۲۷ شهریور ۱۴۰۱، ۸:۵۹

مهر گزارش می دهد؛

روایتی از جاذبه کربلا در جنوبی ترین نقطه گیلان

روایتی از جاذبه کربلا در جنوبی ترین نقطه گیلان

رودبار- ایام اربعین فرصتی برای نمایش عشق و ارادت به سرور و سالار شهیدان است کاری که موکب «قافله عاشقی» از شش سال گذشته تاکنون انجام داده و در خدمت جاماندگان اربعین است.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها- بهرام قربانپور: این روزها حال و هوای دل محبان اهل بیت (ع) برای بین الحرمین و کربلای حسینی پر می‌کشد. چه آنهایی که بار سفر را بستند و به کربلای عشق رسیدند و چه آنهایی که از این قافله جا ماندند اما دلشان در صحن و سرای نورانی کربلای معلی نظاره گر زوار و شیفتگان آل الله است.

مغناطیس عجیب حب الحسین (ع)

محبان و شیفتگان امام حسین (ع) و اهل بیت از جای جای این کره خاکی، خاک پاک کربلا را بوسه می‌زنند اجتماع باشکوهی که هیچ دوربین و لنزی قادر به نمایش این عظمت و هیبت حسینی نیست.

طبق گفته مسئولان فقط از ایران اسلامی بیش از ۳ میلیون زائر روانه کربلا شده است تا اربعین حسینی را در کربلا به سوگ بنشیند و بر سر و سینه بزند.

اجتماع میلیونی اربعین حسینی در کربلا فقط یک حرکت اعتقادی و مذهبی نیست بلکه یک دیپلماسی فرهنگی و مذهبی که هویت اسلامی را نشان می‌دهد حرکت عظیمی که جهانیان را انگشت به دهان کرده است. اما از حال و هوای کربلا که بگذریم در همین حوالی به واسطه برپایی موکب «قافله عاشقی» کربلای دیگری به پا شده است.

در جنوبی ترین نقطه گیلان در مسیر آزادراه رشت – قزوین شور و غوغایی به پا است، عده‌ای عاشق و دلداده حسین (ع)، لذت خدمت زوار ارباب را به زیارت ارباب ترجیح دادند و ماندند تا خادم زائران آقا باشند.

روایتی از جذابه کربلا در جنوبی ترین نقطه گیلان

اتصال معنادار گیلان به کربلا با «قافله عاشقی»

حال و هوای عجیبی در موکب «قافله عاشقی» حاکم است گویا فرستنده مغناطیس شور و حال کربلا بوسیله دل‌های زوار به اینجا وصل شده است، این اتصال معنادار به کربلا را می‌توان از عمق جان و دل احساس کرد اگر عاشق واقعی امام حسین (ع) باشید.

برگردیم به موکب؛ پرچم‌های رنگ به رنگ «یا حسین» و «یا ابوالفضل» موافق باد سینه می‌زنند و اندوه عجیبی به آدم انتقال می‌دهند، آقا مصطفی چای را به من تعارف کرد، نوجوانی که ۱۲ سال سن بیشتر ندارد اما در این هوای گرم و دم کرده، عرق ریزان به عشق حسین خادمی زوار ارباب را می‌کند.

مش رجب هم که زمزمه «یا حسین»، «یا حسین» بر لب داشت، دستی به گرد و خاک کفش‌های زائرین می‌زد، یک لحظه یاد جبهه افتادم که یکی از رزمنده‌ها پوتین همرزمانش را واکس می‌زد، دقیقاً مش رجب با واکس زدن کفش‌ها، صحنه جبهه را برایم به تصویر کشید.

آن طرف تر محمدآقا که دوست نداشت زیاد در منظر باشد کار نظافت و شست و شو را برعهده گرفته بود و سخت کار می‌کرد و لحظه‌ای به فکر فرو می‌رفت و دوباره کارش را ادامه می‌داد به گمانم دلش گیر حرم بود.

غرفه خواهران هم حال و هوای دیگری داشت بانوانی که با یک دست چادر نجابت و حیا و با دستی دیگر آب، چای و خرما تعارف می‌کردند.

شش سال عاشقی، مسیری که ادامه دارد

موکب «قافله عاشقی» که شش سال از فعالیت آن می‌گذرد متولیان و دست اندرکاران این موکب که از هر قشر و سنی هستند، در این سال‌ها تلاش کردند در روزهای منتهی به اربعین با برپایی فضایی معرفت گونه و نورانی، دل‌های عاشقان و محبان اهل بیت (ع) را روانه کربلا کنند.

آنطور که متولیان موکب «قافله عاشقی» گفتند؛ این موکب کاملاً مردمی است و هزینه‌های جاری در این ایام در طول این سال‌ها توسط مردم و خیرین تأمین شده است و این رویکرد مردمی بودن ادامه دارد.

در لابه لای تهیه گزارش از فعالیت‌های خادمین موکب «قافله عاشقی» با مردم و زوار هم گپ و گفتی کوتاه داشتم که هر کدام درد و دلی را عنوان کردند.

بشردوست شهروند گیلانی با تمجید از ترویج فرهنگ موکب داری در کشور گفت: اولین بار است که به موکب «قافله عاشقی» سر میزنم. در کنار پذیرایی بسیار خوب، ادب و متانت خادمین موکب برایم تحسین برانگیز بود.

وی با اشاره به فضاسازی خوب موکب «قافله عاشقی» افزود: موکب «قافله عاشقی» می‌تواند آبروی معرفتی و فرهنگی استان گیلان باشد.

روایتی از جذابه کربلا در جنوبی ترین نقطه گیلان

فرهنگ نوع دوستی و مهمان نوازی گیلانیان

اکبرنژاد یکی از شهروندان تهرانی با اشاره به اقدامات ارزشمند موکب «قافله عاشقی» گفت: چندین سال متوالی توفیق شده است که به این موکب بیایم ارائه خدمات و پذیرایی خادمین هر سال نسبت به سال‌های گذشته بهتر و منسجم‌تر شده است.

وی با اشاره به فرهنگ نوع دوستی و مهمان نوازی گیلانیان افزود: خادمین موکب قافله عاشقی آئینه تمام نمای مردمان اصیل، متدین و مهربان گیلان هستند.

این شهروند پایتخت نشین اضافه کرد: خیلی دوست داشتم کربلا باشم ولی این توفیق نصیبم نشد اما حال و هوای این موکب من را به کربلا برد.

گزارش من به انتها رسیده بود اما دلم نمی‌آمد اینجا را با حال و هوای کربلایی ترک کنم هر چقدر بیشتر می‌ماندم دلتنگ تر می‌شدم، دلتنگ کربلا، دلتنگ بین الحرمین و دلتنگ اربعین، در فکر فرو رفته بودم که صدایی شنیدم که می‌گفت؛ «آقای خبرنگار چایت یخ کرد».

کد خبر 5591664

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha