به گزارش خبرنگار مهر در رشت، تا چند دهه پیش خانه های مردم گیلان را زیراندازی بافته از ساقه خشک گیاهان می پوشاند که علاوه بر زیبایی و استحکام، ساکنان آن را به خوبی از رطوبت مصون نگه می داشت.
این فرش بافته از نی های تالاب یا ساقه های خشک برنج علاوه بر زیبایی، هماهنگی بسیاری با اقلیم منطقه داشت و در کف، کناره دیوارها و حتی سقف خانه های گلی پوش به کار می رفت و چشم هنردوستان را خیره می کرد.
"حصیر آبکنار" که توسط بانوان فعال و هنرمند این منطقه بافته می شد، در خطه شمال کشور زبانزد خاص و عام بود و طرفداران بسیار داشت.
میانسالان به خاطر می آورند که زمانی حصیر در تمام خانه ها دیده می شد و زنهای خانه دوبار در سال قبل از فرا رسیدن بهار و پائیز آنها را بر سر نهاده و برای شستشوی آن به لب رودخانه ها می رفتند.
برای بافت حصیر، انواع مناسب نی ها را از تالاب ها و یا آبگیرهای استان بریده و در مقابل آفتاب پهن می کردند تا خشک و یکرنگ شود.
خاصیت این گیاه که به آن در زبان محلی "اورشم لی" (ابریشم لی) می گفتند این است که در اثر خشک شدن ترد و شکننده نمی شود و هنگام بافتن می توان با پاشیدن کمی آب آن را نرم و قابل بافتن کرد. نوع دیگری از حصیر را نیز از ساقه های خشک شالی می بافتند که به آن "کلش حصیر" می گفتند.
ابزار حصیربافی نیز مانند اغلب صنعتهای دستی و بومی بسیار ساده و عبارت از" لوتو " یا "چوب نخ تاب" ، "پلار" یا "ووته " یا " شانه حصیربافی "و "دستگاه حصیربافی "است که به شکل مستطیلی ساخته شده از چوب روی زمین قراردارد.
تا چند دهه پیش، صدها بانوی اهل این دیار در کنار انجام کارهای خانه به بافت حصیر می پرداختند و به معیشت خانواده کمک می کردند.
به گواه کتابهای تاریخی، این صنعت چنان در انزلی رونق داشت که یکی از تجار معروف حصیر در غازیان 100 تا 150 خانوار حصیرباف داشت، اما با دگرگونی شیوه زندگی، حصیر از شکل یک کالای اساسی و زیراندازی ضروری که افراد خانواده را از رطوبت زمین حفظ می کرد، خارج شد و فرش ماشینی به سرعت جای آن را گرفت.
تولیدکنندگان نیز به جای بافت زیرانداز به بافت سفره، کلاه، زنبیل و غیره روی آوردند، متولیان حفظ صنایع دستی نیز دست روی دست گذاشتند و برای حفظ این هنر سنتی مردم گیلان چاره ای نیندیشیدند.
حصیر دستباف زنان و مردان هنرمند ایرانی که در گذشتههایی نه چندان دور کف پوش اغلب خانهها روستای و شهری بود، امروزه با رشد امکانات ماشینی به فراموشی سپرده شدهاست.
یک فروشنده صنایع دستی در رشت به خبرنگار مهر گفت: اکنون دیگر به ندرت کسی سراغ حصیر را می گیرد و جویندگان هم به دلیل نبود حصیر در بازار قادر به پیدا کردن آن نیستند.
محمد حسینی افزود: حصیربافان قدیمی نیز اغلب از دنیا رفته اند و تعداد کمی از هنرمندان این رشته باقی مانده اند.
وی عنوان کرد: امروزه مردم بیشتر به خرید کالاهای لوکس و فانتزی از نوع الیاف مصنوعی تمایل دارند و برای خرید صنایع حصیری بیشتر به کلاه و ساک تمایل نشان میدهند و دیگر در بازار خبری از زیراندازهای حصیری نیست.
حسینی افزود: از آنجا که جوانان علاقهای به یادگیری این هنر نشان نمیدهند اکنون کمتر کسی است که این هنر را بداند.
یک حصیرباف نیز گفت: ما تابع بازار و تقاضا هستیم و زمانی که خریداری نباشد و کسی هم از ما حمایت نکند، قادر به ادامه کار نیستیم.
مرتضی تجدد افزود: تا چند سال پیش هنوز تعداد قابل ملاحظه ای حصیرباف در استان گیلان به کار تولید زنبیل، سفره و برخی تولیدات دیگر مشغول بودند که با ورود بی رویه صنایع دستی مشابه چینی و کاهش تقاضا در یکی دو سال اخیر، از تعداد آنها نیز کاسته شده است.
![]() ![]() |
یک حصیرباف |
تجدد بیان کرد: با آموزش این هنر باید مانع از بین رفتن صنایع دستی ماندگار گذشتگان شود.
فاطمه رجبی ، هنرمند حصیرباف انزلی نیز گفت: من این هنر را از مادرم آموختهام، همانطور که از نام این هنر پیداست منشاء حصیربافی بافت این نوع زیرانداز بوده و بافت زنبیل و غیره در درجه بعدی اهمیت قرار داشته است.
رجبی اظهار داشت: ولی از آنجایی که زیرانداز در سالهای گذشته خریدار نداشت به بافت سفره ، زنبیل ، کلاه ، جای قاشق و چنگال و زیر قابلمه ای میپردازیم و درصورت گرفتن سفارش اقدام به تولید زیراندازهای حصیری میکنم.
وی افزود: حصیر که به شکل متری و در اندازههای گوناگون بافته میشود علاوه بر استفاده بعنوان مفروش برای داخل صندوق عقب خودرو، رومیزی، پادری و کناره دیوار نیز مورد استفاده میباشد.
صفر مرادی ، یکی از مردان روستای شهر بیجاردر منطقه بلوکات رودبار دراین خصوص گفت : حصیر بافی یک نوع هنر است که میتوانست اوقات فراغت دختران را نیز پر کند ولی در حال حاضراین صنعت رو به فراموشی است.
مردای ، مهمترین علت عدم تمایل نسل جوان برای یادگیری این هنر را ورود وسایل جدید و زندگی ماشینی روز عنوان کرد و افزود: برای احیای مجدد این صنعت دستی باید وسایل و امکانات تولید و فروش این نوع محصول فراهم شود تا جوانان با انگیزه بیشتر در این زمینه تلاش کنند.
یک کارشناس صنایع دستی معتقداست ، حتی اگر این هنر دیگر ضرورت خود را از دست داده باشد، متولیان امر به عنوان جلوه ای از فرهنگ و هویت گیلان و هنری که از نسلهای قبل به ما رسیده است موظف به نگاهداشت آن هستند.
مریم تولائی خاطر نشان کرد: اطلاع رسانی و معرفی این صنعت بومی، کمک به احیای آن از طریق آموزش و بازاریابی، حمایت از تولید کنندگان و برپایی نمایشگاههایی از تولیدات آنان می تواند در احیای دوباره این هنر مؤثر بود.
وی بیان داشت: با توجه به این که این دست بافته از مواد طبیعی تولید می شود، می توان در بین طرفداران محیط زیست و صنایع دستی سنتی در داخل و خارج از کشور خریداران بسیاری برای آن یافت.
معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان در خصوص این هنر کهن به خبرنگار مهر گفت: این هنر بخشی از فرهنگ و هویت ما را تشکیل میدهد و از آنجا که جزء خرده فرهنگ ماست حفظ آن ارزشمند است.
ساسان قاسمی افزود: حصیربافی جزء هنرهای در حال منسوخ شدن در استان گیلان است این سازمان با برنامهریزیهای خود برای حفظ و احیای مجدد آن در مناطق روستای در تلاش است.
وی ادامه داد: حصیربافی در گذشته دراین استان بیشتر در مناطق کشاورزی به خصوص شهرستان انزلی، رشت، لنگرود وغیره رایج و مواد اولیه حصیربافی اغلب با توجه به نوع محصولات آن منطقه بوده است.
نظر شما