
كتاب « مردي با چفيه سفيد » هفتمين كتاب از مجموعه قصه فرماندهان است كه بر اساس زندگي شهيد "عباس كريمي" و نوشته اصغر فكور توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است .
حالا ماهها از سفرش به كربلا مي گذشت ، خانه شلوغ بود ، زنها مي رفتند و مي آمدند ، مرد نگران بود ، يكي از اقوام به پشت بام رفته بود و صداي اذانش به گوش مي رسيد . مرد دستهايش را رو به آسمان گرفت و دعا كرد . ناگهان صدايي به گوشش رسيد « مبارك باشد ، بچه سالم است .»
اين مطلع كتاب است و آغاز زندگي فرمانده شهيد عباس كريمي . " عباس كريمي با آغاز تجاوز بعثي به مرزهاي كشور همراه با سرداراني چون حاج احمد متوسليان و چراغي به جنوب كشور مي رود . در آنجا نيز به عنوان مسئول اطلاعات عمليات تيپ حضرت رسول (ص) مشغول به خدمت مي شود . چندي بعد در عمليات فتح المبين از ناحيه پا به شدت مجروح مي شود ، اما طاقت بستري شدن طولاني را ندارد و عصا به دست به رزمندگان مي پيوند د ...
سرانجام اين مجاهد راه خدا در تاريخ بيست و سوم اسفندماه سال 1363 در عمليات غرور آفرين بدر در شرق دجله با اصابت تركش به ديدار معبودش مي شتابد ."
در اين كتاب 8 خاطره كوتاه از كودكي تا شهادت عباس كريمي فرمانده بزرگ سپاه اسلام روايت شده است.
مردي با چفيه سفيد با شمارگان 5000 جلد توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
نظر شما