پریسا داوری نویسنده و محقق در گفتگو با خبرنگار مهر درباره جدیدترین اثر پژوهشیاش، گفت: داستانهای حضرت سلیمان(ع) در منابع یهودی و تورات آمده است و البته در قرآن هم بخشهای زیادی به ویژه در سوره نمل از این پیامبر یاد شده است و چهره حضرت سلیمان(ع) در ادبیات فارسی هم نمادهای زیادی داشته است و همین امر باعث شد که به نوشتن اثری پژوهشی درباره این پیامبر الهی علاقمند شوم. من ابتدا داستان را براساس متون مذهبی، استخراج و ویرایش کردم و سپس تفسیرهای قرآن درباره سلیمان نبی و در مرحله بعدی در ادبیات فارسی را جستجو کردم.
وی افزود: حضرت سلیمان(ع) و تمثیل و تشبیههای مربوط به داستانهای او، در آثار ادبیات عاشقانه و ادبیات حکمی ما بسیار تاثیرگذار بوده است چون داستان او بسیار فراز و فرود دارد. بنابراین من ابتدا براساس کتابها و منابع موجود، موضوع را تحلیل و بررسی کردم و سپس به سراغ قرآن و متون ادبی و تاریخی رفتم.
این نویسنده ادامه داد: این کتاب، کتاب درسی و دانشگاهی نیست بلکه یک منبع تحقیقی است که قسمتهای مختلف داستان را از پیش از تولد حضرت سلیمان(ع) در برمیگیرد چون سلیمان نبی فرزند حضرت داود (ع) است و از همان ابتدای میلادش با یک سری اتفاقات و شگفتیها همراه بوده است. کتاب از ماجرای تولد شروع میشود و تا مرگش ادامه مییابد.
این پژوهشگر در توضیح بیشتر اثرش بیان کرد: همانطور که میدانیم حضرت سلیمان(ع) با دیوها و اجنه ارتباط داشت و هنگام ساخت مسجدالقصی درگذشت اما به فرمان خدا مرگ او یک سال بر همه پنهان ماند چون ممکن بود دیوها با دانستن خبر مرگ سلیمان نبی دست از کار ساخت بکشند. بعد از یک سال موریانه عصای پیامبر خدا را جوید و با زمین خوردن او بود که همه متوجه مرگ او شدند که البته آن زمان دیگر ساخت قدس تمام شده بود.
داوری گفت: یکی از ارتباطهای حضرت سلیمان(ع) با باد بوده است و باد تحت فرمان او بوده است. در فرهنگ عامیانه ما هم باد، به قالی سلیمان معروف است در حالی که قالی یا فرشی در کار نبوده است، بلکه این همان باد بوده که مرکب این پیامبر بنیاسرائیل بوده است. نام کتاب را هم با توجه به همین موضوع انتخاب کردهام. یک قسمت این کتاب، درباره داستان سلیمان(ع) و مور است که حکمتآمیزترین بخش داستان سلیمان است ولی در قرآن یک آیه بیشتر درباره آن نداریم.
وی در ادامه گفت: تاثیرپذیری ادبیات ما از داستان حضرت سلیمان(ع)، مستقیم نیست و به عنوان مثال به حکایت سلیمان و مور به صورت تمثیلی نگاه شده است. توجه به این نکته مهم است که واقعیتهای ادبی با واقعیتهای خارجی متفاوتاند. به عنوان مثال در قرآن نامی از بلقیس به میان نیامده است ولی در آثار ادبی، داستان سلیمان و بلقیس را عاشقانه تمام میکنند یا مثلا داستان جوان شدن زلیخا در داستان حضرت یوسف(ع) در قرآن نیامده است و در متون ادبی و اشعار ادبیات فارسی وجود دارد. من در کتاب قبلیام «پیامبران خوبان، قصه یوسف(ع) در ادب پارسی» هم به چنین مواردی اشاره کردهام.
این محقق افزود: جدا از این که خود داستان سلیمان، وسعت دارد و در قرآن آیاتی را به خود اختصاص داده است، در ادبیات فارسی هم به همین میزان گسترش و تاثیر دارد. این گستردگی را میتوان هم در ادبیات حکمی، هم عرفانی و عاشقانه و غنایی مشاهده کرد. یکی دیگر از نمادهای داستان سلیمان که در ادبیات ما نقش پررنگی دارد، انگشتر یا خاتم سلیمانی است. انگشتر سلیمان در قرآن و هیچ منبع تاریخی، وجود خارجی ندارد اما در متون عرفانی ما، یکی از تمثیلهاست.
داوری در پایان گفت: به خاطر همین موضوع انگشتر، فصلی به کتاب اضافه کردم که «جمشید و سلیمان» نام دارد. این فصل را به دلیل شباهتی که بین سلیمان و جمشید در ادبیات وجود دارد، نوشتهام. یکی از موارد شباهت، همین انگشتر و خاتم است. این کتاب که در حال حاضر مراحل آمادهسازی را برای چاپ طی میکند، حاصل چند سال پژوهش و تحقیق است و قرآن کریم، عهد عتیق، تاریخ طبری و قصص انبیا از جمله منابع پژوهشی برای نگارش این کتاب هستند.
کتاب «بر مرکب باد» در 700 صفحه در حال آمادهسازی در انتشارات ثالث است و تا چندی دیگر منتشر خواهد شد.
نظر شما