دیگر تردیدی نیست که این حوادث نشات گرفته از بحرانی است که ریشه های آن در بی تقوایی و مسئولیت گریزی و دنیا زدگی تشنگان قدرت می باشد که پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم آغاز و اوج آن در جریان برگزاری انتخابات و بلافاصله پس از اعلام نتایج خودنمایی کرد.
بحران فرسایشی که جامعه متحد و منسجم ایران را به ورطه های خطرناکی هدایت می کند ناشی از قانون گریزی طالبان قدرت است، بر هیچ انسان دارای عقل و بینش پوشیده نیست که فلسفه وضع قانون در جوامع بشری ایجاد امنیت و آرامش میان اعضای آن جامعه است ، یکی از بدیهی ترین حقوق اولیه هر انسانی داشتن امنیت و آسایش برای فعالیت های خود می باشد و ازقانون به عنوان منشور اخلاقی و میثاق انسانی بشر و وجه ممیزه انسان با حیوان تعبیر می شود .
هرگاه قانون دستاویز منفعت جویی گرفت آزادی های بدیهی وعمومی مورد تهدید قرار می گیرد و استبداد رخ می نمایاند ، در طول تاریخ هیچ استبدادی بدون نقض قانون شکل نگرفته است و از افتخارات دیکتاتورهای زمان نادیده انگاشتن قانون است.
بوستان انقلاب اسلامی ایران از ویرانه های قانون ستیزی رژیم پهلوی پدید آمد و در اولین گام های هویت بخشی خود وضع قنون اساسی را محور توجه خود قرار داد، حضرت امام خمینی (ره) در همان بدو شکل گیری جمهوری اسلامی در پیامی که به مناسبت حلول سال 1359 شمسی صادر فرمودند به صراحت به تبیین جایگاه قانون در نظام جمهوری اسلامی پرداختند و چنین بیان داشتند:
"امید است امسال سال حکومت قانون باشد. در اسلام همه کس حتی پیامبرعظیم الشان - صلی الله علیه و آله - در مقابل قانون ، بی امتیاز در یک صف هستند و احکام قرآن و اسلام بر همه جاری است ، و شرف و ارزش انسانها در تبعیت از قانون است که همان تقواست و متخلف از قانون مجرم و قابل تعقیب است
مملکتی باشد که قانون فقط حکم کند. هیچ کس غیر قانون حکم نکند و تمام مجری قانون باشند و کسی در حدود غیرقانونی عمل نکند، و همه در حدود خودشان عمل کنند."
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار وزیر کشور و استانداران با ایشان در تاریخ بیست و دوم دیماه سال هزار و سیصد و هشتاد و دو با ایشان به طور صریح فرمودند: "قانون وظایف و حدود مسئولیت های هر دستگاهی را به طور روشن مشخص کرده است.
تاکید می کنم که درهمه احوال فقط باید قانون را رعایت کرد. این منطقی نیست که هرجا قانون مطابق میل ما بود آن را قبول کنیم وهرجا منافع ما را تامین نکرد آن را رد کنیم بنابراین حتی اگرقانون را قبول نداریم باید به آن عمل کنیم زیرا قانون بد، بهتر از بی قانونی و نقض قانون است."
حال با چنین بیانات واضح و روشنی دیگر چه جای تردید و شبهه برای مدعیان پیروی از خط امام و همچنین مدعیان تبعیت از امر رهبری باقی می ماند که اینگونه قانون را زیر پا می گذارند تا نتیجه جدال و کشمکش های آنها به ساختارشکنی تبدیل شود .
مدعیان خط امام (ره) که به بهانه واهی تقلب در انتخابات مسیر براندازان را می پیمایند آیا این سخنان حضرت امام خمینی را به یاد نمی آورند که در نهم اردیبهشت سال 63 اینگونه شفاف حفظ جمهوری اسلامی را در گرو حفظ وحدت و کنارگذشتن اختلافات دانستند، آن پیر فرزانه و روشنفکر چه درست این روزها را پیش بینی کرده بودند آنجا که فرمودند:" مکلفند شرعا به اینکه حفظ بکنند جمهوری اسلامی را و حفظ به این است که در صحنه باشند و حفظ به این است که اختلافات نداشته باشند، و حفظ به این است که مبادا آن کسی که فرض کنید که برده است باصطلاح برود به رخ او بکشد، آن کسی که نبرده است خیال کند که یک چیزی از دستش رفته است . این حرفها نیست در کار. چیزی نیست اصلش . اسلام است ، اسلام در دست همه شما هست شما می خواستید آنجا خدمت بکنید نشد حالا در جای دیگر خدمت می کنید. می خواستید در مجلس خدمت کنید نشد حالا در دولت خدمت می کنید، حالا در پستهای دیگر خدمت می کنید، حالا در مدرسه خدمت می کنید، حالا مشغول به [تدریس ] می شوید. من این امر را که عرض می کنم ازهمه ملت تقاضا می کنم که مبادا تحت تاثیر این عناصری که الان در کار هستند ومی خواهند القا اختلاف بکنند، تحت تاثیر اینها واقع بشوید. و همه برادر هم هستید وبرادروار با هم باشید، و اگر چنانچه در انتخابات اشتباهاتی شده یا فرضا تقلبی شده است ، خوب ، مواردی هست که رسیدگی می شود و شورای نگهبان هم یا ابطال می کند یا فرض کنید بعضی صندوقها را یا اصل انتخابات را. یک مسئله عادی است که در همه جا هست و این امر مهمی نیست."
آیا مدعیان پیروی از خط امام دمی نمی اندیشند که رفتار و منش و کردار آنها با کدام یک از فرمایشات بنیانگذار انقلاب اسلامی هم خوانی دارد ؟ و آیا امروز آنها مورد خطاب آن عزیز جاودان نیستند ؟
و از سوی دیگر مدعیان تبعیت از امر ولایت و رهبری که برای توجیه برخی تحرکات خود که مصداق عینی و واقعی بنزین بر روی آتش و تحریک طرف مقابل است در قبال این فرمایش رهبر معظم انقلاب چه پاسخی دارند؟ آنجا که رهبر انقلاب با شجاعت در تصمیم گیری و صراحت در بیان در خطبه های نماز عید فطرمی فرمایند: "من هیچ موافق نیستم با اینکه فضاى جامعه را فضاى سوءظن و فضاى بدگمانى قرار بدهیم. این عادات را از خودمان باید دور کنیم. اینکه متأسفانه باب شده که روزنامه و رسانه و دستگاههاى گوناگون ارتباطى - که امروز روزبهروز هم بیشتر و گستردهتر و پیچیدهتر میشود - روشى را در پیش گرفتهاند براى متهم کردن یکدیگر، این چیز خوبى نیست؛ این چیز خوبى نیست، دل ما را تاریک می کند، فضاى زندگى ما را ظلمانى می کند. "
رهبر معظم انقلاب درادامه می فرمایند: "هیچ منافات ندارد که گنهکار تاوان گناه خودش را ببیند، اما فضا، فضاى اشاعهى گناه نباشد؛ تهمت زدن، دیگران را متهم کردن به شایعات، به خیالات. همین جا من این را هم بگویم اینکه در دادگاهها - که در تلویزیون هم پخش می شد - از قول یک متهمى چیزى راجع به یک کس دیگرى گفته میشود، من این را بگویم که این، شرعاً حجیت ندارد. بله، متهم هرچه دربارهى خود در دادگاه بگوید، این حجت است. اینکه بگویند در دادگاه دربارهى خودش اگر اعترافى کرد، حجت نیست، این حرف مهملى است، حرف بىارزشى است. نه، هر اقرارى، هر اعترافى، شرعاً، عرفاً و در نزد عقلا در یک دادگاه در مقابل دوربین، در مقابل بینندگان میلیونى که متهم علیه خود بکند، این اعتراف مسموع است، مقبول است، نافذ است؛ اما علیه دیگرى بخواهد اعترافى کند، نه، مسموع نیست. فضا را نباید از تهمت و از گمان سوء پر کرد."
قرآن کریم می فرماید: «لو لا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بانفسهم خیرا»؛وقتى می شنوید که یکى را متهم می کنند، چرا به همدیگر حسن ظن ندارید؟ تکلیف دستگاه اجرائى و قضائى به جاى خود محفوظ است. دستگاههاى اجرائى باید مجرم را تعقیب کنند، دستگاههاى قضائى باید مجرم را محکوم و مجازات کنند؛ با همان روشى که ثابت میشود و در قوانین اسلامى و قوانین عرفى ما هست و هیچ هم در این زمینه نباید کوتاه بیایند؛ اما مجازات مجرم که از طرق قانونى جرم او ثابت شده است، غیر از این است که به گمان، به خیال، به تهمت، یکى را متهم کنیم، بدنام کنیم، توى جامعه دهن به دهن بگردانیم. اینکه نمیشود. این فضا، فضاى درستى نیست. یا دیگران - خارجىها، بیگانهها، تلویزیونهاى مغرض - علیه کسى یا کسانى حرفى بزنند، ادعا کنند که اینها فلان جا خیانت کردند، فلان جا خطا کردند؛ ما هم عین همان را پخش کنیم. این، ظلم است؛ این، مورد قبول نیست."
به جاست برخی مدعیان تبعیت از رهبری پاسخ دهند تابع کدام بخش فرمایشات معظم له می باشند؟
در هر حال حوادث پس از انتخابات و به ویژه اتفاقات ناگوار و تلخی که این اواخر روی داده است حجت را بر همگان تمام کرده است که قدرت طلبان در دو سوی صحنه سکان ایجاد بلوا و آشوب را به دست گرفته اند و بقا و حیات خود را در هرج و مرج می دانند اینان به گمان خود برای حفظ خط امام و یا رهبری تیشه به دست گرفته و بنیان های فکری و اعتقادی ولایت فقیه را که مثابه روحی در دو جسم خمینی و خامنه ای ظهور و بروز کرده است را هدف قرار داده اند .
متاسفانه امروز صحنه سیاسی کشور عرصه و جولانگاه افراطیون با هر نوع منش و گفتاری شده است، افراط گرایی معلول قانون گریزی است و هیچ تردیدی نیست که تندروی برای ایجاد گفتمان خاص و واحد بشری به وجود می آید، افراطیون دو جریان سیاسی کشور با هدف قرار دادن قانون و آرامش و امنیت اجتماعی سعی دارند گفتمان خود را بر سایر اندیشه ها و تفکرات غالب سازند و چون بیراهه را برگزیده اند نه تنها موفقیتی برای خود کسب نکرده اند بلکه هر روز بر نفرت وانزجار عمومی از خود می افزایند و نتیجه اقدامات آنها تشدید بحران می باشد .
دیگر تردیدی باقی نمانده است که باید عرصه افراط گرایی را برای افراطیون قدرت طلب در هر مسند و جایگاه و با هر مرام و اندیشه و سابقه ای تنگ نمود و بیرق اعتدال را به اهتزاز درآورد .
-------------------------------
نویسنده : روح الله جمعه ای مدرس دانشگاه و کارشناس رسانه


نظر شما