دکتر محمدرضا ترکی شاعر و استادیار زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این مطلب گفت: ادبیات معاصر ما هنوز در دانشگاهها جایگاه واقعی خود را نیافته و طبیعی است که ادبیات انقلاب هم که قسمتی از ادبیات معاصر محسوب میشود در این میان کمتر مورد توجه قرار گیرد.
وی افزود: البته سوءتفاهمها و سوءبرداشتهایی هم در این زمینه وجود دارد و عدهای تا نام ادبیات انقلاب به میان میآید به جای آنکه به یاد ادبیات عدالتطلب و آرمانگرای مردمی بیافتند به یاد نوعی ادبیات سیاسی خاصی میافتند که ممکن است از جنس ادبیات انقلاب هم نباشد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: برخی نیز با زدن برچسبهایی مثل ادبیات دولتی و امثال آن قصد دارند اینگونه از ادبیات را بایکوت کنند. چنین نگاهی طبعا مفهومی به نام ادبیات انقلاب را برنمی تابد چرا که ادبیات انقلاب از جنس مردم و آرمانخواهی است.
ترکی در ادامه خاطرنشان کرد: ادبیات انقلاب در بعضی دانشگاهها از جمله در دانشگاه تهران به عنوان یک گرایش تخصصی در مقاطع تحصیلات تکمیلی مطرح شده است. اگر این گرایش به طور واقعی و به دور از ظاهرسازیهای اداری و جنبههای شعاری عملی شود میتوان انتظار داشت که مطالعات و پژوهشها در این زمینه بیشتر شود.
وی بی توجهی استادان زبان و ادبیات فارسی نسبت به ادبیات معاصر را از دیگر مشکلات این حوزه خواند و تصریح کرد: جو حاکم بر دانشکدههای ادبیات و سر فصلهای دروس این رشته به گونهای است که ادبیات معاصر مورد غفلت واقع میشود.
این استاد دانشگاه در پایان تاکید کرد: ادبیات معاصر ذهنیت استادان ما را آنچنان که باید مشغول نکرده است. بسیاری از استادان ادبیات با رمان خواندن بیگانهاند و شعر جدید برای آنها محلی از اعراب ندارد. این وضعیت ریشه در گذشتهها و جو حاکم بر دانشکدههای ادبیات ما دارد که باعث شده استادان محترم ما با ادبیات معاصر کمتر انس داشته باشند.
نظر شما