به گزارش خبرنگار مهر، نشست رونمایی و نقد رمان «شب رنج موسی» نوشته مصطفی جمشیدی که به تازگی از سوی نشر روزگار منتشر شده است، عصر روز سهشنبه 24 مردادماه در سرای داستان بنیاد ادبیات داستانی و با حضور نویسنده، جهانگیر خسروشاهی و عباس اکبری برگزار شد.
در ابتدای این مراسم عباس اکبری در سخنانی با اشاره به اینکه بسیاری از منتقدان ادبی داخلی حس میکنند که نقد تنها به معنی بیان ایرادات واشکالات یک رمان به شمار میرود، گفت: نقد یک کتاب به تنهایی بهانه خوبی است که در کنار بیان ایرادات، زحمات نویسنده در تالیف یک اثر نیز دیده وعنوان شود و به نظر من تلفیق این دو موضوع، برکت نوشتن یک رمان است.
وی در ادامه با اشاره به وجوه تاریخی رمان «شب رنج موسی» افزود: کارکرد این رمان آشنا کردن مخاطبان خود با یک واقعیت تاریخی فراموش شده است و آنها را راغب میکند که به این حقیقت تاریخی بار دیگر رجوع کرده و آن را مرور کنند.
اکبری ادامه داد: در دهههای ابتدایی قرن گذشته گرایش هنرمندان و نویسندگان به خلق اثر بر مبنای شخصیتهای واقعی بسیار زیاد بوده و در دهههای اخیر نیز رسانهها به این موضوع بیش از پیش اهمیت دادهاند و از رمانهای خلق شده با شخصیت واقعی بیش از پیش دفاع میکردند. این موج اصلی حال حاضر در دنیا و کشور ما نیز هست؛ به ویژه اینکه با توجه به حادثه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس زندگی و شرح حال شخصیتهای واقعی زیادی که با جنگ در ارتباط بودهاند جمعآوری و منتشر شده است و میتواند منبع خوبی برای تولید آثار هنری به شمار آید.
رمانی خالی از حقایق زندگی امام موسی صدر
در ادامه این مراسم، جهانگیر خسروشاهی نیز در سخنانی با طرح این سئوال که آیا نویسنده حق دارد به صرف نوشتن رمان تاریخی به سمت تغییر تاریخ و تحریف آن حرکت کند یا خیر اظهار کرد: در مورد امام موسی صدر، کارهای مستند و مکتوب زیادی انجام شده است و نکات فوقالعاده مهمی درباره زندگی ایشان تاکنون منتشر و ارائه شده است، اما به نظر میرسد هیچ کدام از این نکات در این رمان جایی پیدا نکرده است.
وی افزود: مساله مهمی مانند علت ربایش امام موسی صدر در این کتاب بدون پاسخ مانده است و رابطه سه کشور ایران و عراق و لبنان با ایشان هم در رمان خوب ترسیم نشده است و همه آنهاست که مرا وادار میکند از نویسنده سوال کنم تا چه اندازه میتواند در اتفاقات تاریخی برای نوشتن رمان تخیل خود را وارد کند. فکر میکنم نگاه این رمان به امام صدر نگاه جامعی نیست و جا دارد که نویسنده در ادامه این اثر کار دیگری هم بنویسد و او را تنها از این پنجره معرفی نکند.
خسروشاهی همچنین گفت: امام موسی صدر، شخصیتی است که کشور لبنان را دچار تحول اساسی کرده، اما در این رمان تنها چند مامور امنیتی به تصویر کشیده شده است که میخواهند به واسطه او آمال حقیر خود را جامه عمل بپوشانند و این شایسته معرفی این شخصیت نیست.
«شب رنج موسی» به دنبال بیان حقیقت نیست
در ادامه و پس از سخنان خسروشاهی، عباس اکبری در سخنانی با اشاره به او اظهار کرد: وقتی قالبی تاریخی برای نوشتن یک اثر داستانی انتخاب میشود، بسته به خود نویسنده، میتوان حدس زد که تا چه انداره میتوان تخیل را در ایجاد آن شخصیت به کار برد. در واقع میزان این دخالت به خود نویسنده باز میگردد و البته شرایط پیرامونی او نیز مهم است.
وی ادامه داد: به اعتقاد من در این کار جمشیدی چندان به دنبال بیان حقیقت نبوده است، البته تمایل به دروغپردازی نیز نداشته است، ولی گاه به تعبیر ادوارد مورگان فورستر، نویسنده گاه چنان حرف میزند که مخاطب هم دوست دارد درباره آن چیزی بداند و هم نمیتواند حدسی درباره آن بزند. به نظر من جمشیدی در این رمان به دنبال معرفی زندگی امام موسی صدر در یک خط روایی ثابت نبوده است. محوریت داستان در این رمان امام موسی صدر به طور مشخص نیست. کاراکترهای دیگری هم هستند که درباره او حرف میزنند و میاندیشند و تصمیم میگیرند، اما در عین حال و در موقعیتی خاص شخصیت دیگری جز او نیز وجود ندارد که این ماجرا بر مبنای پیرامونی او بگذرد. به اعتقاد من نوشتن درباره چنین شخصیتی باید با همین ساختار رخ میداد، اما اینکه این ساختار تا چه اندازه در بیان حقیقت موفق بوده است یا نه جای سئوال وجود دارد.
وی در پایان تاکید کرد: رمان تاریخی نباید مخاطب را در میان راه رها کند، بلکه باید او را به مرزی از اطمینان هم برساند و به نظر من جمشیدی در این موضوع موفق نبوده است.
نوشتن این رمان ریسک بود
در ادامه این مراسم، مصطفی جمشیدی نویسنده این رمان نیز در سخنانی با اشاره به اینکه در نوشتن رمان تاریخ میزان وفاداری به تاریخ بسته به خواست نویسنده است، گفت: به عنوان یک داستاننویس مسلمان در مورد شخصیت امام موسی صدر معتقدم که حرکت او در لبنان یک حرکت بزرگ و پیامبرگونه بوده است و به همین اساس برای نزدیک شدن به شخصیتی مثل او نمیتوان چندان دل به حقیقت بست.
وی همچنین افزود: سوژه این رمان به زندگی اصحاف کهف بسیار نزدیک است و به نظر من این سوژه یک ذخیره بسیار عجیب داستانی است که 30 سال ما را در یک وضعیت مبهم قرار داده است. من هم برای نوشتن این رمان با یک معما روبرو شدم، ولی سعی کردم آن را در خرده معماهای دیگری تقسیم کنم.
جمشیدی تاکید کرد: نوشتن این رمان ریسک بزرگی بود. من برای این کار به داستاننویسی قرآنی که تاکید دارد در نهایت نمیتوان به حقیقت رسید، تاسی کردم و امیدوارم که در نهایت اثری در خور توجه برای مخاطبان خلق شده باشد.
نظر شما