
پرفسور ليپمن
*چرا يك كتاب فلسفي درامرآموزش تاثيرگذارتر ازيك متن فلسفي است؟
|
نظريه " ژان پياژه" مبني براين كه كودكان نمي توانند با موضوعات انتزاعي كناربيايند ، درست نيست. شايد بهترباشد بگوييم كودكان تمايل ندارند كه به اجبار واژه هاي تكنيكي ، خشك وانتزاعي را مورد مطالعه قراردهند |
- يك متن فلسفي مجموعه اي ازاطلاعات است كه توسط دانشمندان براي استفاده دانشمندان گرد آوري شده است، اما اگرتصوركنيم كه مخاطب چنين متني نه دانشمندان بلكه كودكان باشند بايد بگوييم كه براي تشويق آنها مبني برخواندن اين متنها ، ابزارهايي مورد نيازاست. يك كتاب مي توان جوي تخيلي وداستاني را خلق كرده وازديالوگهاي سرشارازانرژي ، شخصيتهاي پرشور، سبك سرزنده وطنزسود جويد. دراين صورت نويسنده قادراست ازاطلاعات درجهت برقراري ارتباط با مخاطبش استفاده كند. اگراين اطلاعات درقالب يك داستان بيان شوند نه تنها مخاطب با آن همذات پنداري مي كند بلكه ازمطالعه آن لذت مي برد. كساني كه كتابهاي فلسفه براي كودكان وكتابهاي تمرين را به رشته تحريردرمي آورند مي توانند هرصفحه را با مفاهيم ومشكلات و روابط فلسفي درهم آميزند. اين احتمال وجود دارد كه كودكان اين مفاهيم را از داستانها جدا كرده و براي هم كلاسي ها خود بازگو كنند. يك جمله و يا كلمه گنگ ومبهم مي تواند توجه كودكان را جلب كند . دراين صورت تلاش وجستجوي آنها آغازمي شود و تا جايي ادامه دارد كه به مفهوم آنچه كه نوشته شده دست يابند واقناع شوند. به عبارت ديگر، مي توان گفت فارغ التحصيلهاي رشته فلسفه، به احتمال بسيار، ازانگيزه هاي لازم براي خواندن متون انتزاعي برخوردارند ، اما كودكان نياز به انگيزه اي دارند كه چنين كاري را انجام دهند وداستانها يكي ازبهترين راه ها براي نيل به اين هدف هستند. ازهمين رو، مي توان گفت نظريه " ژان پياژه"(Piaget ) مبني براين كه كودكان نمي توانند با موضوعات انتزاعي كناربيايند ، درست نيست. شايد بهترباشد بگوييم كودكان تمايل ندارند كه به اجبار واژه هاي تكنيكي ، خشك وانتزاعي را مورد مطالعه قراردهند. با وجود اين، آنها مي توانند موضوعات انتزاعي كوتاهي را چون خوبي ، بدي ، قانون ، عدالت ، اميد، خوشحالي وغيره را درك كنند. اين اتفاق زماني رخ مي دهد كه آنها كاربرد اين واژه ها را درارتباط با فلسفه بياموزند.
نگارش يك داستان فلسفي كارساده اي نيست .علاوه برانتقادها ودل مشغولي هايي كه دراين زمينه مطرح است بايد گفت كه چنين كتابي بايد مخاطبش را به مبارزه دعوت كند تا مستقلا فكركرده وايده ها وموضوعات مطرح شده را با ديگران درميان بگذارد.
* كتاب فلسفه كودكان به كدامين عناصر وخصوصيات نيازمند است؟
|
علاوه برمضامين انساني كه فلسفه مدارس ابتدايي براي مطالعه دانش آموزان دراختيارآنها قرار مي دهند، ساختارهاي معرفتي وفرايندهايي وجود دارد كه روشن شده وقوت مي يابند |
* تفاوت ميان كتاب هاي فلسفي كودكان و ساير كتابهاي كودكان درچيست؟
|
كتابهاي فلسفه كودكان به كودك مي آموزند كه چگونه ازفلسفه استفاده كند . به عنوان مثال چگونه تمرينهاي فلسفي را پشت سربگذارد. اين امر ازحكايتها وامثالي كه هدفشان تحريك هوش كودك درپايان داستان است تفاوت بسياري دارد |
* گفته مي شود كه كتابهاي فلسفه كودكان كتابهايي با محوريت كشف فلسفه توسط كودكان هستند. منظورشما ازكشف فلسفه توسط كودكان چيست؟
- داستانها به نحوي به رشته تحريردرمي آيند كه تعداد محدودي ازايده هاي فلسفي را به صورت اتفاقي دربرخي ازصفحات بيان مي كنند. كودكان باآن كنجكاوي ذاتي شان نمي توانند ازكناراين مسائل بگذرند وازسايراعضاي كلاس مي خواهند كه اين امور را مورد آزمايش قرارداده و درمورد آنها بحث وگفتگو كنند. معلمان بايد شكل گيري چنين مباحثي را تشويق كنند وكودكان را ترغيب كنند كه به قدرتهاي فلسفي شخصي شان ايمان داشته باشند.
* تفاوت ميان كتابهايي كه گروههاي سني متفاوت كودكان را دربرمي گيرند وخواسته هاي خاص كودكان را برمي انگيزند چيست؟
- پاسخ اين پرسش را درسوالات پيشين شما بيان كردم . تنها به گفتن اين امربسنده مي كنم كه مي توان ازفلسفه درجهت آگاهي دادن به كودكان استفاده كرد. ازاين طريق مي توان به كودكان گفت كه آنها عضوي ازجمع كثيرمردم هستند و درعين حال با ديگران تفاوت دارند. اين تفاوتها، ازتفاوت ميان سنت هاي خانوادگي ، نوع انديشيدن ، روشهاي ابراز هنرمندانه، زبان وتوانايي ها نشات مي گيرد.
* ازميان كتابهايي كه دراين زمينه به رشته تحرير درآمده اند كدام يك از كيفيت بهتري برخوردارند؟
- پاسخ به اين پرسش براي من كمي دشواراست ، چرا كه ترجمه هاي انگليسي زيادي ازكتابهايي كه به منظورآموزش فلسفه به كودكان است را مورد مطالعه قرارنداده ام وامكان خواندن كتابهايي را كه ترجمه نشده اند را نيزنداشته ام.
* چه روشهايي براي كتابهاي آموزش استدلال و داوري مورد استفاده قرارگرفته اند وچه تفاوتي ميان اين روشها و روشهاي به كارگرفته شده براي آموزش به بزرگسالان وجود دارد؟
- زماني كه ما معلمان را براي تدريس فلسفه براي كودكان آماده مي كنيم ازهمان روشهايي سود مي جوييم كه معلمان براي درس دادن به كودكان ازآنها استفاده مي كنند. اين گونه است كه كودكان بخشهايي ازكتابهايي را كه داراي مباحثي چون استدلال هستند مطالعه مي كنند وسپس به بحث وگفت وگو پيرامون آنها مي پردازند. دراين صورت اگر با مشكلي نيزبرخورد كنند بي ترديد سوال مي كنند. اين امرحقيقت دارد كه با توجه به اين كه آموزش منطق دشوارتراست وسوالات بيشتري دراين ميان مطرح مي شود، كار آموزگاراني كه فلسفه را تدريس مي كنند به مراتب ازكار آموزگاراني كه درسهاي ديگررا تدريس مي كنند، دشوارتراست. با وجود اين، بخشهاي بسياري ازمنطق به گونه اي هستند كه طي روش بحث وگفت وگو آموزش داده مي شوند. ازاين جمله مي توان به مغالطه منطقي واستدلال غيررسمي اشاره كرد.
* نظريه ترجمه كتابها وجود دارد اما دراين راه مشكلاتي نيزبه چشم مي خورند.ارزشهاي اخلاقي كتابها به گونه اي هستند كه احتمالا كودكاني ازكشورهاي مختلف نمي توانند با آنها ارتباط برقراركنند.ازسوي ديگر روح فرهنگي يك سرزمين به گونه اي است كه نمي توان آن را براي كشورهاي ديگرترجمه كرد. چگونه مي توان اين مشكل را پشت سرگذاشت؟
|
تلاش براي آموزش فلسفه به كودكان دركشورهايي كه ترجمه دوره آموزشي در زبان آن كشور صورت نگرفته بسياردشواراست |
* درايران نيز مانند بسياري ازكشورهاي جهان نويسندگاني حضوردارند كه بر روي كتابهاي انديشه در مقطع كودكان كار مي كنند. آنها براي دستيابي به استانداردهاي كتابهاي فلسفه براي كودكان چه قوانيني را بايد رعايت كنند؟
- به نظرمن شمابايد اين سوال را ازمجمع بين المللي پژوهش فلسفي براي كودكان بپرسيد. اگر پس ازخواندن پاسخ اين مجمع سوالاتي درذهنتان باقي ماند خوشحال مي شوم تا اطلاعات لازم را دراختيارتان قراردهم .


نظر شما