پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲۱ آبان ۱۳۹۱، ۸:۳۴

اصول تربیت دینی-1/

اصول تربیت دینی از منظر آیات و روایات/ تأکید امام صادق(ع) بر تأدیب

اصول تربیت دینی از منظر آیات و روایات/ تأکید امام صادق(ع) بر تأدیب

خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه: یکی از زمینه‏هایی که "جوانی" در آن مورد توجه خاص قرار گرفته، تعلیم و تربیت است. در این دوره درباره تعلیم و تربیت سفارش ویژه شده است.

مقدمه
فعالیت‎های تربیتی، از جمله فعالیت‎های اساسی است که در حیات فردی و جمعی انسان، تأثیر انکارناپذیر دارد. این فعالیت‎ها برای تحقق اهداف مورد نظر، تابع اصل یا اصولی هستند. مشخص کردن اصول تربیت در هر حیطه ( دینی، اجتماعی، اخلاقی، عقلانی و غیره) که باشد، از جمله اقدامات اساسی است که باید قبل از هر فعالیت تربیتی انجام پذیرد.

این اصول از هر منبعی اخذ شوند -فلسفه، دین روان شناسی، جامعه شناسی و سایر رشته‏های معرفتی و علمی- باید پاس داشته و به رعایت آنها اهتمام ورزیده شود؛ در غیر این صورت، جریان تربیت، در فرایند خود تا رسیدن به هدف نهایی دستخوش مخاطره خواهدشد. در ذیل، به اصولی از تعلیم و تربیت دینی می‎پردازیم که بخش‎‏ها و جنبه‏های گوناگونی از موضوع تربیت را تحت پوشش قرار می‎دهند، بخش‎هایی مانند سیاست‎ها، اهداف، برنامه‏ریزی‏ها، روش‏ها و محتوا.

1-جوان‏گرایی
اسلام دامنه سنی آموزش را از مهد تا لحد قرار داده است. در خصوص تربیت نیز اسلام گرچه تا قبل از 40 سالگی را مهم شمرده، محدودیتی قایل نشده است. با این همه، اسلام به همه مراحل رشد و تکامل انسان به یک چشم ننگریسته است؛ برخی دوران را بر برخی مقدم داشته و آن را از نظر تعلیم و تربیت حائز اهمیت ویژه دانسته است. در این میان، دوران جوانی برای تعلیم و تربیت دینی حساب جداگانه‏ای دارد.

اساساً جوانی در اسلام، به طور ویژه مورد توجه قرار گرفته است و برای جوان در زمینه‏های گوناگون، احکام و دستورهای ویژه و مستقیم قرارداده شده است. به عنوان نمونه درباب نیکی به جوانان، پیامبر اکرم(ص) می‏فرمایند: «من به همه شما مسلمانان توصیه می‎کنم که با جوانان با نیکی و نیکوکاری رفتارکنید».

یکی از زمینه‏هایی که جوانی در آن مورد توجه خاص قرار گرفته است، تعلیم و تربیت است. در این دوره درباره تعلیم و تربیت سفارش ویژه شده است. امام صادق(ع) در مقام اهمیت آموزش جوانان می‎فرماید« دوست ندارم از شما مسلمانان جوانی را ببینم که به غیر از یکی از این دو حالت صبح کند: یا عالم باشد یا جوینده علم».

در روایتی دیگر همان امام بزرگوار برای تأکید بر فراگیری معارف دینی توسط جوانان می‏فرماید«اگر جوانی از جوانان شیعه را نزد من بیاورند که وظیفه خود را در شناخت دین انجام نمی‏دهد، او را تأدیب خواهم کرد». در این روایت دو تعبیر شایسته تأمل است: یکی «تأدیب» که در گزاره‏های دینی کمتر به کار رفته است، و دیگری «تفقُه» در دین که نشان دهنده لزوم درک عمیق دین است.

«جوانی» در اصطلاح رایج حدود 14 تا 29 سالگی را در بر می‎گیرد، ولی در این مبحث، در مقابل پیری استعمال شده است ودامنه وسیع‏تری از سال‏های عمر را شامل می‏شود. در حقیقت بخشی از بزرگسالی و به خصوص قسمتی از کودکی را شامل می‎شود. تعیین دقیق دامنه جوانی از نظر اسلام، مستلزم تحقیق لغت شناسی در خصوص واژگان مأخوذ از روایات است، که بیش از این به آنها اشاره شد.

به هر روی، جوانان ارزش سرمایه‎گذاری ویژه برای تربیت دارند، آنان به دلیل آنکه ذهنی خالی و نامشوش دارند، سریع فرا می‎گیرند و نیز آموخته‏هایشان پایدارتر است. پیامبر فرمود: « آن کس که در جوانی بیاموزد، آموزشش به منزله نقش در سنگ است(ثابت و پایدار می‏ماند) و آن کس که در بزرگسالی بیاموزد، آموزشش به منزله نوشتن روی آب است».

رهبران دینی توجه مربیان و دست اندرکاران تربیت دینی را به این نکته مهم جلب کرده‏اند که در فعالیت خود، جوانان را محور قرار دهند و نیز سیاست و برنامه مخصوص آنان تدارک ببینند.

2- تفرد
تفرد از اصول بنیادین تعلیم و تربیت است و بدین معناست که هر انسان، هرچند شباهت‏هایی با دیگران دارد، دارای خصوصیات جسمی، ویژگی‏های روانی و توانایی‏های مختص ذهنی، هوشی و ادراکی متمایز با دیگران است که او را موجودی مستقل، تام و فردی خاص می‏سازد. این ویژگی‏ها به منزله تفاوت‏های فردی، بسیار دامنه‏دار و وسیع است و در اخلاق، رفتار و استعداد افراد در ساحت‏های گوناگون زندگی کاملا مشهود است.

توجه به این تفاوت‏ها در ساحت تعلیم و تربیت، از اهمیتی ویژه برخوردار است و رعایت آن به این معناست که باید:1.متربیان استعداد یابی شوند و ویژگی‏های هوشی، عاطفی و ادراکی هرکدام از آنان بازشناسی شود.2. متربیان با توجه به خصوصیات ذهنی، هوشی و روانی طبقه بندی شوند و برای هر طبقه، به فراخور استعدادها و خصوصیات، هدف و برنامه ویژه تهیه شود.3. متربیان تحت تربیت یک مربی، محدود و معدود شوند، تا بتواند به وضعیت آموزشی وپرورشی آنان با توجه به تفاوت‏هایشان رسیدگی کند.

3-تفاوت‏های اجتماعی
تفاوت اجتماعی در مقابل تفاوت فردی(تفرد) است و منظور از آن هر نوع تفاوتی است که متکی بر تفاوت‏های درونی فرد نباشد، و ناشی از موقعیت و جایگاه وی در جامعه و اجتماع باشد، خواه جایگاه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و یا غیرآن. در مبحث تفرد، به قسمتی از تفاوت فردی اشاره شد که خارج از حیطه مورد توجه جدی روان شناسان شخصیت و یادگیری بود. به نظر می‏رسد مبحث« تفاوت‏های اجتماعی» اساساً در مباحث علوم تربیتی معاصر جایی ندارد (چه رسد که در سطح اصلی تربیتی مطرح باشد) و از اختصاصات نظام‏های تعلیم و تربیت دینی به طور خاص از ویژگی‏های نظام تعلیم و تربیت اسلامی است.

بر سیاق اصل تفاوت‏های فردی، اصل تفاوت‏های اجتماعی به ما می‎گوید افراد بر حسب موقعیت و جایگاهشان در جامعه و اجتماع، باید برنامه و اهداف تربیتی مخصوص داشته باشند و از آنان انتظارات تربیتی متفاوت داشت. به دلیل شباهت بین این دو اصل، مباحث مشترکی بین آنها وجود دارد که از تکرارشان در قسمت بعد خود داری و بیشتر به دلایل اسلامی آن پرداخته می‎شود.

کد خبر 1738207

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha