به گزارش خبرنگار حوزه و دانشگاه مهر ، دكتر محمدرضا مرندي عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي در اين نشست در آغاز سخنان خود گفت : با وقوع نهضت تجديد حيات علمي و فرهنگي (رنسانس) در غرب كه متعاقب نهضت اصلاح ديني (پروتستانتيسم) در جهان مسيحيت در اواخر قرون وسطي صورت پذيرفت به تدريج پايه هاي تفكر و گفتمان فلسفي و اجتماعي جديدي در غرب شكل گرفت كه مشخص ترين شاخصه و مبناي آن "سكولاريسم" يعني عرفي و دنيايي شدن علم، سياست ، جامعه و حكومت بود.
عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي با اشاره به اين كه اين مبنا كه بر جدايي و تفكيك حوزه دين از دنيا و فيزيك از متافيزيك به عنوان اصلي ترين راهكار اصلاح و بازسازي وضعيت نابسامان علم و انديشه از يك سو و سياست و حكومت از سويي ديگر مي نگريست ، تصريح كرد : در پي بازسازي مباني جديد فلسفي ، كلامي ، معرفت شناختي، انسان شناختي ، جامعه شناختي و روش شناختي تفكر و انديشه غربي برآمد . اين رويكرد جديد ، به تدريج توانست با كمك پيشرفت هاي علمي و صنعتي به يك گفتمان علمي مسلط تبديل گرديده و سپس با گسترش سرمايه داري و جهان گستري غرب به همراه ناقلانش به جهان اسلام و ايران راه پيدا كند.
دكتر محمدرضا مرندي گفت : از آنجا كه اين گفتمان جديد بر هستي شناسي دنيا محور ، معرفت شناسي نسبيت گرا، روش شناسي تجربه گرا ، انسان شناسي غريزه محور ، دنيا شناسي انسان محور و ... استوار بود در همه عرصه ها با بنيادهاي اعتقادات ديني به چالش برخاست.
اين استاد دانشگاه با اشاره به اين كه از حدود دو قرن پيش - و به طور خاص پس از جنگ هاي ايران و روس - كه به تدريج دروازه هاي ايران بر روي فرهنگ، تمدن و فناوري غرب باز شد راه ورود اين جريان فكري جديد به ايران هموار شد ، افزود : به مرور طيف وسيعي از رجال ايراني فرنگ رفته و غير آن را در بر گرفت به گونه اي كه پس از نهضت مشروطيت به گفتمان غالب علمي و سياسي در جامعه تبديل شد.
دكتر مرندي يادآور شد با تاسيس نظام شبه مدرنيستي در دوره پهلوي و حاكميت ديوانسالاري (بروكراسي) متناسب با آن و با ايجاد مراكز علمي جديد (دانشگاهها)، اين انديشه و گفتمان علمي جديد توانست تمامي حوزه هاي معرفتي، علمي ، سياسي ، فرهنگي ، اقتصادي و اداري جامعه را به تسخير خود درآورد.
اين استاد دانشگاه تصريح كرد : گرچه مراكز سنتي علمي و حوزه هاي علميه در نجف و قم و علماي دين تلاش بسيار مي كردند تا در برابر موج شبهات و هجمات وارد شده از سوي اين جريان فكري جديد به مقابله بپردازند لكن به دلايلي همچون گستردگي و پيچيدگي اين موج و در دست نداشتن قدرت سياسي و رسانه هاي جمعي عملا نتوانستند كار چنداني از پيش ببرند.
عضو هئيت علمي دانشگاه شهيد بهشتي با اشاره به اين كه با وقوع انقلاب اسلامي در ايران در اوج تسلط گفتمان سكولار بر ايران و جهان مدرن به يكباره اركان و مباني اين گفتمان با چالش جدي و مدعياني مصر مواجه شد و فضاي جديدي ابتدا در عرصه سياست و سپس در عرصه علم و انديشه براي رشد و اشاعه تفكر ديني و زمينه مستعدي براي آزمون تجربه اي از اين نظام سياسي - اجتماعي متاثر از اين انقلاب بوجود آمد.
مرندي افزود : آنچه به طور طبيعي انتظار مي رفت اين بود كه اين گفتمان جديد - كه از آن مي توان به گفتمان ديني ياد كرد - با توجه به در دست گرفتن قدرت سياسي در ايران در عرصه هاي مختلف زندگي اجتماعي همچون اقصاد ، فرهنگ، سياست و مديريت ، بر اساس خاستگاه هاي ديني به ارايه مدل مطلوب خويش و راهكارهاي بومي و دروني جهت برون رفت از مشكلات و تبيين و تحقق مدينه فاضله خود بپردازد، لكن متاسفانه به دلايلي چنين انتظاري عملا محقق نشد .
وي اين دلايل را در سه محور توضيح داد : 1- عدم اصلاح نظام آموزش عالي كشور براساس مدل بومي (اسلامي - ايران) و اكتفا به اقدامات صوري تحت نام انقلاب فرهنگي در سالهاي اوليه انقلاب ، و سپس گسترش 1200 درصدي دانشگاهها براساس همان مدل و ماهيت سكولار علوم اجتماعي در آنها ؛ 2- فقدان و يا كمبود نظريه پردازي در حوزه هاي مختلف علوم اجتماعي مبتني بر خاستگاه ديني جهت تبيين و ارايه نظريه ها و مدل هاي بومي در عرصه هاي مختلف و پاسخ به ابهامات و شبهاتي كه از سوي گفتمان سكولار متوجه گفتمان ديني گرديده بود ؛ و3- در نتيجه موارد فوق ، تربيت كادر متخصص آشنا به مباني انديشه ديني عملا تحقق نيافت كه منجر به روي آوردن به متخصصان متاثر از گفتمان سكولار و ترجمه اي جهت مديريت اجتماعي ، اقتصادي، فرهنگي و اداري نظام اسلامي شد .
دكتر مرندي افزود : اين عوامل در كنار افزايش و تراكم مشكلات معيشتي مردم در اثر جنگ تحميلي ، تحريم اقتصادي و فشارهاي بين المللي در كنار وجود برخي از موارد ضعف و سوء مديريت در ميان مسوولان ، به طور طبيعي پيامدهاي متعددي را به همراه آورد .
وي پيامدهاي اين امر را در چهار محور تشريح كرد : 1- تقويت اين ذهنيت كه انديشه و گفتمان ديني در عمل توانايي اداره كشور و ارايه مدل مطلوب جهت حل مشكلات جامعه را ندارد ؛ 2- بروز ناهماهنگي ودوگانگي ميان قول و عمل از يك سو و ارزشها و ساخت ها (نهادها) از سوي ديگر به دليل اينكه قول ها و ارزشها برگرفته از گفتمان انقلاب اسلامي ممكن رفتارها (عمل ها) و ساخت ها، منبعث از گفتمان سكولار بودند و در نتيجه كاهش اعتماد عمومي به حكومت و تضعيف مشروعيت آن ؛ 3- ايجاد و تقويت دوگانگي هويتي در اقشار مختلف جامعه بخصوص در ميان نسل جوان متاثر از برخي ازآموزه هاي هر دو گفتمان ديني و سكولار؛ 4- گسترش بستر نفوذ و سلطه فرهنگي قدرت هاي غربي در ميان نخبگان و توده مردم و ... ديگر مشكلاتي كه هم اكنون جامعه ما با آنها دست به گريبان است ، مي شود .
عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي در خصوص ارايه راهكار جهت برون رفت از اين وضعيت ، دو اقدام اساسي را ضروري دانست و اين اقدامات را چنين برشمرد : 1- تلاش بيش از پيش نخبگان معتقد به گفتمان ديني علم در تبيين هر چه بيشتر مباني نظري اين گفتمان در عرصه هاي مختلف علوم اجتماعي به منظور بومي (اسلامي - ايران) كرد آنها و ارايه مدل هاي بومي توسعه سياسي، اجتماعي، اقتصادي ، فرهنگي و اداري ؛ و 2- تلاش در جهت اصلاح و تاسيس ساختارهاي اقتصادي، اجتماعي ، فرهنگي، سياسي و بروكراتيك كشور بر اساس مباني گفتمان دين .
نظر شما