مفتون امینی شاعر در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره ویژگی بهاریهها در شعر فارسی گفت: برداشت شاعران کلاسیک و حتی معاصر ما از بهار، به نسبت زیست جهان آنها با یکدیگر متفاوت بوده است؛ آنها که در روستا زندگی کردهاند با آنها که در شهر بزرگ شدهاند، نگاه متفاوتی به بهار داشتهاند.
شاعر «عصرانه در باغ رصدخانه»، «من و خزان و تو» همچنین با اشاره به تجربه زیست خود افزود: من کودکیام را در روستا سپری کردهام و اصولاً در ده بزرگ شدهام و نگاهی که در منِ نوعی به بهار شکل گرفته است، با نگاه شاعری که کودکی و نوجوانی خود را در شهر گذرانده، متفاوت است. به همین قیاس برداشت من از بهار با برداشت شاعری که همه عمر خود را در روستا سپری کرده، فرق میکند.
این شاعر اضافه کرد: حسی نوستالژیک در بهاریههای شاعران شهری و شهرنشین مشاهده میشود و به خاطر این است که آنها نوعی احساس غربت نسبت به فضایی که واقعاً بهار در آنجا رخ میدهد و طبیعت تازه میشود، دارند. دیگر اینکه نیاکان آنها در روستا زندگی کردهاند و این بر احساس غربت آنها میافزاید.
امینی گفت: البته همین جا این را هم بگویم که اهل ده و روستا در قدیم معمولاً خاطرات خوبی از بهار ندارند؛ یادم میآید در ده خودمان به اوایل بهار «سیاه بهار» میگفتند چون آن اوایل علوفه کافی برای حیوانات نبود، مراتع همه گل و لای بود، سبزهها هنوز از خاک سردرنیاورده بودند اما از اواسط اردیبهشت «گل بهار» شروع میشد و تازه بوی بهار به مشاممان میرسید.
شاعر «تاکستان احتمال» و «سپیدخوانی روز» ادامه داد: میتوان گفت شاعران قوی و ژرفاندیش ما زیاد از بهار صحبت نکردهاند و در عوض درباره پائیز و زمستان و با مضامین مربوط به آنها سرودههای زیادی داریم.
مفتون امینی با ذکر مثالهایی گفت: شاعری مانند حافظ سرودههایی درباره بهار دارد اما به طور تمثیلی سخن از بهار گفته است نه واقعگرایانه. او مشخصاً درباره بهار و نو شدن طبیعت شعر نسروده است اما کسی مانند فریدون مشیری را اصولاً شاعری بهاراندیش میدانند. البته به اعتقاد او نیز چون شاعری روستایی نبوده، نتوانسته به عمق مفهوم بهار بپردازد و اساساً رمانتیسم تکامل نیافتهای داشت. به همین خاطر پائیز تهران برای او زیباتر از بهار روستاست.
این شاعر افزود: اما در دیوان شاعری روستایی و بزرگ مانند فرخی یزدی چنین نیست؛ او به زیبایی و از زوایای گوناگون به بهار از بُعد رستاخیزی که در طبیعت روی میدهد، پرداخته است. فرخی یزدی برخلاف حافظ و حتی مشیری بسیار زنده و عینی درباره بهار سروده است.
وی ادامه داد: به اعتقاد من هم اگر کسی میخواهد درباره بهار بسراید باید آن وجه رستاخیزی بهار را مورد توجه قرار دهد نه اینکه مدام جملات کلیشهای مانند اینکه برفها آب میشود و درختها شکوفه میدهد را به زبان بسراید.
نظر شما