۲ تیر ۱۳۸۹، ۱۰:۰۹

حائری درگفتگوی مشروح با مهر:

مشکل جوانان از بین رفتن انگیزه است / شخصیتهای جدی لازمه موقعیت طنز

مشکل جوانان از بین رفتن انگیزه است / شخصیتهای جدی لازمه موقعیت طنز

کارگردان نمایش"بپا از اتوبوس جا نمونی" با ابراز خرسندی از همکاری با جوانان خاطر نشان کرد این نمایش قصد مطرح کردن مسائل اجتماعی در جوامع مدرن بشری را دارد.

هایده حائری کارگردان تئاتر و بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر کشور تحصیلات خود را در کشور آمریکا به پایان رسانده است. وی عضو هیئت علمی دانشکده سینما تئاتر است و مدتهاست که در ایران به تدریس اشتغال دارد . حائری بعد از 22 سال دوباره به حرفه‌ کارگردانی بازگشته و هر روز با نمایش کمدی "بپا از اتوبوس جا نمونی" که ترجمه آن را نیز خود بر عهده داشته درتالار مولوی میزبان علاقه‌مندان است. این نمایش در4  اپیزود طنز قصد مطرح کردن مسائل اجتماعی در  جوامع مدرن را دارد. در این گفتگو حائری از تجربیاتش در اجرای  نمایش و همکاری با جوانان سخن گفته است.

*خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: آیا از قبل با نویسندگان این نمایشنامه‌های کوتاه آشنایی داشتید؟

من عاشق ایران و جوانان ایرانی هستم. دغدغه من داخل ایران است نه خارج از مرزهای ایران بنابراین دوست دارم نمایش‌هایم را درکشور خودم روی صحنه ببرم

- من از سالها قبل با متن‌های آمریکایی آشنا بودم. تحصیلاتم را در آمریکا گذرانده‌ام و نمایشنامه‌های جدیدی را که در این کشور به نگارش در می‌آید مطالعه می‌کنم. من نمایشنامه‌های کوتاه را بسیار دوست دارم بنابراین از برادرم که دکتری درام دارد و در آمریکا تدریس می‌کند، خواهش کردم که نمایشنامه هایی که تازه به نگارش درآمده‌اند و کوتاه و قابل اجرا در ایران هستند را برایم بفرستند. من نیز از میان آنها چند نمایشنامه کوتاه را انتخاب کردم.


* از بازیگران جوان شناخت کافی داشتید؟

- در سیزدهمین جشنواره تئاتر دانشگاهی تصمیم گرفتم که دوباره به عرصه کارگردانی برگردم و نمایشی را برای صحنه آماده کنم. من سالهاست که در دانشکده هنر تدریس می‌کنم و جز هیئت علمی دانشگاه سینما تئاتر هستم. بازیگران جوانی که در این نمایش به ایفای نقش می‌پردازند همگی از دانشجویان من بودند و از آنها شناخت کاملی داشتم که خوشبختانه همگی آنها توانستند از عهده نقش‌هایشان بربیایند.

* در این نمایشنامه مسائل کلان اجتماعی زیر سایه طنز مطرح می‌شود. مسائلی مانند مرگ، بیکاری، خیانت، ازدواج، مشکلات اداری، تنهایی، بی‌اعتمادی و... که در اجرای این نمایش پررنگ جلوه می‌کنند. این دیدگاه‌ها در متن اصلی وجود داشت یا در زمان تمرین به آنها رسیدید؟

    

من معلم هستم و به همین‌ دلیل با نگرش‌های مختلف به مسائل نگاه می‌ کنم. من سعی کردم در اجرای این نمایش به مسائل از زوایای متفاوت بنگرم و بعد آنها را انتخاب کنم. معضلاتی که در این اثر به آنها پرداخته شده مشکلاتی است که در کل جهان مطرح است. تنهایی آدمها و ارتباط برقرار نکردن با هم، مسائل مربوط به مترو اتفاقاتی است که به صورت عام در همه جوامع بشری مطرح است. در این نمایش ما قصد به تمسخر گرفتن این مسائل را نداشتیم بلکه تنها آنها را مطرح کردیم. آدمهای این نمایش شخصیتهای جدی هستند که در موقعیت طنز قرار می‌گیرند.

* استفاده از یک بازیگر در چند نقش مختلف در زمان تمرین شکل گرفت یا ایده خودتان بود؟

- من قبلا نیز به این شیوه کار کرده ‌بودم. پیشینه این کار به 22 سال قبل باز می‌گردد. در آن زمان با مرحوم خسرو شکیبایی و همسرشان پروین هوشیار نمایشی با نام "بلیت تئاتر و شش نمایش همراه" را کار می‌کردم که در این نمایش نیز استفاده از بازیگر در چند نقش مختلف را امتحان کردم و خوشبختانه این سبک مورد استقبال قرار گرفت. در طول این چند سال همیشه دوست داشتم به همان شیوه گذشته دوباره اثری را اجرا کنم و اگر قرار است دوباره کارگردانی را تجربه کنم همان جنس کارهای گذشته را ادامه دهم. به این دلیل از این شیوه در نمایش"بپا از اتوبوس جا نمونی" هم استفاده کردم.

* به نظر می رسد طنزی که در این نمایش از آن استفاده شده است تا حدودی به سبک کاری نیل سایمون شباهت دارد؟

- نیل سایمون در دهه 60 و 70 یکی از نویسندگان بزرگ برادوی و جهان به شمار می‌رفت. البته من تصور نمی کنم که کریستوفر دورنگ و الکساندر والنزا از نیل سایمون تاثیر گرفته باشند. چون سبک کمیک در آمریکا سابقه طولانی دارد از اجرای وودویل‌ها گرفته تا نمایش‌های رادیویی از طنز وسبک‌‌های مختلف کمدی استفاده می کنند. کمدی در امریکا به خاطر حضور وسائل ارتباط جمعی، رادیو وتلویزیون و همچنین علاقه مردم این کشور به کمدی بسیار جاافتاده است. نویسندگان بسیاری در این زمینه فعالیت می کنند که بسیار هم مورد استقبال قرار می‌گیرند. در کشور ما انواع کمدی ‌که از لحاظ بصری قابلیت اجرا داشته باشد و بتواند لحظه‌های ناب کمدی را نشان دهد کم است. مردم ایران اصولا انسانهای غم پرستی هستند. اصولا من معتقدم سبک کمیک متعلق به یک نفر خاص نیست و کسی نمی‌تواند پایه گذار نوعی از کمدی باشد و بقیه از او تقلید کنند.

*  از بداهه و تمرین‌های کارگاهی در اجرای این نمایش چقدر استفاده شده است.

کار من به صورت مینی‌مال ارائه می شود. در بازیگری، طراحی وکارگردانی هم تلاش کرده‌ام این شیوه  وجود داشته باشد

- من معتقدم که هر بازیگری کیفیتهایی دارد که می‌تواند با هدایت مناسب به  پتانسیل درستی تبدیل شود. باید به عنوان کارگردان نکات مثبت در وجود یک بازیگر را کشف و مواردی را که باعث ارائه ناقص استعداد یک بازیگر می‌شود حذف کرد. از آنجائیکه من خودم بازیگر هستم این شیوه‌ها را می شناختم و تلاش کردم به بازیگرم نیز منتقل کنم.

* بداهه‌هایی که در نمایش می‌بینیم کنترل شده و دارای چارچوب مشخص است به صورتی که بازیگر از نقش خارج نمی‌شود.

- درست است در این اثر از بداهه به صورت کاملا کنترل شده استفاده شده است. من به اصول و روش بسیار معتقدم و دوست دارم چارچوب مشخص یک اثر به صورت درست منتقل شود. کار من به صورت مینی‌مال ارائه می شود. در بازیگری، طراحی و کارگردانی هم تلاش کرده‌ام این شیوه جریان داشته باشد. قصد گروه اجرایی این نمایش رساندن پیامی خاص به بهترین شکل به مخاطبان بوده است و امیدوارم توانسته باشیم موفق عمل کنیم.

          

* مسئله‌ای که در این نمایش مورد توجه قرار می گیرد تاکید بر آمریکایی بودن آدمهای اثر است. به صورتی که شخصیتها از ناکجا آباد نیامده اند و فضا نیز به درستی در طراحی صحنه نیز معرفی می‌شود.

- هویت داشتن آدمهای نمایش بخشی از شناسنامه یک اثر است. در این نمایش تلاش کردم به معرفی درستی از آدمهای این اثر برسم چون معتقدم اولین راه ارتباط برقرار کردن مخاطب با یک اثر نمایشی به معرفی درست آنها در فضای نمایش بازمی‌گردد.

 * حضور گروه موسیقی در صحنه، اجرای زنده موسیقی و تقابل با بازیگران چگونه شکل گرفت؟

- در زمان اجرای جشنواره ما تنها از فردی که ساکسیفون می نواخت استفاده کردیم. این فرد به نوعی درگیر بازی بچه‌ها می‌شد و با آنها تعامل برقرار می‌کرد اما بعدا به دلائلی نتوانستیم در خدمت او باشیم و برای اجرای عموم از یک گروه حرفه ای نوازنده استفاده شد. این ارتباط بین بازیگر و گروه موسیقی در هر اجرا بیشتر می شود. من معتقدم هر شخصی که روی صحنه قرار دارد یک پرفورمر است و همه آنها باید باهم ارتباط متناسبی برقرار کنند. این مسئله باعث تاثیر نمایش بر مخاطبان می شود.

* ترجمه این اثر را خودتان برعهده داشته اید. از بین چند متن به ترکیب این چهار اپیزود برای اجرا رسیدید؟ 

- من از بین 27 نمایشنامه کریستوفر دورنگ 7 اثر را انتخاب کردم و 6 نمایشنامه از الکساندر والنزا را نیز برای اجرا برگزیدم که از میان این تعداد به این چهار نمایش علاقمند شدم و تصمیم به اجرای آنها گرفتم. به نظر من این شیوه کار با دانشجویان بهترین روش برای ارائه آثار نمایشی جذاب با مدت زمان کم اما تاثیر گذار است.  البته در صورت دلگرمی مرکز هنرهای نمایشی این امر امکان‌پذیر است. جوانان کشور ما نه از لحاظ استعداد و نه از نظر فکر و اندیشه هیچ ‌چیز از دیگر افراد جهان کمتر ندارند. مشکل جوانان ما از بین رفتن انگیزه به دلیل حمایت نکردن از آنها است. تئاتر باید مجموعه‌ای باشد در جهت حمایت، تکمیل وتبلیغ یکدیگر. از این طریق است که هنرمندان جایگاه واقعی خود را بدست می‌آورند و می توانند به رقابت با رقبای خارجی بپردازند.

 * قصد ندارید این نمایش را در خارج از ایران اجرا کنید؟

 - من اگر قصد داشتم در خارج از ایران کار کنم هیچگاه 30 سال پیش به ایران بازنمی‌گشتم. من عاشق ایران و جوانان ایرانی هستم. دغدغه من داخل ایران است نه خارج از مرزهای ایران بنابراین دوست دارم نمایش‌هایم را درکشور خودم روی صحنه ببرم.

کد خبر 1105231

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha