۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۴، ۱۵:۳۴

با حضور چهره هاي سينماي جوان و دست اندركاران فيلم كوتاه و تجربي كشور

ميزگرد جايگاه سينماي جوان و تعامل با سينماي حرفه اي ايران در خبرگزاري مهر برگزار شد // آفريده: سينماي ايران به هواي تازه نيازدارد

تاثير و تعامل سينماي جوان بر سينماي حرفه اي ايران، با حضور تعدادي از دست اندركاران توليد فيلم كوتاه و تجربي كشور، در خبرگزاري " مهر " بررسي شد.

محمد آفريده:
70 درصد سينماي بدنه بايد تازه شود

به گزارش خبرنگار تلويزيوني " مهر "،  در نشست خبري كه صبح امروز ( سه شنبه 27 ارديبهشت ماه ) با حضور محمد آفريده، پوپك مظفري، امير شهاب رضويان، شهرام مكري، رهبر قنبري، محمد سليماني، بايرام فضلي ، بيژن ميرباقري و پريوش نظريه در خبرگزاري " مهر" برگزار شد، دست اندركاران فعال درعرصه مديريت و توليد فيلم كوتاه، مستند و تجربي به بحث و گفت وگو درباره رابطه سينماي حرفه اي و كوتاه پرداختند.

محمد آفريده كه پيش از اين به عنوان مديرعامل انجمن سينماي جوانان ايران و مركز گسترش سينماي مستند وتجربي فعاليت مي كرده است،  با تشكر از برگزاري اين نشست، برگزاري ميزگردي با اين موضوع را تحسين كرد و گفت: سينما درهر كشوري وابسته و نيازمند پنجره هاي نو و حيات تازه اي است كه از اين حيات از طريق سينماي جوان جريان مي يابد. اگر ما اين پنجره را ببنديم ، سينما پس از مدتي دچار ياس و ركود و تكرار مي شود كه البته در ساير كشورهاي دنيا نيز شرايط به همين گونه است. در جشنواره كلرمون فرانسه به من گفته شد كه مسوولين هنري اين كشور به فيلم تجربي، كوتاه و مستند 2 برابر ارزش و اعتباري كه براي سينماي بدنه و اكران در نظر مي گيرند، توجه و نگاه دارند. چون عرصه سينماي جوان جايگاه افراد مختلفي است كه از ديد و نگاه تازه اي برخوردارند و فرزند زمان خود محسوب مي شوند و از قيد و بندهاي سينماي بدنه رها هستند.
وي خاطر نشان ساخت:  بعد از انقلاب اسلامي به دليل ماهيت و شرايطي كه سينماي قبل از انقلاب داشت، ادامه حيات و فعاليت آن امكان پذير نبود. به همت دليل سينماي حرفه اي به سمتي گام برداشت كه با شرايط انقلاب هماهنگ باشد. آن موقع سينماي حرفه اي نيازمند نيروهاي انساني بود كه بتوانند به اين عرصه وارد شوند و فيلم هاي مناسب شرايط جديد را توليد كنند. در اين زمان انجمن سينماي جوان كار خود را آغاز كرد و به آموزش جوانان علاقمند در اين عرصه پرداخت و تعدادي فيلم سوپر هشت توليد شد. اما چون شرايط اين سينما با سينماي حرفه اي بسيار متفاوت بود و علاقمندان اين عرصه توانايي حضور در سينماي بلند و حرفه اي را نداشتند، مركز گسترش سينماي مستند و تجربي راه اندازي شد كه به توليد فيلم 35 ميليمتري مي پرداخت تا توليد كنندگان اين عرصه توانايي بيشتري براي حضور در عرصه سينماي حرفه اي به دست بياورند.
آفريده به شرايط كنوني توليد فيلم حرفه اي در كشور اشاره كرد و يادآور شد:  در حال حاضر " سينماي حرفه اي" يا به عبارتي "سينماي بدنه" از تشكيلات مشخص صنفي و دولتي برخوردار است و در حال حاضر 400 كارگردان عضو انجمن كارگردان هاي خانه سينما هستند و از ابزار و اهرم هاي لازم براي توليد و فعاليت برخوردارند. اما آنچه كه در اين بخش مهم است اينكه 70 درصد سينماي حرفه اي ما بايد تازه شود تا از ملال و تكرار و روزمرگي رهايي يابد. درهمه جاي دنيا سينما بي رحم است و نيروهاي ضعيف تر بايد كنار بروند تا افراد خلاق تر و جديد وارد عرصه توليد سينماي شوند. اما ارتباط هاي پيچيده اي كه در سينماي حرفه اي وجود دارد، اماكان اين تازه شدن را نمي دهد و به همين خاطر تكرار در همه جاي آن به چشم مي خورد. از سال 1376 كه شرايطي براي توليد و فعاليت سينماي جوان فراهم شد، ورود جوان ترها هم به عرصه توليد به وجود آمد. حتي در طي اين چند سال امكان توليد فيلم 35 ميليمتري هم به جوانان فعال در اين عرصه داده شد تا توانايي هاي آنها مشخص شود. حضور در جشنواره هاي معتبر جهاني و به عرصه رسيدن جواناني كه خيلي زود به بخش سينماي حرفه اي وارد شده اند از نتايج اين دوران بود.
وي ادامه داد:  درحال حاضر نسل تازه اي از فيلمسازان به وجود آمده اند كه از اطلاعات و انديشه خوب و تازه اي برخوردارند، اما درها بسته است و فرصت كافي براي فعاليت ندارند. متاسفانه ساختارهاي مديريت ما فرسوده اند و همين مساله باعث ايجاد شرايط بلا تكليفي و سرگرداني در ميان سينماگران جوان ما شده است. در ميان بيشتر مديران ما نگرش سنتي وجود دارد و دچار روزمرگي هستند. از سوي ديگر يك جريان پويا و زنده هم براي حضور در عرصه فشار مي آورد. به عقيده من، همه مراكز هنري ما اعم از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، تلويزيون و حتي حوزه هنري در ايجاد اين شرايط مقصر هستند. حوزه هنري كه وابسته به سازمان تبليغات اسلامي است و يك مركز هنري با پسوند اسلامي است، بايد شرايط توليد دراين عرصه را فراهم سازد.
مديرعامل سابق انجمن سينماي جوان درباره اينكه تغيير شرايط به چه ترتيب بايد صورت بگيرد، يادآور شد:  نبايد انتظار داشت كه نيروهاي جوان و تازه نفس يكباره وارد سينما شوند. من مدتي سينماي هاليوود را بررسي مي كردم به اين نتيجه رسيدم كه هرچند وقت يك بار تهيه كنندگان به جوانان ميدان مي دهند تا خلاقيت و تجربيات خود را به تصوير بكشند. اين مساله هم وجود دارد كه گاهي يك سينماگر با تحمل مشكلات و شرايط سخت وارد عرصه فيلمسازي كوتاه مي شود و پس از مدتي كه فيلمش موفق شد، وارد توليد حرفه اي و سينماي بلند مي شود و اين مساله از نظر مالي شرايط او را تغيير مي دهد و همين مساله در نهايت موجب مي گردد تا اين فيلمساز برخلاف ابتداي فعاليتش از بستر جامعه جدا شود و آرام آرام آثاري توليد كند كه شبيه قديمي ها است و به آن ورطه تكرار و روزمرگي بيفتد. گاهي هم بحث از اين مي شود كه سينماي جوان و تجربي، فيلم هاي نفروش و خاص توليد مي كند. اتفاقا" در اين عرصه هم افرادي وجود دارند كه آثارشان به درد سينماي بدنه و اكران مي خورد و در عين حال از ديد تازه و خلاقي برخوردارند. سينما بايد بتواند همه ذائقه ها را به خود جلب و جذب كند. مساله بر سر ظرفيت ها و ايجاد شرايط تازه درعرصه مديريت و چگونگي توليد است.

سيد شهاب رضويان:
سينماي حرفه اي ايران در قصه و ساختار تكراري و كليشه اي شده است
 

سيد شهاب رضويان، يكي از كارگردان هاي عرصه سينماي جوان و تجربي دراين نشست درباره تاثير سينماي جوان بر سينماي حرفه اي گفت:  وقتي فيلمسازان قديمي ما در جشنواره هاي بزرگي مانند كن حضور ندارند، مطبوعات تيتر مي زنند كه غيبت "بزرگان" سينما در فلان جشنواره يا مطالبي از اين دست را انتشار مي دهند.

وي گفت:  اما مساله اينجاست كه اين بزرگان هم زماني جوان و بي تجربه بودند و نخستين تجربه هايشان درعرصه فيلمسازي و حضور در جشنواره ها را انجام داده اند. هر چند كه حضور درجشنواره ها يا حتي گرفتن جايزه از آنها، معيار و سنجش چندان مناسبي نيست. مساله بر سر اين است كه سينماي حرفه اي ما از يك پتانسيلي برخوردار است كه در حال حاضر نيازمند نو شدن و بازسازي است. عوامل فني توليد، كارگردان ها، نويسندگان و ساير دست اندركاران قديمي شده اند، به همين خاطر هم قصه ها و ساختارها تكراري و كليشه اي شده اند.
اين فيلمساز ادامه داد:  در ميان فيلم هاي پيش از انقلاب ما كمتر از 10 فيلم ماندگار پيدا مي كنيم كه از رويكردي روشنفكري برخوردار بودند و در زمان خود چندان هم به فروش دست نيافتند كه " خشت و آينه " ابراهيم گلستان، " رگبار " بهرام بيضايي و " آرامش در حضور ديگران " ناصر تقوايي از جمله اين آثار شاخص هستند. بعد از انقلاب كه فضاي فعاليت سينماي حرفه اي و كوتاه باز شد، اين عرصه با گسترش روز افزوني مواجه گرديد. شهرستاني هايي كه در اوايل انقلاب با سينماهاي بسته و نداشتن تفريح مواجه بودند، با بردن امكانات توليد به اين شهرستان ها امكان فعاليت و حضور جوانان فراهم شد. از طرف ديگر،  وجود مراكزي همانند مركز فيلمسازي آزاد  و كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان شرايطي را فراهم ساخت كه فيلمسازان جوان بتوانند به عرصه سينماي حرفه اي راه پيدا كنند و نسل دوم فيلمسازان كشور را تشكيل بدهند. از حدود سال 76 همين سينماگراني كه طي 20 سال تربيت شده بودند، با ايجاد شرايط جديد به عرصه وارد شدند. جالب اينكه ابتدا سينماگران بخش حرفه اي نيز نسبت به اين سينما جبهه گرفتند و آن را ابتدا نفي كردند. اما بعد كه اين سينما از نظر اقتصادي و جهاني هم به موفقيت هايي دست پيدا كرد، نوع نگاه فيلمسازان سينماي حرفه اي هم با تغيير مواجه شد.
وي به حضور نسل تازه فيلمسازان كشور اشاره كرد و توضيح داد:  غرب پس از اينكه سينماي كيا رستمي، پناهي، مخملباف و ... را ديده بود و با اين نگاه فيلمسازان ايراني آشنا شده بود، با موج تازه اي از آثار كارگردان هاي ايراني مواجه شد كه در پي ريشه آن بود و به اين نتيجه رسيد كه همه اين فيلمسازان ريشه در فيلم كوتاه دارند. قنبري، قبادي و بيش از 10 سينماگر ايراني حاضر در عرصه هاي جهاني همگي از سينماي جوان و كوتاه به عرصه راه يافته اند. همين مساله هم باعث شد در حال حاضر از فيلمساز مي خواهند تا فيلم هاي كوتاهش را ابتدا ارايه دهد. همه آنچه گفته شد اشاره به اين مساله است كه زماني ( از اوايل انقلاب ) صرف آموزش نيروهاي جديد توليد فيلم شد. پس از آن مساله توليد و ايجاد زمينه هاي توليد مطرح گرديد. در حال حاضر ما نيازمند ايجاد شرايط تازه اي براي عرضه هستيم. نكته مهم اين است كه جايگاه فيلم كوتاه از بودجه سينمايي كشور كجا است. اصولا" بودجه اي كه براي ساخت فيلم در كشور در نظر گرفته شده است، چگونه تقسيم بندي و هزينه مي شود. چه مقدار آن بايد به صرف توليد فيلم هاي كوتاه، مستند، تجربي و انيميشن اختصاص يابد. در حال حاضر سينماگران شاخص ما حدود 50 و 60 سال سن دارند و زماني فرا مي رسد كه بايد از اين عرصه خارج شوند. بنابراين نسل هاي تازه بدون ترديد بايد وارد اين عرصه شوند. مساله اينجاست كه سينما در خودش زايش و پويايي ندارد و بايد نيروهاي ديگري براي ايجاد خلاقيت به اين عرصه وارد شوند.

رهبر قنبري:
مديران فرهنگي سينما را فقط ابزار تبليغي مي دانند

رهبر قنبري، فيلمساز ديگري بود كه در اين نشست به بحث درباره تاثير سينماي جوان بر سينماي حرفه اي پرداخت و گفت:  به عقيده من مديران فرهنگي كشور ما توجه چنداني به سينما ندارند و از نظر آنها اين عرصه براي تبليغ و دادن آمارهاي سالانه اهميت دارد. در اين عرصه افرادي چون محمد آفريده و محمد بهشتي بسيار كم هستند كه يك موج حركتي ايجاد مي كنند و در سينماگران ذوق توليد به وجود مي آورند. ولي اين نوع حركت ها در برنامه ريزي هاي بلند مدت و افكار و انديشه هاي مديران دولتي جايي ندارد. براي فرهنگ سازي 5 سال كفايت مي كند. اكنون 5 دوره 5 ساله از انقلاب ما مي گذرد، اما هنوز اين عرصه به قدر كافي سامان نيافته است. در حال حاضر نسل خوبي در عرصه توليد سينما فعاليت مي كند كه نيازمند حمايت و بودجه است. اما متاسفانه در اين زمينه به قدر كافي حمايت مالي وجود ندارد.

اين كارگردان تاكيد كرد:  تا اين تفكر در آراء و رفتار مديران سينمايي ما به وجود نيايد كه ما نيازمند سينمايي بالنده وارزشمند هستيم و بايد نسبت به پويايي آن اقدام كنند، نمي توان انتظار تحول چشمگيري را داشت. سينما منابع اصلي موضوعي خود را از جامعه مي گيرد و اين عرصه رابطه ميان فرهنگ و فن آوري را فراهم مي سازد. جوان و سينماگر جوان چون در معرض استفاده از ابزار و فن آوري هاي مدرن قرار مي گيرد، به نظر مي رسد از قديمي تر ها عاقل تر است و مي تواند پيشرفته تر عمل كند. اما چون در عمل از ريشه هاي سنتي ( سنت ناب و فرهنگ اصيل ) دور است و در جريان عمق باورهاي عمومي جامعه خود قرار ندارد و جامعه اين امكان را در اختيار او قرار نداده است تا روحش را از مسايل معنوي غني كند، از قدرت تحليل بي بهره مي ماند و بدون پشتوانه عمل مي كند و در نتيجه پيروزي هايش مقطعي و موقت است.  اين مساله هم باعث مي شود سينماي نه چندان با كيفيت بدنه همچنان بتواند به كار خود ادامه دهد و فيلمسازان اين عرصه به بهانه مال اندوزي فرصت را از جوان ترها بگيرند.
وي در ادامه به مساله نياز به تداوم فرهنگي در جامعه اشاره كرد و توضيح داد:  به عقيده من اينكه از نسل هاي مختلف فيلمسازي صحبت مي شود، چندان صحيح نيست. چون فيلمسازان ما از نظر سني نسل دارند، اما از نظر عقلي نسل وجود ندارد. يعني ما در دوره هاي مختلف فعاليت فيلمسازان كشور با دوره هاي مختلف از نظر مفهومي برخوردار نيستيم. مساله بر سر اين است كه فيلمسازي در كشور ما فاقد نظريه پردازي و مسايل تئوريك است و فن آوري مدرن فقط در جهت استفاده تجاري فيلمسازان به كار گرفته شده است.

"ادامه دارد"

کد خبر 184510

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha