ماشاء الله شمس الواعظین، حجت الله جودکی، سید هادی خسروشاهی و حسن هانی زاده با شرکت در میزگرد بررسی آخرین تحولات مناسبات تهران - قاهره در خبرگزاری مهر به بررسی جدیدترین تحولات روابط دو جانبه دو کشور و چشم اندازهای پیش روی آن پرداختند.
شمس الواعظین، روزنامه نگار و کارشناس مسائل خاورمیانه در آغاز این میزگرد با تاکید بر لزوم تدوین چارچوب های نظری برای بررسی کارشناسی مسائل مختلف، اظهار داشت: درآغاز امر باید ببینیم که چه تحولاتی در منطقه رخ داده که چنین برداشتی ایجاد می گردد که مصرسیاست های ردگرایی گذشته خود برای ازسرگیری مناسبات با ایران را کنارگذاشته ومسیر از سرگیری روابط با تهران را در پیش گرفته است.
عواقب افول پرچم دار ناسیونالیسم عرب
وی با اشاره به تحولات استراتژیک مصر طی دهه های اخیر، افزود: همانگونه که می دانید دولت مصر با روی کار آمدن جریان ناصربا طرح شعار برقراری جمهوری متحد عربی، عملا پرچم داری ناسیونالیزم درجهان عرب را عهده دار شد و البته همزمان با این تحولات برخی دولتهای ضعیف منطقه وسران خاورمیانه از جمله اعراب حاشیه خلیج فارس در آستانه کسب استقلال بودند.
شمس الواعظین ادامه داد: درحالی که روند اتحاد اعراب حول پرچم ناسیونالیستی مصرروند نهادینه شدن را طی می کرد، تحولات 5 ژوئن درمصر ضربه جبران ناپذیری را بر موقعیت استراتژیک مصر وارد کرد و عمق این ضربه به حدی بود که تا به امروز مصر به بازیابی موقعیت گذشته خود در جهان عرب موفق نشده است.
این کارشناس مسائل خاورمیانه همچنین گفت: در نتیجه جریانات پنجم ژوئن زعامت جهان عرب و اقتدار سیاسی مصر به شدت ضعیف شد و درنتیجه اعرابی که در دهه 60 تمایل داشتند به اردوگاه مصر بپیوندند، بر اساس موازنه جدیدی که میان قوای منطقه در حال شکل گیری بود، به تغییر آرایش خود پرداختند و از آن پس عملا روند ضعف تدریجی ایده دولت واحد عرب آغاز شد و درگیری های دیپلماتیک مصر، لیبی و سوریه در خصوص جمهوری متحد عربی نیز در همین چارچوب قابل ارزیابی است.
|
با افول جایگاه سیاسی مصر در جهان اسلام و عرب، آمریکا به عنوان پیروزجنگ جهانی دوم فروپاشی اقتدار واحد جهان عرب را به گونه ای دقیق در دستور کار خود قرار داد |
وی با اشاره به شرایط جاری در خاورمیانه اظهار داشت: با توجه به تحولاتی که نهایتا به از دست رفتن اقتدار و جایگاه سیاسی مصر در جهان اسلام و عرب منجر شد، آمریکا به عنوان پیروزجنگ جهانی دوم فروپاشی اقتدار واحد جهان عرب را به گونه ای دقیق در دستور کار خود قرار داد و بخشی از تلاش خود را بر جانشینی مصر به عنوان حامی اعراب متمرکز ساخت.
وی افزود: در فرآیند مذکور مصر از یک « کشور تاثیرگذار منطقه ای» به یک «بازیگر تاثیر پذیر بین المللی» مبدل شد و از آن پس شرایطی ایجاد شد که چنانچه در آن چارچوبی ساخته می شد که جریانی می توانست خود را به جای آمریکا در منطقه جا بزند و ضمن کاهش اقتدار ایالات متحده در در منطقه، حضور خود به عنوان یک «محور قدرتمند» در خاورمیانه تحمیل کند، بازیگران منطقه ای این آمادگی را خواهند داشت که جذب این محور اقتدار شوند.
این کارشناس مسائل خاورمیانه تصریح کرد: به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران امروز دارای این موقعیت استراتژیک حساس در منطقه به صورت بالقوه هست اما هنوز به دلایل مختلف این نیرو را به فعلیت در نیاورده و به این دلیل و عدم تبدیل کامل ایران به منظومه قدرت منطقه، کشورهای عرب از جمله مصر از ایران به عنوان اهرمی جهت دور و نزدیک شدن به آمریکا بهره می گیرند.
پروسه «میان مدت» قاهره در رابطه با ایران
شمس الواعظین تاخیرهای ایجاد شده درروند ازسرگیری مناسبات ایران ومصرعلیرغم ملاقات های متعدد و سفرمقامات مختلف ایرانی و مصر به کشورهای یکدیگر را در چارچوب تاکتیک قاهره برای دور و نزدیک شدن به آمریکا با بهره جویی از اهرم جمهوری اسلامی ایران ارزیابی کرد و گفت: مصر درشرایط کنونی می خواهد ازماجرای ایران به عنوان «پروسه ای میان مدت» بهره گیرد؛ به این معنا که از سویی در مواجهه با ایالات متحده منافعی را کسب کند و از دیگر سو با عنوان آماده سازی زمینه برای از سرگیری مناسبات با ایران، امتیازاتی را از تهران بگیرد.
وی با طرح این نکته که تعیین مرکز ثقل دیپلماتیک ایران همواره با مناقشاتی مواجه بوده ، گفت: مشخص نیست مرکز ثقل دیپلماتیک ایران کجاست، اروپاست یا خاورمیانه؟ این دعوا و مناقشه پس از انقلاب بعد نامعلومی به خود گرفت و هیچ جریانی هم حاضر به بحث در این خصوص نشده است.
وی افزود: تا دوره خاتمی مرکز ثقل دیپلماتیک کشور، اروپا بود اما دولت فعلی این مرکز ثقل را با اتکای به عمل شخص رئیس جمهور و شورای عالی امنیت ملی به خاورمیانه انتقال داد.؛اینکه این تصمیم ناشی از به بن بست رسیدن روابط ما با اروپا است یا خیر ارتباطی به بنده ندارد اما بحث من این است که مرکز ثقل دیپلماتیک ما در دولت نهم با شیب زیاد به سمت خاورمیانه حرکت کرده است و قطعا این امر مثبتی است.

شمس الواعظین با بیان اینکه انتقال مرکز ثقل دیپلماتیک کشورمان از اروپا به خاورمیانه با چالش جدی مواجه است، با طرح این سوال که باید دید چرا در ظاهر به نظر می رسد که نگاه و برداشت مصر نسبت به ایران در دوره کنونی تغییر کرده است؟ ادامه داد: اگر به جغرافیای ایران بیش از 600 هزار کیلومتر اضافه کنیم، وسعت آن به اندازه قاره اروپا می شود، بنابراین ایران خود به تنهایی یک شبه قاره محسوب می شود.
این روزنامه نگار تصریح کرد: بنابراین اگر این شبه قاره (ایران) مرکز ثقلش را به منطقه ای منتقل می کند خواه ناخواه آن منطقه دستخوش اتفاقات عظیمی می شود که حتی کشوری مانند مصر نیز نمی تواند آن را نادیده بگیرد. مصر به عنوان یک نیروی منطقه ای یا باید با این مرکز ثقل مبارزه کند که به اعتقاد بنده قادر به چنین کاری نیست و یا باید برای جلوگیری از گسترش نفوذ ایران به حوزه های سنتی خود در منطقه به تعامل و همگرایی منطقه ای با ایران بپردازد.
تامل مصر در تعامل با ایران
شمس الواعظین افزود: اینکه امروز می بینیم ایران نیز موضع خود را نسبت به مصر تغییر داده، مسئله ای است که مورد توجه مصری ها قرارگرفته است. البته مصربه این نکته خیلی خوب واقف است که پیمانهای مشترک جهان عرب با غرب در صورت تعامل با ایران، دستخوش تغییراتی می شود و به همین خاطر نسبت به تعامل با ایران مقداری هم تأمل دارد.
|
مصر به این نکته خیلی خوب واقف است که پیمان های مشترک جهان عرب با غرب در صورت تعامل با ایران، دستخوش تغییراتی می شود و به همین خاطر نسبت به تعامل با ایران مقداری هم تأمل دارد |
وی در ادامه با بیان اینکه ارتباط و تعامل ایران و مصر از پوشاندن لباس جدیدی برای منطقه خاورمیانه جلوگیری می کند، گفت: این ارتباط علاوه بر اینکه ما را به بازار مصرف بزرگ و بی انتهایی متصل می کند، ما را قادرخواهد ساخت تا مناسبات خود با بیرون مرزهای خاورمیانه را نیزایمن سازی کنیم اما چرا تاکنون این عمل را انجام نداده ایم به خاطراین است که هنوز مرکز ثقل دیپلماتیک خود را نشناخته ایم.
این روزنامه نگار قطع ارتباط سیاسی و دیپلماتیک کشوری چون ایران با کشور دیگری چون مصر را مانند «قطع صله رحم» توصیف کرد و گفت: امروز بخش عظیمی از بودجه ما صرف پاسداری از مرزها و تقویت بنیه دفاعی می شود. در صورتی که اگر ما بتوانیم با سایر کشورهای منطقه به ویژه مصر ارتباط برقرار کنیم، علاوه بر اینکه ضریب ایمنی و ضریب خطرهای امنیتی خود را کاهش می دهیم خواهیم توانست بخش عظیمی از بودجه های نظامی خود را به بخش های اقتصادی سرازیر کنیم.
لزوم «اصلاح گفتمانی» در سیاست های منطقه ای
شمس الواعظین در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه قاهره قصد دارد از ماجرای ایران به عنوان یک پروسه میان مدت در راستای تامین منافع ملی خود بهره جوید، ادامه داد: در این میان ایران باید به نوعی «اصلاح گفتمانی» در منطقه بپردازد.
وی همچنین گفت: همانگونه که می دانید دریک فرآیند دیپلماتیک برای برقراری ارتباط با محیطی ناشناس سه اصل اجتناب ناپذیر دربرابر شما قراردارد؛ در این روند، شناخت محیطی که می خواهید در آن گام بگذارید بدون درگیری شدن با روحیات ایده آلیستی نخستین اصل است، در مرحله بعد شما باید پس از شناخت محیط، مرحله ای که در آن قرار دارید را معین و شناسایی نمائید و به ترسیم نقطه بعدی که قرار است به آن گام نهید بپردازید( که این بخش به عنوان راهبرد یا استراتژی معرفی می شود)، در مرحله آخر که از همه مهمتر است شما باید بدانید چه تدابیر و ساز و کارهایی برای انتقال از نقطه فعلی به نقطه هدف به کار گرفته خواهد شد.
این کارشناس مسائل خاورمیانه با تاکید بر لزوم به کارگیری سیاست های بلندمدت در عرصه دیپلماسی، گفت: هرگز نباید از یاد برد که درعرصه سیاست بین المللی ومنطقه ای طرح های زودبازده که عموما درعرصه سیاست داخلی از سوی دولتمردان پیگیری می شود، نتیجه بخش نخواهد بود، در بسیاری موارد حتی نتیجه دهی یک سیاست در این عرصه بیش از یک ربع قرن به طول می انجامد.
خاورمیانه؛ در آستانه ولادت نظم نوین
شمس الواعظین همچنین با بیان اینکه خاورمیانه در آستانه ولادت نظمی نوین قرار گرفته، تاکید کرد: با توجه به تمرکز دقیق ایالات متحده بر منطقه در شرایط کنونی، باید توجه داشت که هر گونه عقب ماندگی از این غافله صد در صد منافع ملی ما را تهدید خواهد کرد؛ ما باید این واقعیت را درک کنیم که لباس جدیدی برای منطقه درحال دوخته شدن است وبدنه ای اردوی معتدل در آن در حال قدرت گرفتن است.
به گزارش مهر، وی در ادامه اظهار داشت: در جریان رابطه با مصر دقیقا باید مراحل فوق طی شود و این مستلزم انجام کار کارشناسی دقیق و نگاه همه جانبه به «نقطه ثقل» کشور شماست؛ به اعتقاد من نوع رابطه ایران و سوریه برای الگو قرار گرفتن بسیار عالی است و می توان مدل حضور ایران در سوریه را در این خصوص الگو قرار دهیم.
این روزنامه نگار یادآور شد: البته نباید از یاد برد که در این میان حریفان کوچکی هم هستند که برقراری کامل این روابط با توجه به شرایط خاص منطقه را بر نمی تابند که قصد ذکر نام آن ها را نداریم اما حقیقت این است که این کشورها جایگاه ضعیف خود در معادلات منطقه ای را از دست رفته می بینند و لذا به تقویت بدبینی ها و بدانگاری ها دامن می زنند.


نظر شما