت برویم که در حوزه رسانه، چه رسانه مکتوب و چه دیگر رسانه‌ها، در ابتدا در تلاش تقویت رسانه‌های مردمی باشیم و به این بیندیشیم که حلقه‌های میانی در حوزه رسانه را چگونه ایجاد کنیم.

در حوزه‌هایی چون مطالبه‌گری، سبک زندگی و … این اقدام عملی شود. نخبگان باید در حوزه کنشگری‌های اجتماعی، پیوست رسانه‌ای آن را در نظر بگیرند و جدای از رسانه‌های ملی و حاکمیتی، نقش‌آفرینی‌های رسانه‌ای داشته باشند و مردم را مطلع کنند چرا که اقدامات ویژه‌ای در کشور اتفاق می‌افتد که در حوزه اطلاع‌رسانی مغفول مانده‌اند.

اتفاق دیگری که می‌تواند در رابطه با حضور نخبگان در فضای صدا و سیما بیفتند این است که ما باید به این سمت پیش برویم که چه در حوزه فرهنگ و چه در حوزه رسانه حلقه‌های تخصصی اندیشه‌ورز رسانه‌ای داشته باشیم یعنی یک عده نخبه باید در استان بنشینند و مسائل و ظرفیت‌های استان را پیش روی خود قرار دهند و نقشه راه رسانه‌ای استان را از حسب ظرفیت استان تعیین کنند چرا که ارسال دستورالعمل از بالا به پایین اشتباه است.

اوایل دهه ۸۰ و چند سال اخیر، زمانی که فرزند یک رئیس مجلس و یا رئیس جمهوری در دهه ۷۰ دوچرخه‌سواری می‌کند و این را برای خانم‌ها لازم می‌داند، این اقدام در صحن مجلس مطرح می‌شود و فرایندهای زندگی مسئولان به سمتی می‌رود که نشان از تجمل، آزادی، رفاه‌طلبی در آن دیده می‌شود* مردم چه‌طور می‌توانند در بازسازی انقلابی ساختار فرهنگ و رسانه مشارکت کنند و پیشنهاد شما در طراحی این سازوکار چیست؟

پاسخ این سوال همان ایفای نقش اصلی توسط مردم و حلقه‌های میانی است تا بر حسب شناخت مسائل نقش‌آفرینی و به مسئله ورود پیدا کنند.

* به نظر شما مهم‌ترین اصل و سیاست حکمرانی فرهنگی چیست؟

تدوین نقشه راه کلی، اصلاح ساختارهای دولتی و حاکمیتی و تسهیل‌گر شدن آن‌ها، هویت دادن به افراد، مجموعه‌های مردمی، تقویت آن‌ها و در نهایت تقویت جریان حلقه‌های میانی است.

* میزان تأثیر منش و سبک زندگی مسئولین، در فرهنگ عمومی جامعه چقدر است؟

رهبر معظم انقلاب در اوایل دهه ۷۰ در دیدار با دولتمردان و نمایندگان مجلس بیان کردند: این برای یک مسئول جمهوری اسلامی که خودرو شخصی داشته باشد و با خودرو دولتی تردد کنند، مظهر تجمل است. با توجه به بیانات رهبر معظم انقلاب به نظر می‌رسد یکی از اساسی‌ترین اتفاقاتی که سبب انحراف در فرهنگ زندگی جامعه ما شده، مسئولان هستند. خصوصاً در اوایل دهه ۸۰ و چند سال اخیر، زمانی که فرزند یک رئیس مجلس و یا رئیس جمهوری در دهه ۷۰ دوچرخه‌سواری می‌کند و این را برای خانم‌ها لازم می‌داند، این اقدام در صحن مجلس مطرح می‌شود و فرایندهای زندگی مسئولان به سمتی می‌رود که نشان از تجمل، آزادی، رفاه‌طلبی در آن دیده می‌شود. قطعاً بدنه جامعه تاثیرپذیر از آن فرایند اشتباه می‌شود و ما چاره‌ای نداریم جز اینکه بگوییم اگر حرکات مسئولان مخصوصاً مسئولان فرهنگی حرکاتی باشد که جهت‌دهی مناسبی به فضای فرهنگی نداشته باشد ادامه دادن کار برای دیگر دستگاه‌ها و دیگر مدیران میانی بسیار سخت خواهد شد.

کد خبر 5428389

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha