۲۰ آبان ۱۴۰۲، ۸:۳۲

احوالپرسی مهر از موسپیدان «هنر»؛

کارگردانانی که جرات ندارند به بازیگر چیزی بگویند/ وقتی لعنت شدم!

کارگردانانی که جرات ندارند به بازیگر چیزی بگویند/ وقتی لعنت شدم!

اکبر سنگی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون ضمن اشاره به کم‌کاری‌های اخیر خود از فضای حاکم بر تولیدات سینمایی و تلویزیونی انتقاد کرد.

اکبر سنگی بازیگر باسابقه سینما، تئاتر و تلویزیون در گفت‌وگو با خبرنگار مهر، درباره تازه‌ترین فعالیت‌های خود گفت: من این روزها هیچ فعالیت خاصی ندارم. نمایشنامه‌ای را برای اجرا فرستاده‌ام و منتظرم سالنی برای اجرا به ما بدهند که هنوز این اتفاق نیفتاده است. فیلمنامه‌ای هم برای پروانه ساخت دادم که هر چند پروانه‌اش صادر شد اما نتوانستیم بودجه‌اش را تأمین کنیم. فیلمنامه‌ای دفاع مقدسی با عنوان «مرداب خونین» بود. به همین دلایل در حال حاضر هیچ فعالیتی ندارم.

وی درباره فاصله گرفتن خود از بازیگری در سینمای و تلویزیون عنوان کرد: من فاصله نگرفتم بلکه سبک کارهایی که تولید می‌شد، از جایی به بعد عوض شد. کارهایی که من در آن‌ها حضور داشتم یا آثار تاریخی بودند یا دفاع مقدسی. امروز اما کارهایی ساخته می‌شود که به من پیشنهاد نمی‌شود.

سنگی با اشاره به تعداد بیشتر نقش‌های منفی در کارنامه خود توضیح داد: بخشی از این اتفاق مربوط به انتخاب کارگردان‌هاست. کارگردانی برای نقش منفی انتخابم کرد، وقتی در آن خوب ظاهر شدم، کارگردان‌های دیگر هم برای نقش منفی سراغم می‌آمدند. اینگونه نبود که من نخواهم نقش مثبت بازی کنم، پیشنهادی نداشتم. یک بار در سریالی به نام «برکت» نقش مثبت بازی کردم اما غیر از آن دیگر پیشنهادی برای نقش مثبت نداشتم.

این بازیگر باسابقه درباره واکنش‌های مردم به نقش‌آفرینی‌های خود بیان کرد: خیلی‌ها بازی‌هایم را دوست داشتند و خیلی‌ها هم بودند که به من می‌گفتند خیلی به شما بدوبیراه گفته‌ایم! برخی حتی حلالیت می‌خواستند! واکنش‌های متفاوتی را شاهد بوده‌ام. مخاطبان ایرانی معمولاً خودشان را جای کاراکتر منفی در فیلم‌ها و سریال‌ها نمی‌گذارند. حتی آدم‌هایی که در واقعیت منفی هستند، شب که پای سریال می‌نشینند، بیشتر با کاراکتر مثبت داستان همراه می‌شوند و خود را به جای او می‌گذارند. دلیلش هم این است که همه ما خودمان را خوب می‌دانیم و نقاط منفی شخصیت خود را نمی‌بینیم.

روحانی که در جوابم گفت «لعنت‌الله»!

وی ضمن مرور خاطره‌ای ادامه داد: در زمان سریال «امام علی (ع)» سکانسی از جنگ جمل را در منطقه‌ای در پیشوای ورامین ضبط می‌کردیم. من هم با گریم و لباس عربی در پشت صحنه نشسته بودم. ناگهان دو سه ماشین ارتشی از راه رسیدند که برخی مقامات ارتش را برای بازدید از لوکیشن آورده بودند. یک آقای روحانی هم میان‌شان بود که از من پرسید، آقای سنگی شما چه نقشی ایفا می‌کنید. پاسخ دادم «عبدالله ابن زبیر» در پاسخم گفت «لعنت‌الله، لعنت‌الله!» همه گروه زدند زیر خنده. پرسیدم، این لعنت خطاب به من بود یا ابن‌زبیر؟ (می‌خندد)

کارگردانانی که جرات ندارند به بازیگر چیزی بگویند/ وقتی لعنت شدم!

سنگی در ادامه درباره تجربه ایفای نقش «مشعل» در سریال «نبردی دیگر» هم گفت: این سریال یکی از آثار ماندگار تلویزیون در حوزه دفاع مقدس بود. آن سریال هم قصه خوبی داشت و هم ساختار خوبی. زمانی که آن سریال پخش می‌شد من در خیابان دروس ساکن بودم. برای خرید میوه بیرون رفته بودم و خانمی آنجا بود که پشت به من مشغول خریدش بود. وقتی سفارش دادم، این خانم با صدای من، برگشت. ناگهان از سر شوق و هیجان با لکنت شروع به صحبت کرد. گفت من در خانه ماهواره دارم اما دوشنبه‌ها حتماً باید سریال شما را ببینم‌. این خاطره مربوط به سال‌هایی است که هنوز استفاده از ماهواره فراگیر نبود و از این نظر در حافظه‌ام مانده است.

وی افزود: روز دیگری هم برای خرید از خانه خارج شدم و عینک دودی هم زده بودم که شناخته نشوم. مردی با هیبت ارتشی، من را از پشت عینک شناخت. جلو آمد و گفت من با دامادم شرط بسته‌ام که شما نظامی هستید که توانسته‌اید این نقش را به این خوبی بازی کنید! گفتم شما به دامادتان باختید، چون من سربازی هم نرفته‌ام!

نقش «مشعل» در حافظه مردم ماندگار شده است

این بازیگر اضافه کرد: از میان فیلم‌ها و سریال‌هایی که بازی کرده‌ام نقش «مشعل» در سریال «نبردی دیگر» بیشتر در حافظه مردم مانده است. همین چند روز پیش دوباره به اداره‌ای رفته بودم که جوانی من را در آغوش کشید و گفت من با آن سریال شما زندگی کردم. سریال «نبردی دیگر» را مردم خیلی دوست داشتند و در خاطرشان مانده است.

وی درباره نقش‌آفرینی‌های متاخرتر خود یادآور شد: این اواخر سریال «حکایت‌های کمال» را روی آنتن داشتم و بعد از آن تقریباً سه الی چهار سال می‌شود که دیگر بازی نداشته‌ام.

این بازیگر پیشکسوت درباره تفاوت بازیگری در شرایط امروز نسبت به دهه‌های قبل گفت: یکی از اشکالات حرفه ما این است که تعدادی از افراد که هنوز هندوانه را با «ح» می‌نویسند، مشغول تدریس شده‌اند! به‌واقع خودشان هم نمی‌دانند چه می‌گویند چرا که اساساً منابع علمی درستی در اختیار نداشته‌اند. یکی از افتخارات من این است که با بهرام بیضایی کار کرده‌ام و سر کلاس‌های او نشسته‌ام.

وی افزود: بازی بازیگر باید به‌گونه‌ای باشد که دیالوگ‌های نقش خود را بفهمد، نه اینکه صرفاً آن‌ها را حفظ کند. البته در بازیگری الگوسازی هم داریم اما این الگوسازی نباید صددرصدی باشد. بازیگری بدون فهمیدن نقش و به صرف حفظ کردن دیالوگ، مانند آن است که شما زبانی را بلد نیستید، اما جملاتی را از روی آوا حفظ می‌کنید و می‌خواهید با تکرار همان‌ها با فرد دیگری که از زبانی دیگر است ارتباط بگیرید! بازیگر باید معنای دیالوگ‌های خود را بداند.

کارگردانانی که جرات ندارند به بازیگر چیزی بگویند/ وقتی لعنت شدم!

کارگردانانی که جرأت ندارند به بازیگر بگویند چه کار کند!

سنگی درباره تفاوت میان تعامل بازیگر و کارگردان در فضای امروز نسبت به گذشته گفت: شاید این حرف برای من دردسرساز شود اما آن را می‌گویم. برخی از کارگردانان امروز جرأت ندارند به بازیگر خود بگویند باید چه کند! صرفاً یک بازیگر را در فیلم و سریالی دیده‌اند و خوششان آمده و از او دعوت کرده‌اند. این خودش یک اشکال است. مضاف‌بر اینکه برخی کارگردانان، ادای کارگردان بودن را درمی‌آورند و اساساً نمی‌دانند که به بازیگر چه باید بگویند و از او چگونه بازی بگیرند. در این موقعیت است که یک کار دچار ضعف جدی و نقص می‌شود.

وی ادامه داد: در دهه‌های قبل ما با نگاتیو کار می‌کردیم و معمولاً تهیه‌کنندگان سهمیه مشخصی از فارابی داشتند و نمی‌توانستند بیش از یک حد معین از نگاتیو استفاده کنند. امروز اما دوربین‌ها همه دیجیتال شده است و کارگردان برای هر صحنه الی ماشاالله می‌تواند برداشت داشته باشد! واقعیت این است که به همین دلایل امروز کیفیت کارها پایین آمده است.

چرا «سربداران» دیگر تکرار نشد؟

سنگی در پاسخ به این پرسش که در صورت بازگشت به گذشته آیا مجدد سراغ بازیگری خواهد آمد، بیان کرد: بچه‌های سینما می‌دانند که من در کنار بازیگری، هم گرافیست هستم و هم نقاشی و مجسمه‌سازی می‌کنم. لوگوی ابتدایی تیتراژ سریال «سربداران» که روی لوح است و از زیر خاک بیرون می‌آید، کار من است. در عین حال با وجود آنکه امروز شرایط مساعدی ندارم، اما اگر یک بار دیگر به دنیا بیایم سراغ همین حرفه می‌آیم و هرگز کار دیگری نمی‌کنم. همین امروز می‌توانم از گرافیک و نقاشی درآمد داشته باشم اما بازیگری را ترجیح می‌دهم. چند فیلمنامه و نمایشنامه هم نوشته‌ام. این کارها فقط دوست داشتن نمی‌خواهد، بلکه عشق می‌خواهد.

این بازیگر درباره تجربه حضور خود در سریال «سربداران» هم گفت: خاطرم است ما تئاتری را در تئاترشهر کار می‌کردیم که بهروز بقایی پیشنهاد حضور در سریال «سربداران» را داد. به مرکز «تل فیلم» یا همان «سیمافیلم» فعلی رفتیم. خدابیامرز اکبر عالمی مدیرتولید آن کار بود. قرارداد بستیم و پای کار رفتیم. اسب سواری را من سر همین سریال یاد گرفتم. دوستان عزیزی در آن پروژه بودند که به رحمت خدا رفتند. زنده‌یاد محمد مطیع، زنده‌یاد فتحعلی اویسی، زنده‌یاد محمدعلی کشاورز و خیلی‌های دیگر. با همین تیم به ابیانه رفتیم و سریال کلید خورد.

وی درباره تکرار نشدن تجربه‌هایی مانند «سربداران» ابراز کرد: نمی‌دانم «سربداران» با چه بودجه‌ای ساخته شد اما اطلاع دارم سریال «کوچک جنگلی» که همان زمان بود و من هم در آن بازی داشتم با ۱۸۰ میلیون تومان بودجه، ساخته شد. همان سریال را اگر امروز بخواهید بسازید، دست کم ۵۰۰ میلیارد تومان باید خرجش کنید. به همین دلیل دیگر زور و پول تلویزیون به ساخت چنین آثاری نمی‌رسد.

سنگی در پایان صحبت‌هایش تأکید کرد: اگر سریال «سربداران» ماندگار شده است، به دلیل ساختار درست آن است. محمدعلی نجفی آدمی تحصیل‌کرده بود و به بهترین شکل این کار را به سرانجام رساند. مانند زنده‌یاد فریبرز صالح که فیلم «سفیر» را با بهترین کیفیت ساخت. فریبرز صالح هم تحصیل‌کرده سینما در لندن بود.

کد خبر 5935289

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha