پیام‌نما

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا * * * * قطعاً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی [خدای] رحمان برای آنان [در دل ها] محبتی قرار خواهد داد. * * مؤمنى را كه هست نيكوكار / بهر او مهر مى‌دهد دادار

۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۰، ۱۰:۳۱

نشست "اشتراوس و هنر نوشتن"/

اشتراوس به پوشیده‌نویسی در تاریخ اندیشه سیاسی توجه دارد

اشتراوس به پوشیده‌نویسی در تاریخ اندیشه سیاسی توجه دارد

معظمی با اشاره به اینکه پوشیده‌نویسی یا نوشتن بین خطوط مسئله‌ای است که اشتراوس در تحقیقات تاریخ اندیشه سیاسی خود از فارابی تا اسپینوزا مد نظر داشته است، گفت: در تاریخ‌نگاری مدرن اندیشه، تناقضهای میان متون به تغییر دیدگاه نویسنده احاله می‌شود در حالی که اشتراوس بر این باور است که صلاحیت تصریح این امر را تنها خودِ فیلسوفِ مورد نظر دارد.

به گزارش خبرنگار مهر، در ادامه سلسله نشستهای هفتگی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، نشست "لئو اشتراوس و هنر نوشتن" با سخنرانی دکتر علی معظمی در روز چهار‌شنبه، 28 اردیبهشت ماه 1390 در محل مؤسسه برگزار شد.

معظمی در آغاز سخنان خود پس از ارائه شرحی مختصر از سیر زندگی لئو اشتراوس، به این نکته اشاره کرد که کار وی نوعی تاریخ‌نگاری اندیشه سیاسی بوده است و گفت: پوشیده‌نویسی یا نوشتن بین خطوط مسئله‌ای است که اشتراوس در تحقیقات تاریخ اندیشه سیاسی خود از فارابی تا اسپینوزا مد نظر داشته است. وی چندان اهل مطرح شدن نبود اما سی سال پس از مرگش، نام او بار دیگر در جریان وقایع سیاسی پس از 11 سپتامبر مطرح شد.

وی با اشاره به سه اثر از اشتراوس یعنی Exoteric Teaching (1939)، Persecution and the Art of Writing (1952)و  On a Forgotten Kind of Writing (1956)یادآور شد که بیشترین تأکید وی بر اثر دوم خواهد بود و ادامه داد: اشتراوس در این آثار به بحث درباره پوشیده نویسی پرداخته است.

این پژوهشگر اندیشه سیاسی تصریح کرد: سقراط به عنوان سرنمون فیلسوفانی که سرنوشتش در جهت‌گیری فلسفه سیاسی تعیین کننده بود، چندبار توسط اشتراوس مورد بحث قرار می‌گیرد. ارجاع سقراطی در جمهور افلاطون به مسئله اقناع جوانترها در آنجا که گفتگوی سقراط و گلاوکن در کتاب سوم درباره برخی افسانه‌ها و نظر گلاوکن مطرح می‌شود مبنی بر اینکه وی فکر نمی‌کند آتنیان بزرگسال آنها را باور کرده باشند اما می‌تواند بفهمد که چطور به فرزندان خود باورانده‌اند، در واقع به فرآیند غالب شدن، ابداع و تثبیت و نیز مسئله زمان و خاموش کردن تناقضات اشاره دارد.

وی با اشاره به اینکه در چنین شرایطی ما با کسانی مواجهیم که عقاید عام را پذیرفته‌اند و قانع شده‌اند، خاطرنشان کرد: در نظر اشتراوس آزادی بیان از نظر عملی به معنای وجود چند سخنگوست که نماینده دو یا چند قول هستند؛ اما به محض آنکه این سخنگویان وجود نداشته باشند که بتوانند در منظر عموم حرف بزنند آنگاه آزادی بیان هم وجود نخواهد داشت.

معظمی ادامه داد: اشتراوس از چند امکان نیز سخن می‌گوید. نخست امکان اندیشیدن مستقل است، به این معنا که هر شرایط سختی هم که ایجاد شود باز نمی‌توان اطمینان داشت افرادی نخواهند بود که مستقل بیندیشند مانند شرایط رمان 1984 جرج اورول. امکان دیگر امکان بیان افکار به دوستان است یعنی اگر آدمها بتوانند به دیگران اعتماد کنند آنگاه امکان انتشار افکار هم به وجود خواهد آمد. اشتراوس اما می‌خواهد بگوید امکان نشر عمومی افکار نیز وجود دارد که آن را نوشتن میان خطوط یا پوشیده‌نویسی می‌نامد.

وی با تأکید بر اینکه از نظر اشتراوس باید در میان گذشتگان به دنبال پوشیده‌نویسی بود، تصریح کرد: اشتراوس برای این موضوع دلیلی کلی را ذکر می‌کند که بر مبنای آن همواره این مسئله وجود دارد که نویسنده‌ای چیره‌دست یا اندیشمندی "بزرگ" ممکن است از حد عقاید عام روزگار خود فراتر رفته باشد. اما باید توجه داشت که از نظر اشتراوس، تاریخ‌نگاری مدرن علیه خواندن بین متون است و از همین روی می‌گوید که هر دوره‌ای در گذشته، باید با معیارهای خود شناخته و سنجیده شود. همچنین هر نویسنده‌ای را باید تا حد ممکن با خودش فهمید و تفسیر کرد یعنی نباید در فهم وی از آنچه به زبان او قابل ترجمه نیست، یا در زمانه‌اش مستعمل نبوده، بهره جست. نکته دیگر نیز این است که تنها وجوه قابل قبول از دیدگاههای یک نویسنده آنهایی هستند که خودش تصریح کرده است.

معظمی خاطرنشان کرد: در تاریخ‌نگاری مدرن اندیشه، تناقضهای میان متون یک نویسنده، اغلب به تغییر دیدگاه نویسنده احاله می‌شود در حالی که اشتراوس بر این باور است که صلاحیت تصریح این امر را تنها خودِ فیلسوفِ مورد نظر دارد.

وی در ادامه به شرایط و قواعد خواندن بین متون از نظر اشتراوس پرداخت و آنها را چنین برشمرد: نخست اینکه خواندن بین خطوط در همه مواردی که خواندن متن در همان ظاهرش دقیقتر و معنی‌دارتر است اکیداً‌ ممنوع است. دومین قاعده این است که تنها قرائتهای بین خطوطی مجازند که از ملاحظه احکام صریح نویسنده آغاز کنند. سومین قاعده نیز این چنین است که پیش از هر تفسیری باید زمینه وقوع متن و مشخصات ادبی آن را به درستی شناخت و قرائت بین خطوط باید بر اساس این زمینه و مشخصات صورت گیرد. چهارم اینکه هیچ قطعه‌ای را نباید حذف کرد یا تغییر داد مگر همه احتمالات معقول در فهم آن در نظر گرفته شده باشند و در نهایت اینکه اگر استاد نوشتن مرتکب سهوالقلمهایی شود که از پسربچه‌ای دبیرستانی هم بعید است، آنگاه می‌توان به‌عمدی بودن این سهو اندیشید خصوصاً زمانی که خود او احتمال وقوع چنین چیزی را مطرح می‌کند.

این پژوهشگر اندیشه سیاسی با اشاره به بحث آزادی بیان یادآور شد:‌ رویکرد مردم به آزادی بحث عمومی، اکیداً ‌وابسته به این است که درباره آموزش عمومی و حدود آن چگونه می‌اندیشند. عقیده‌ای که در بین باستانیان غلبه بیشتری داشت تفاوت‌گذاری میان عوام و خواص بود که بر مبنای آن تنها عده‌ای معدود هستند که توانایی کشیدن بار حقایق را دارند در حالیکه عموم توان و صلاحیت آن را ندارند. از میانه قرن هفدهم اما شمار بسیاری از فیلسوفان و نویسندگان که از ناآزادی رنج می‌بردند به فکر نشر آثار خود افتادند و به رهایی‌بخشی آموزش عمومی توجه کردند.

وی با طرح این پرسش که اگر از نظر اشتراوس مسئله فیلسوف، جستجوی حقیقت است، این امر چگونه محقق می‌شود و فیلسوف چگونه می‌تواند چیزی را بنویسد که مطابق عقایدش نیست، خاطرنشان کرد: اشتراوس می‌گوید در متون عمومی فلسفه آموزه‌هایی وجود دارد که نادرست نیستند اما فیلسوف سعی می‌کند حرف اصلی و خطیر خود را به نحوی بیان کند که فقط خواص آن را بفهمند.

معظمی در پایان سخنان خود گفت: اشتراوس می‌گوید متون چه در لایه بیرونی و چه در لایه درونی خود از زیبایی‌شناسی خاصی برخوردارند و به تعبیر دیگر زیبا هستند. از نظر وی اگر متنی بتواند به خواننده خود کمک کند تا فکر کند و از چارچوبها خارج شود، آنگاه به هدف خود که رهایی‌بخشی است دست یافته است، امری که اشتراوس آن را هنر نوشتن می‌نامد.

کد خبر 1315514

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha