این مولوی پژوه و محقق ادبی در گفتگو با خبرنگار مهر، با انتقاد از وضعیت رشته ادبیات در دانشگاهها گفت : برای خوب تدریس کردن باید خوب مطالعه کرد. ساعات بالای تدریس استادان در دانشگاهها و کارهای جانبی مثل پایان نامه، اجازه نمی دهد معلومات آنان از حد ومرز "عهد بوق" تجاوز کند و امروزی شود.
این استاد دانشگاه با مقایسه جعفر همایی با اساتید فعلی دانشگاهها گفت : استادان دانشگاه در گذشته چندان دنبال مادیات و پول نبودند. پس از اتمام کلاس درس مرحوم همایی، همیشه چند دانشجو با وی تا منزل پیاده راه می رفتند و می پرسیدند و جواب می شنیدند. اما استادان فعلی در چند دانشکده دولتی و غیردولتی مشغول تدریس هستند و مجالی برای پاسخگویی به دانشجویان ندارند.
وی کاهش اعتقاد و علاقه به ادبیات فارسی را از سوی استادان دانشگاهها از دیگر دلایل کم توجهی آنان به کار تدریس دانست و ادامه داد: سعدی، مولانا و عطار به خاطر پرحرفی شعر نمی گفتند بلکه به دنبال تلطیف خود و مردم بودند. اما وقتی مدرسان ادبیات، اشعار این بزرگان را متوجه نمی شوند و یا به آنها اعتقادی ندارند، اگر هم درباره آنها سخن بگویند بر دل دانشجویان نمی نشیند.
به تازگی برخی استادان دانشگاه و پژوهشگران، مطالبی با عنوان "مولانا و تدبیر منزل" یا "مولانا و پست مدرنیسم" نوشته اند. کسی نیست به این آقایان بگوید، آخر مگر مولانا خانه دار بوده؟ |
این محقق ادبیات افزود: من معتقدم بسیاری از این اساتید، کارشان تنها گمراه کردن دانشجویان است. در ضمن خود دانشجویان هم علاقه چندانی به ادبیات از خود نشان نمی دهند. اکثر آنها در رشته ادبیات قبول شده و از سر علاقه به این رشته وارد نشده اند. بیش از 90 درصد فارغ التحصیلان ادبیات هم بیکارند که البته در یک بررسی اجمالی مشخص می شود "بیکارگی" دلیل بیکاری آنان است.
توفیق سبحانی به عنوان مصداق گفته هایش، مثالی آورد و گفت : آرشیتکتی کانادایی با من تماس گرفت و گفت مقاله ای درباره "فتوت نامه بنایان" در یکی از نشریات دانشگاههای ایران خوانده ام و چون بر روی "فراماسونها" که بنایان اسکاتلندی برای نخستین بار آن را بنیان گذاشتند کار می کنم آن را لازم دارم. من پس از بررسی متوجه شدم آن مقاله در دانشکده معماری شهید بهشتی به چاپ رسیده است. خلاصه آن آرشیتکت کانادایی با هزینه دانشگاه مربوطه در کانادا به ایران آمد و پس از بررسیهای زیاد متوجه شد، منبعی که آن استادیار در مقاله اش به آن اشاره کرده تقلبی بوده و اصلا وجود نداشته است. وقتی ما قضیه را به اطلاع رئیس دانشکده معماری دانشگاه شهید بهشتی رساندیم، به ما گفتند مهم نیست و اگر تقلبی است به آن استناد نکنید. در حالی که دانشجوی کانادایی می گفت اگر چنین جریانی در کانادا اتفاق می افتاد آن استاد را از دانشگاه اخراج می کردند. به تازگی هم 2 استادیار دانشگاه تهران را به خاطر اینکه 2 مطلب را از 2 استاد خارجی سرقت کرده و به نام خودشان چاپ کرده بودند با شکایت آن اساتید خارجی اخراج کردند.
استادان دانشگاهی وقتی در حوزه ای اطلاعات ندارند، با صداقت بگویند که نمی دانند، نه اینکه در همه حوزه ها نظر بدهند |
توفیق سبحانی صاحب بیش از 45 عنوان کتاب، تصریح کرد : چاره کار در اختیار کردن صداقت است. استادان دانشگاهی وقتی در حوزه ای اطلاعات ندارند، با صداقت بگویند که نمی دانند، نه اینکه در همه حوزه ها نظر بدهند. درضمن وجود نشریات وزین انتقادی که توان مواخذه و نقد ادبیات ضعیف را داشته باشند، برای جدا کردن دوغ و دوشاب ضروری است.
وی با اشاره به اتلاف سرمایه های ملی بر سر چاپ کتابهای ادبی ضعیف، اظهار داشت : به تازگی گلستان سعدی با سرمایه یونسکو در ایران به چاپ رسیده که در هر صفحه اش حداقل 5 غلط وجود دارد؛ مثلا نویسنده کتاب اصلا تفاوت بین "معبر" یعنی کشتی و "معبر" یعنی گذرگاه را نمی دانسته و این دو واژه را مرتب به جای یکدیگر به کار برده است.
این مترجم و مولف گفت : باید کار را به اهلش سپرد. سازمانهای دولتی بودجه های کلانی دارند که متاسفانه بدون مشورت با کارشناسان و متخصصان فن، آن را صرف پروژه های سرتاسر غلط و اشتباه می کنند.
نظر شما