پیام‌نما

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ‌اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنْصُرَنَّ‌اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ‌اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ * * * همانان که به ناحق از خانه‌هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می‌گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی‌کرد، همانا صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می‌شود به شدت ویران می‌شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می‌دهند یاری می‌رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست‌ناپذیر است. * * كسى كاو دهد يارى كردگار / بود ياورش نيز پروردگار

۴ مرداد ۱۳۹۱، ۱۲:۲۵

در گفتگو با مهر عنوان شد؛

نسل‌کشی و بی‌ثباتی در خاورمیانه حاصل درگیری در سوریه خواهد بود

نسل‌کشی و بی‌ثباتی در خاورمیانه حاصل درگیری در سوریه خواهد بود

یک کارشناس مسائل خاورمیانه و جهان عرب در روسیه در گفتگو با مهر در باره تحولات سوریه گفت: تکرار "سناریوی لیبی" در سوریه می تواند پیامدهای ناگوارتری به دنبال داشته باشد. سیل انبوه پناهندگان، نسل‌کشی قومی و مذهبی و بی‌ثباتی در خاورمیانه، حاصل درگیری های سوریه خواهد بود.

به گزارش خبرگزاری مهر، "آندره اونتیکوف" خبرنگار ویژه صدای روسیه در مسایل سوریه و کارشناس مسایل خاورمیانه، در گفتگو با خبرنگار ما در مسکو، به بررسی شرایط سوریه و تحولات منطقه خاورمیانه پرداخته که متن کامل این گفتگو پیش روی شماست:

ـ پس از شکل گیری تحولات سالهای اخیر در خاورمیانه و شمال آفریقا، سوالات زیادی درباره نقش روسیه و خط مشی این کشور در مواجهه با تحولات فوق مطرح شد. یکی از مهمترین سوالات این بود که آیا روسیه پس از سردرگمی های اولیه توانسته به یک الگوی مشخص برسد و سیاست واحدی را در برابر این تحولات در پیش گیرد؟ یعنی اگر سایر کشورهای عربی نیز دستخوش تحولاتی نظیر سوریه شوند، آیا باز هم موضع مسکو مشابه سوریه خواهد بود؟

در پاسخ به این سوال باید توجه داشت که هر حادثه ای در دنیا رخ بدهد، روسیه همچنان موضع خود را بر مبنای آیین‌نامه سازمان ملل متحد حفظ کرده و تصمیمات اتخاذ شده توسط شورای امنیت و معاهده های بین المللی را به اجرا می گذارد. این یک اصل اولیه در سیاست خارجی روسیه به حساب می آید.

در تحولات اخیر خاورمیانه، از یک طرف تونس و مصر هستند که در آنها نسبت به سایر کشورهای عربی، حکومت بدون خونریزی تغییر کرد و در طرف دیگر، کشور لیبی قرار دارد که تا جنگ داخلی پیش رفت و یا سوریه که دچار بحران داخلی شده و تا به امروز هم در بن بست قرار دارد. در رابطه با تونس و مصر که اسلام‌گرایان پیروز انتخابات مجلس شدند، روسیه کاملا عمل‌گرایانه رفتار کرد. همانطور که سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه نیز قبلا در یک مصاحبه اعلام کرده بود: "اسلام سیاسی یک پدیده طبیعی است و به هیچ عنوان باعث نگرانی روسیه نمی شود. ما برای همکاری با این احزاب (احزاب اسلام گرا) نیازی به آموزش نداریم؛ زیرا سال‌هاست که با این پدیده آشنا هستیم". به همین خاطر در سال های آینده، مسکو و دولت های جدید در این کشورها، نقاط مشترکی را در خصوص مسایل مختلف جستجو خواهند کرد. این یک سیستم طبیعی و معمولی میان دول است.

 
اسلام سیاسی یک پدیده طبیعی است و به هیچ عنوان باعث نگرانی روسیه نمی شود. ما برای همکاری با این احزاب (احزاب اسلام گرا) نیازی به آموزش نداریم؛ زیرا سال‌هاست که با این پدیده آشنا هستیم
 

در رابطه با لیبی، موضوع کمی متفاوت است. روسیه نسبت به نحوه‌ی تغییر حکومت در لیبی که با نادیده انگاشتن قطعنامه های 1970 و 1973 شورای امنیت توسط ناتو و متحدین‌اش همراه شد، انتقاد جدی دارد. زیرا قطعنامه های شورای امنیت، حمل سلاح برای طرفین مناقشه را تحریم کرده و فضای هوایی این کشور را برای پرواز ممنوع نموده بود. علاوه بر این، انجام هرگونه عملیات نظامی زمینی نیز در این کشور غیرمجاز اعلام شده بود.

با این حال، هر دو سند مذکور از سوی غرب به طور کامل نقض شدند. به عنوان مثال، بریتانیا و فرانسه اعتراف کردند که برای شورشیان سلاح ارسال می کردند. نمایندگان قطر نیز اعلام کردند که نیروهای امنیت آنها در لیبی خدمت می کرده اند. عملیات هوایی ناتو و متحدین‌اش نیز از چهارچوب قطعنامه شورای امنیت بسیار فراتر رفت. به نحوی که هواپیماها و حتی موشک ها و نیروهای زمینی معمر قذافی و پایگاه های غیرنظامی نیز هدف بمب‌باران ناتو قرار گرفتند.  این عملیات در حالی انجام شد که هیچ ارتباطی با لغو پرواز در حریم هوایی لیبی نداشت. در واقع نیروهای ائتلافی، عملا از یک گروه متخاصم حمایت می کردند.

                                          

ـ موضع دولت روسیه در برابر سوریه کاملا متفاوت با موضع مسکو در قبال سایر تحولات جهان عرب بود. دلیل این موضع گیری روسیه چیست؟ آیا این تغییر رویه در سیاست خارجی روسیه از ویژگی های سوریه ناشی می شود یا طرز تفکر زمامداران مسکو نسبت به تحولات جهان عرب تغییر کرده است؟
شاید در نگاه نخست اینطور به نظر برسد که موضع روسیه در برابر سوریه کاملا متفاوت با موضع مسکو در قبال سایر تحولات جهان عرب است. اما صحیح تر این است که موضع روسیه را در قبال سوریه و لیبی مورد قیاس قرار دهیم؛ زیرا در این دو مورد، مسکو بر روند حوادث، تاثیرگذاری بسیار بیشتری داشته و دارد. بسیاری معتقد هستند که روسیه قذافی را فروخت، اما این سخن به هیچ عنوان صحت ندارد. لازم به یادآوری است که در شورای امنیت سازمان ملل متحد، روسیه به قطعنامه 1973 رای ممتنع داد. یکی از دلایل مسکو برای وتو نکردن در شورای امنیت این بود که تا قبل از آغاز رای‌گیری، ‌اطلاعاتی در خصوص اعزام نیروهای هوایی معمر قذافی برای بمباران شهر بنغازی منتشر شده بود. در همان لحظات اولیه‌ این حمله هوایی، 6 هزار نفر از مردم کشور لیبی جان خود را از دست دادند.
 

 
روسیه امید زیادی به برنامه های سازمان ملل و اتحادیه عرب بسته بود، اما هنوز شاهد هستیم که مخالفان مسلح به هر ترتیبی قصد دارند مانع از اجرای این برنامه ها شوند.
 


مسکو بر این تصور بود که اگر قطعنامه به تصویب برسد، همه چیز در چهارچوب آن صورت خواهد گرفت. اما همانطور که دیدیم، روند حوادث به شکلی پیش رفت که سناریوی جدیدی را رقم زد. کشورهای عضو ناتو و متحدین آنها به دلایلی این قطعنامه را برگ برنده‌ برای انجام تصمیمات خود فرض کردند. بدین ترتیب، تمام قوانین بین الملل و آیین‌نامه سازمان ملل و همچنین تصمیمات شورای امنیت زیر سوال رفت. درگیری های لیبی نهایتا تبدیل به نسخه ای خطرناک شد. همین موضوع سبب شد که روسیه موضع‌گیری خود را در قبال سوریه تغییر دهد. روسیه خواهان احترام به حاکمیت کشورهاست و تفسیر آزاد قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل و دخالت خارجی در درگیری های داخلی کشورها را مجاز نمی داند. مسکو بر این اصل مهم تکیه می کند که مردم سوریه باید خودشان سرنوشت کشورشان را تعیین کنند و بهترین راه برای حصول چنین نتیجه ای، گفتگوی سیاسی است.

ـ حمایت روسیه از سوریه تا چه زمانی ادامه پیدا خواهد کرد؟ این حمایت به چه عواملی بستگی دارند و چه مسائلی باعث خواهد شد که روسیه دیگر از بشار اسد پشتیبانی نکند؟
تصور کنید که روسیه از رژیم حکومت سوریه حمایت بعمل نمی آورد. مسئولین و مقامات روسیه و از جمله سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه نیز تا کنون چندین مرتبه بدین موضوع پرداخته اند. هیچ دروغ و ریاکاری هم در این خصوص وجود ندارد. به عنوان مثال، ایالات متحده را در نظر می گیریم. ایالات متحده مستقیما می گوید که حکومت رییس جمهور بشار اسد غیرقانونی است و باید کنار برود. آیا مسکو چنین سخنانی را در رابطه با شورای ملی سوریه مطرح کرده است؟ برعکس، روسیه حتی چندین مرتبه از دولت سوریه به خاطر تعلل در آغاز مذاکرات با مخالفان و اعمال اصلاحات، انتقاد به‌عمل آورده است. روسیه‌ حتی گاهی اوقات از فشار استفاده کرده، در حالی که می توانسته این کار را نکند.
 
ـ در اینجا یک سوال مطرح می شود؛ روسیه در سوریه از چه کسی حمایت می کند؟
پاسخ کاملا ساده است: از حقوق بین الملل.
پس از پایمال شدن حقوق بین الملل در درگیری های لیبی، برخی از کشورهای غربی سعی در اجرای همین سناریو در سوریه داشتند. باید توجه کرد که شرایط امروز لیبی چگونه است. از یک سو آشوب و تخریب ادامه دارد و از سوی دیگر، در بسیاری از مناطق کشور گروه های غارتگر و گروهک های تروریستی به شدت فعال شده اند. علاوه بر این، درگیری لیبی پیامدهای منطقه ای نیز به همراه داشته است که از جمله آنها می توان به جنبش های جدایی‌طلبانه و کودتای نظامی در مالی اشاره کرد.
نباید فراموش کرد که هزار واحد موشک از انبار نظامی لیبی ناپدید شده است. چه کسی می داند که این موشک ها در حال حاضر به دست چه کسانی افتاده اند و در آینده چه استفاده ای از آنها خواهد شد.
 
روابط میان مسکو و آنکار را می توان در یک کلمه "شراکت" خلاصه کرد و نه بیشتر. بعید به نظر می رسد که با بحران سوریه بتوان این روابط را بهبود بخشد.
 
بنابراین تکرار "سناریوی لیبی" در سوریه می تواند پیامدهای ناگوارتری به دنبال داشته باشد. سیل انبوه پناهندگان، نسل‌کشی قومی و مذهبی و بی‌ثباتی در خاورمیانه، حاصل درگیری های سوریه خواهد بود.
اگر بخواهیم چشم‌انداز را کمی دورتر در نظر بگیریم، حتی به تغییر شکل مرزهای دولت نیز می رسیم و واضح است که این پروسه از روش های صلح‌آمیز انجام نمی گیرد. به همین خاطر سیاست های مسکو بر حفظ امنیت در منطقه و حمایت از اعمال اصلاحات در جهت لیبرال کردن زندگی اجتماعی- سیاسی این کشور متمرکز شده است. بر خلاف آنچه که از سوی غرب تبلیغ می شود،‌ روسیه از بشار اسد حمایت نمی کند، بلکه سعی دارد از دخالت نظامی خارجی در بحران سوریه جلوگیری بعمل آورد. زیرا این دخالت خارجی به منظور سرنگون ساختن حکومت حاضر از طریق نظامی است. اگر برخی کشورها خواهان کناره‌گیری اسد هستند، به این معنا نیست که بخش اعظم مردم کشور هم همین خواسته را داشته باشند. رفراندوم اخیر سوریه برای تصویب قانون اساسی جدید و انتخابات مجلس نشان دادند که مردم از دولت حاضر حمایت می کنند. به همین خاطر مسکو بر برنامه های کوفی عنان امید زیادی بسته بود. برنامه های عنان امکان حل و فصل صلح‌آمیز مناقشه را فراهم می آورد. علاوه بر این، باید کمی دیگر منتظر گزارش ناظران سازمان ملل و بررسی آن در شورای امنیت باشیم. تنها پس از آن می توان تصیمات قطعی برای آینده گرفت.
 
ـ روسیه چه راه حلی رای پایان دادن به اوضاع فعلی در سوریه دارد؟ آیا اصلا روسیه از مکانیزم خاصی برای حل و فصل مناقشه سوریه استفاده می کند یا خیر؟
شرایط در سوریه، مسکو را نگران کرده است. روسیه امید زیادی به برنامه های سازمان ملل و اتحادیه عرب بسته بود، اما هنوز شاهد هستیم که مخالفان مسلح به هر ترتیبی قصد دارند مانع از اجرای این برنامه ها شوند. علاوه بر این، برخی از کشورهای غربی که در ظاهر از برنامه های کوفی عنان حمایت می کنند، ‌در عمل مخالفان اسد را به مبارزه مسلحانه تحریک می نمایند. سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه در این خصوص چندین مرتبه از کشورهای تاثیرگذار بر اپوزیسیون خارجی و از جمله شورای ملی سوریه و ارتش آزادی سوریه خواست که بر فشارهای خود بیفزایند تا طرفین مناقشه اعلام آتش‌بس کنند. موضع مسکو در این رابطه کاملا مشخص است. مسکو می خواهد که تمامی مناقشات و موضوعات بحث برانگیز، پشت میز مذاکره و با مصالحه دوجانبه حل و فصل شود، نه از طریق زور و فشار.
 
تکرار "سناریوی لیبی" در سوریه می تواند پیامدهای ناگوارتری به دنبال داشته باشد. سیل انبوه پناهندگان، نسل‌کشی قومی و مذهبی و بی‌ثباتی در خاورمیانه، حاصل درگیری های سوریه خواهد بود. 
 

 
ـ موضع روسیه در قبال تحولات سوریه، از یک سو مسکو را به تهران نزدیک کرده و از سوی دیگر بین روسیه و ترکیه اختلاف بوجود آورده است. آیا مسئله سوریه می تواند روابط روسیه با ایران و ترکیه را بیش از پیش تحت تاثیر قرار دهد؟
روابط میان مسکو و آنکار را می توان در یک کلمه "شراکت" خلاصه کرد و نه بیشتر. بعید به نظر می رسد که با بحران سوریه بتوان این روابط را بهبود بخشد. در هر صورت، ترکیه عضو ناتو است. باید به این واقعیت توجه داشت. بنابراین، بعید است که مسکو بتواند با آنکارا به گفتگو در خصوص موضوعات بحث برانگیز پرداخته و در جستجوی راهکارهای مشترک برای حل آن باشد. در رابطه با تهران می توان گفت که موضع این کشور در قبال مناقشه سوریه سازنده‌تر است. حتی می توان گفت که دو جبهه حول درگیری های سوریه به وجود آمده است. یک جبهه از کشورهای ایالات متحده، فرانسه و ترکیه تشکیل شده و جبهه دیگر از روسیه، چین و ایران و چند کشور دیگر. طبیعی است که در این جریان، روابط میان مسکو و تهران اگر بهتر نشود، بدتر هم نخواهد شد.
کد خبر 1652025

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha