۱ بهمن ۱۴۰۲، ۷:۳۶

در گفت‌وگو با مهر مطرح شد؛

حکومت شاه محمد لوطی چقدر دوام داشت؟/بومی‌گرایی در آثارم تعمدی است

حکومت شاه محمد لوطی چقدر دوام داشت؟/بومی‌گرایی در آثارم تعمدی است

حسن نقاشی درباره مستند جدیدش با نام «یزد الی یزد» که اتفاقی واقعی در دوران قاجار را روایت می‌کند، توضیحاتی ارایه داد و به دغدغه بومی‌گرایی خود در مستندسازی اشاره کرد.

حسن نقاشی مستندساز که این روزها مشغول ساخت پروژه «یزد الی یزد» است درباره داستان این مستند به خبرنگار مهر گفت: ماجرای مستند «یزد الی یزد» بخشی از حافظه شفاهی مردمانی‌ است که علاوه بر تحمل سختی‌های جان‌فرسای اقلیم خشک و تشنه کویر، با قیام و بلواهای گاه و بی‌گاهی روبه‌رو بوده‌اند؛ رخداد هایی که اغلب حاصل شرایط نامطلوب اواخر قاجاریه بود که از ضعف حکومت مرکزی، عده‌ای شورشی و راهزن یا مزدور این و آن، قد علم می‌کردند و دار و ندار مردم ستم‌دیده را به یغما می‌بردند. یزد از این گونه مصیبت‌ها زیاد دیده بود از شورش افغان‌ها تا قیام کاشی‌ها، لوطی‌ها و ...

وی ادامه داد: نخستین بار با ماجرای مستند «یزد الی یزد» هنگام پژوهش برای فیلم مستند «شاه جهان» آشنا شدم، هر چند اهل یزد با روایت شفاهی و نقل سینه به سینه این واقعه کم و بیش آشنایی دارد اما آنچه یافتم نه یک نقل شفاهی که گزارش‌های کتبی یکی از تجار مشروطه‌خواه یزد به هند بود.

نقاشی تاکید کرد: اواخر حکومت محمدعلی‌ شاه بود که یک بنای یزدی معروف به لوطی محمد گِلکار قیام می‌کند و با حمایت لوطی‌ها، حاکم مشروطه یزد را عزل و خود را حاکم مستقل می‌داند، توهمی که موجب شد تا یزد برای چندی آرمانشهر مستبدان ضد مشروطه باشد. کار به جایی می‌رسد که لوطیِ گِلگار خود را شاه جا می‌زند و با وضع قوانین مستبدانه، اساس سیاست مملکت محروسه خود را پیکار با مشروطه اعلان می‌کند.

کارگردان «دبستان پارسی» افزود: لوطی‌ها در چند نبرد، موفق به سرکوب قوای حکومتی شدند که همین بر توهم شاهِ لوطیان افزود، چنان که در نوشته‌های محرمانه به هند می‌خوانیم او با ضرب سکه و طرح درفش و تعیین وزیر و وکیل در پی کسب قدرت بیشتر است اما بعد از فتح تهران و عزل محمدعلی شاه و استقرار حکومت مشروطه، قوای حکومت مرکزی رویای لوطیان را نقش بر آب می‌کند و با این یورش حکومت شاه محمد لوطی که از آخرین بازی‌های مستبدان بود خاموشی می‌گیرد.

این مستندساز تصریح کرد: سرنوشت محمد لوطی، گچ بر و بنای نابغه و فرجام شومش، برای یزدی‌ها مَثَل شد و هنوز هم ماجرای حکومت چهل روزه‌اش نقل مجالس است. فیلم ضمن روایت این واقعه گمنام، اسناد و مدارک ناخوانده‌ای را افشا می‌کند. در حال حاضر پژوهش و جمع‌آوری اسناد واقعه به آخر رسیده و بخش‌هایی از اثر نیز ضبط شده است.

نقاشی درباره اینکه چه اسنادی در فیلم وجود دارد، عنوان کرد: شروع پژوهش با دستیابی به مجموعه نامه‌های تاجری یزدی به هند بود، بعدها آگاه شدم که یکی از مشروطه‌خواهان یزد با شخصیت اصلی فیلم یعنی محمد گِلکار گفت‌وگوی مفصلی داشته است که خوشبختانه این دست نوشته‌ها نگهداری می‌شود و موفق به خواندن آن شدم، همچنین تلگراف‌های کنسولگری انگلیس در یزد به وزارت خارجه بریتانیا کمک حالم شد و در ادامه روزنامه‌های عهد مشروطه که به‌صورت پراکنده از حکومت لوطی‌ها گزارش‌هایی داشتند مورد توجهم قرار گرفت.

این مستندساز درباره پژوهش چنین واقعه تاریخی و چالش‌هایش گفت: مرحله پژوهش، زمانی‌ است که شاکله اصلی فیلم شکل می‌گیرد و پیرنگ نهایی پدید می‌آید. پژوهش ما را هدایت می‌کند که کدام شیوه روایی را برای فیلم برگزینیم، موضوعِ گفتار متن چه باشد و شیوه بیان آن تا چه حد قطعی باشد. زیبایی‌شناسی و واقع‌گرایی در مستند تاریخی، در گرو همین مرحله است. مهم‌ترین بخش پژوهش گفت‌وگو با نسل دوم و سوم آدم‌هایی بود که مستقیم با این واقعه ارتباط داشتند؛ از نوه لوطیان گرفته تا فرزندان مشروطه خواهان. گاه روایت‌ها متناقض و متفاوت بود، گاه اصل ماجرا انکار می‌شد و به مصلحت، وقایع دیگری با آن تلفیق می‌شد برای مثال شورش حسین کاشی و بلوای محمد لوطی گاه با هم تلفیق شده بود که من در مقام پژوهشگر می‌بایست این ۲ واقعه شبیه در یک شهر را از هم تشخیص می‌دادم تا مباحث در هم نیامیزد و اطلاعات غلط در اختیار مخاطب قرار نگیرد اما مشکل اصلی چنین پژوهشی یافتن اسناد مکتوب و تصویری است به ویژه اسناد تصویری که به تعداد محدودی یافت می‌شد.

کارگردان «شاه جهان» درباره اینکه چرا بسیاری از مستندهایش در یزد روایت می‌شود، مطرح کرد: اقلیم مساله بنیادین سینمای مستند است، اقلیم نه جغرافیا که مجموعه‌ای پیچیده از باورهای ملی، مذهبی و فرهنگی است، اقلیم داستان و تاریخ خود را دارد. ایران کشور اقلیم‌هاست، در حقیقت به تعداد شهر و روستاهایش اقلیم دارد، گاه در کویر، پاره آبادی‌های مجاور، تفاوت ریشه‌ای در زبان و سنت دارند. بوم گرایی در آثار من تعمدی‌ است، جغرافیای من کویر است، از این فرهنگ هستم و در این فرهنگ زیسته‌ام و به قصه‌هایش، باورهایش، تاریخ پر فراز و نشیبش دل بسته‌ام.

نقاشی در پایان یادآور شد: ما در ایران از تاثیر اجتماعی روایات تاریخی غافل هستیم، درست همانطور که در حفظ مکتوبات قدیم یا معاصر چالش داریم. یکی از پژوهشگران مطرح یزد به من گفت؛ در مرمت یک خانه تاریخی به صندوقچه‌ای از اسناد قجری برخوردیم، ما سرگرم بحث و جدل بر سر مالکیت اسناد بودیم که متوجه شدیم، کارگران ساختمان، هر روز برای روشن کردن اجاق چای و نیمرو، یک رول سند را آتش می‌زدند. این آتش، با آتش اسکندر چه فرقی دارد؟ مستندنگاری از اقلیم با روایت‌هایی گنگ و هزارتو، پر ابهام و رازآلود، همیشه برایم جذاب بود. آینه‌ای می‌شوم تا فرهنگی که در آن زیسته‌ام، به جلوه درآید. بیدل می‌فرماید: «ما کارگه رنگیم/ رنگ است تماشاها».

مستند تازه حسن نقاشی «یزد الی یزد»، تولید مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است.

کد خبر 5999680

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha