اخلاق رسانه اي
به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر "، اخلاق رسانه اي نقطه تلاقي علم اخلاق و عمل رسانه يا ارتباط جمعي است. اخلاق رسانه اي امري دروني و مرتبط با ارزشها و هنجارهاست. بر اساس اين مفهوم دروني است كه مجموعه قواعد و اصول اخلاق بايد توسط ارتباط گر و سازمان ارتباطي رعايت شود و از اين نظر با حقوق و قانون رسانه ها متفاوت است.
چه بسا بسياري از شگردهاي رسانه اي كه به ظاهر با هيچ اصل و بند و تبصره اي از حقوق و قانون تنافي نداشته باشد اما با اصول اخلاق منافات دارد. از سوي ديگر اخلاق رسانه اي با ارزشها و هنجارها سروكار دارد ، ارزشها و هنجارهايي كه از درون فرهنگ جامعه و در جامعه اسلامي از درون فرهنگ اسلامي سر بر مي آورد. لذا اخلاق رسانه اي اگر چه تابع اصول و قواعدي كلي و جهان شمول است اما به سبب ريشه گرفتن آن از مجموعه ارزشهاي بطن جامعه مي تواند از جامعه و فرهنگي به جامعه و فرهنگ ديگر متفاوت و متغير باشد. از اين رو تدوين اصول كلي اخلاق رسانه اي به سادگي تدوين قواعد كلي حقوق رسانه ها نيست و در هر فرهنگ و جامعه اي ، تعاريف و محدوده هاي خاص خود را دارد.
در دايرة المعارف بين المللي ارتباطات ، اخلاق رسانه اي زير مجموعه اي از اخلاق عملي و يا حرفه اي دانسته شده كه از تركيب توصيف و تئوري تشكيل شده است. در اين دايرة المعارف آمده است : اخلاق رسانه اي شاخه اي جديد ولي مهم از اخلاق حرفه اي است... . در قضاوت هاي معنوي سطوح تصميم گيرنده در رسانه ها، اخلاق رسانه اي از جايگاه ويژه اي برخوردار است. البته حفظ اهميت اصول و تئوري اخلاقي رسانه اي به طور منطقي دو روي يك سكه اند. كند و كاو در دنياي بزرگتري از اخلاق عملي نشان مي دهد كه اگر تنها هدف ، توصيف اخلاق واقعي در ميان دست اندركاران باشد ، نتيجه كار بدست آوردن حداقل اخلاقيات است و اگر روي اخلاقيات حاكم شود ، دايره اي بسته و دور از واقعيت به وجود مي آيد. بسياري از معيارهاي اخلاقي در علم رسانه در همه جاي دنيا مورد قبول نيستند. در واقع محققاني نظير ديكسون حتي مدعي اند فقدان توافق جهاني درباره هنجارهاي اخلاقي از مشخصه هاي ارتباط جمعي است و خواهد بود. در نتيجه بسياري از مقررات اخلاقي كه در اين مورد وضع شده اند در بهترين شكل خود ، تنها رهنمود هاي هنجاري هستند كه بر هيچ فلسفه اخلاقي مشتركي مبتني نيستند و روزنامه نگاران و ارتباط گران ، بسته به موقعيت ، به نحوي خاص با آنها روبرو مي شوند.
تصويب قوانين گسترده ، براي اعمال چنين هنجارهايي كه دوام و مقبوليت آنها مورد ترديد است ، بسيار غير عملي است.(كاسوما ،1375) به دليل تنوع ارزش ها و هنجارهاي موجود در فرهنگها و جوامع مختلف ، تدوين نظام نامه هاي اصول اخلاق حرفه اي رسانه اي كه شكل جامع و شامل و عام داشته باشد ، بسيار مشكل است و در صورت تحقق ، چندان مشكل گشا نخواهند بود.
به گزارش "مهر"، در گزارش كميسيون مك برايد درباره حقوق حرفه اي و اصول اخلاقي رسانه اي با بيان تاريخچه اي از تدوين هنجارهاي اخلاق حرفه اي كه نخستين بار در دهه 1920 آغاز شد آمده است : در حال حاضر شصت كشور در سراسر دنيا نظام نامه هاي كم و بيش گسترده اي را كه اغلب مورد پذيرش اشخاص حرفه اي قرار گرفته است ، پذيرفته اند. استانداردهايي را براي رفتار تعيين مي كنند روي هم رفته جنبه اي عام دارند، از جمله آزادي دسترسي به منابع اطلاعات ، عنيت و تعهد به خودداري از وارد آوردن افترا، اما اغلب اينها در لفافه ابهام و گاهي اصطلاحاتي نارسا هستند .
دليل اين نارسايي را بايد در تنوعات فرهنگي و در نتيجه تنوع در مباني ارزشي هر فرهنگ و جامعه جستجو كرد. لذا معني و ارزش هاي منسوب به مفاهيمي چون اخبار، حقيقت ، عنيت ، آزادي و حق دانستن واقعيات ، مي تواند با توجه به شرايط خاص يا با توجه به نيازها و اولويت هاي يك جامعه مفروض در يك برهه مفروض زماني تغيير كند.
قواعد اخلاقي فردي در مورد هر ملتي تنها با توجه به اولويت هاي ملي ، محدوديت هاي زباني ، تنوع فرهنگي و يا نوع ساختار سياسي تغيير مي كند. لذا عليرغم تلاش هاي سازمان هايي چون يونسكو در دستيابي به قواعد اخلاقي پذيرفته شده رسانه اي كه جنبه عام و فراگير وبين المللي داشته باشد ، فرايند ارتباطات جمعي در عمل تابع ديدگاه خاص هر روزنامه نگار است. بنابراين در زمينه اخلاق رسانه ها، ديدگاه ها و نظرات متفاوت و متنوعي بسته به تفاوت و تنوع معتقدات فرهنگي و فلسفي نظريه پردازان مختلف ، عنوان شده است.
گزارش "مهر" مي افزايد : برخي از اين ديدگاه ها عبارتند از : موقعيت گرايي و يا اباحي گري كه معتقد است مهم آن چيزي است كه رسانه يا ارتباط گر ميل دارد در يك لحظه خاص انجام دهد؛ ماكياول گرايي كه رفتار غير اخلاقي را در مورد خاص به شرط آن كه به ندرت و مخفيانه صورت گيرد مجاز مي داند؛ غايت گرايي كه پيامد ها را تنها عوامل تعيين كننده دراخلاقي بودن عمل ارتباط گر مي داند و به حاصل عمل بي توجه است؛ لذت گرايي كه معتقد است يك عمل صحيح رسانه اي عملي است كه در خدمت منافع افراد بيشتري باشد؛ خود گرايي كه معتقد است يك عمل صحيح رسانه اي عملي است كه براي خود ارتباط گر لذت بخش و مطلوب باشد و گروه هاي ديگر كه به نظر آنها ، با وضع قوانين فراگير در مورد اخلاقيات رسانه اي ، رويكرد خبرنگاران به اخلاق رسانه اي ، يك رويكرد واحد و از نظر قانوني ممكن خواهد بود.
اما ديدگاه اسلام به اخلاق رسانه اي كه در اصول ، ارزشها ، فلسفه و ماهيت اين دين الهي ريشه دارد ، ديدگاهي عام و فراگير و جهان شمول شمرده مي شود كه اگر چه منتسب به فرهنگي خاص به نام فرهنگ اسلامي است اما به دليل فطري بودن اين دين ، در برگيرنده تمامي اصول و فروع اخلاقي است كه در زمينه رسانه ها مطرح شده است.
اخلاق رسانه اي در اسلام
اسلام به عنوان دين خاتم و منطبق با فطرت همه آدميان ، همه اصول اخلاقي ياد شده را مورد تأكيد و تصريح قرار داده و آيات قرآن ، احاديث و سيره رسول اكرم (ص) و ائمه اطهار(ع) ، همگي سرشار از رهنمودهايي است كه مي تواند اصول حرفه اي رسانه اي اسلامي شمرده شود.
در تبييين اخلاق حرفه اي رسانه اي از ديدگاه اسلام بايستي به تفاوت ماهوي تعاريف ، كاركردها و اصول پذيرفته شده در علم رسانه ها با مضامين و اصول اسلامي توجه نمود. با قبول اين فرض مي توان از منظري دروني اصول زير را به مثابه اركان اصلي اخلاق رسانه اي در اسلام مورد توجه قرار داد :
خبررساني
به گزارش "مهر" ، خبررساني و اطلاع رساني يكي از كاركردهاي اصلي رسانه ها است و اين كاركرد در كنار دو كاركرد ديگر شامل آموزش و سرگرمي يك ركن اساسي كار وسايل ارتباط جمعي را شكل مي دهد.
چنانچه اخلاق رسانه اي را در اسلام تابع گفتمان و يا جهان بيني فراگيري بدانيم كه احكام و اصول و ارزشهاي اسلامي را در ساير ابعاد زندگي بشر نيز تحت تأثير قرار داده و چارچوب وظايف فرد مسلمان را در آن قالب روشن ساخته ، اخلاق خبررساني را نيز بايستي در ذيل جهان بيني و پارادايم تفكر، اخلاق و اصول اسلامي دانست. ارزشهاي اخلاقي اسلام جزيره هاي جدا از هم نيستند كه هر يك را فارغ از ديگري و به گونه اي مطلق بتوان مبناي عمل قرار داد.
اسلام مجموعه اي به هم پيوسته از هنجارها و اصول و فلسفه هاست كه هر يك مكمل ديگري است. برخلاف تصوري كه در غرب از مفهوم و واژه دين وجود دارد اسلام دامنه كامل زندگي و تجربه بشري در سطوح خرد و كلان را در بر مي گيرد و همانگونه كه در سوره مائده آيه 3 آمده است : " امروز برايتان دين را كامل كردم" ، اسلام شيوه زندگي و دين كامل است و در حقيقت فرهنگ جامعي است كه شكل و الگوي فراگير زندگي به شمار مي رود. به دليل فراگيري اين الگو، يك مسلمان همواره به صورت هدفمند زيست مي كند و هيچگونه عملي خارج از چهارچوب گفتماني اسلامي نيست حتي عمل فرد مسلمان پيش از آنكه به منصه ظهور و دنياي خارج برسد در عالم قصد و اراده و نيت نيز مستحق ثواب و يا عقاب است تا جايي كه براي نيت و اراده جايگاهي فراتر از عمل ديده شده است.
انسان مسلمان همواره مقيد به حدود الهي است و مجاز نيست از آن حدود تخلف ورزد : " اينها حدود الهي است پس متعرض آنها نشويد"(سوره بقره ، آيه 229) و يا " اينها حدود الهي است پس نزديك آنها نشويد " (سوره بقره ، آيه 187) حدود الهي مرزبندي ها و حوزه مشخص شده وظايف و بايدها و نبايدهاي كلي و شاملي است كه انسان بايستي برآن اساس زندگي روزمره فردي و اجتماعي خود را سامان دهد و حكومت نيز بايستي زمينه هاي رعايت آن حدود را فراهم و تسهيل سازد.
اصل كلي در زندگي انسان مسلمان از خدا بودن و به سوي خدا رفتن است. "الي الله مرجعكم جميعاً"(سوره مائده ، آيه 48) تمامي نيات و اعمال مسلمان بايستي در راستاي دستورات خداوند و در جهت كسب رضايت پروردگار و منطبق با خواست خداوند باشد.
از جمله اين اعمال فرآيند خبررساني در رسانه هاي جامعه اسلامي است كه آن هم در ذيل اصلي كلي به نام اصل انطباق با اوامر الهي قرار مي گيرد. بنابراين ارتباط گر مسلمان هيچگاه مانند يك ارتباط گر سكولار غربي خود را فارغ از همه چيز به جز خبر نمي بيند.
ارتباط گر مسلمان خبر و خبررساني را نيز در سايه تلاش براي كسب رضايت و تحقق خواست خداوند پي مي گيرد. لذا در توصيف و تبيين اخلاق خبررساني اسلامي بايستي به اصول كلي و نيز ارتباط تنگاتنگ گفتماني تمامي اين اصول با يكديگر توجه و عنايت جدي داشت. نگاه تك بعدي به هر يك از اصول اخلاقي اسلام مي تواند خود هدايت كننده به سوي گمراهي باشد و نه فلاح.
گزارش "مهر" مي افزايد : اصول ياد شده هر يك به تنهايي مبناي عمل نيستند و بلكه همگي در هماهنگي و همراهي و ارتباط كامل با يكديگر معنا مي يابند. سرفصل هاي كلي همچون حق مداري ، عدالت ، تقوا و اصلاح جامعه ، همگي خطوط پيوند اصول و تأكيدات اخلاقي اسلام در امر خبررساني محسوب مي شوند و حلقه وصل رهنمودهاي اخلاقي اسلام در قالب آيات قرآن كريم و تعاليم معصومين عليهم السلام هستند ، از جمله تأكيدات اسلام در اين زمينه موارد ذيل قابل توجه است : "قل امر ربي بالقسط"(اعراف، آيه 29) اي پيامبر به مردم بگو كه پروردگارم به قسط و عدل دستور داده است. "ان اكرمكم عندالله اتقيكم"(حجرات ، آيه 13) بزرگوارترين شما نزد پروردگار با تقواترين شماست. "الحق احق ان يتبع" (غررالحكم و دررالكلم 1/319) حقيقت بهترين چيزي است كه سزد انساني در پي آن باشد.
بدين سان خبررساني اگر در راستاي اصول اسلامي و در جهت روشن ساختن حقيقت باشد از جمله بهترين كارها در جامعه اسلامي است. اگرچه رهنمودهاي اخلاقي اسلام در تمام عرصه هاي زندگي بشر و در ارتباطات فردي و اجتماعي در تمامي سطوح لازم الاتباع و تعيين كننده است اما به دليل اهميت فوق العاده و حساسيت و تأثيرگذاري خارق العاده وسايل ارتباط جمعي بر افكار عمومي و سرنوشت اجتماع توجه مجدد به اين اصول و رهنمودها در حوزه عملكرد رسانه ها بسيار ضروري تر به نظر مي رسد.
مسؤوليت اجتماعي خبرنگار
قواعد اخلاق اسلامي مسؤوليت پذيري اجتماعي است. تئوري مسؤوليت پذيري اجتماعي كه رويه رسانه هاي غير مذهبي يا غربي بر آن مبتني است ريشه در فردگرايي كثرت گرا دارد. در حالي كه اصل اسلامي مسؤوليت پذيري اجتماعي بر مفهوم امر به معروف و نهي از منكر مبتني است.
معناي تلويحي اين اصل آن است كه هر فرد و گروه به ويژه نهادهاي ارتباطات اجتماعي مثل مطبوعات, راديو و تلويزيون و سينما مسؤوليت دارند تا در مجموع. افراد جامعه را براي پذيرش اصول اسلامي و عمل بدان آماده سازند. در تاريخ اسلام بسياري نهادها و همچنين كانال هاي ارتباطي مثل مساجد: اذان (دعوت به نماز) و خطبه جمعه از اين مفهوم مسؤوليت اجتماعي استفاده كرده اند تا افكار عمومي را بسيج نمايند و افراد را به تلاش در جهت خير و سعادت فردي در اين جهان و جهان آخرت ترغيب نمايند. به طور كلي در جهان ظاهراً رسانه ها نقشي متضاد با نقش امر به معروف و نهي از منكر را بازي مي كنند.
رسانه ها بيشتر به برخوردها ، اختلاف نظرها و رسوايي ها و كمتر به صلح ثبات و تداوم و سازگاري اخلاقي علاقمند هستند اگر دست اندركاران رسانه ها در جهان اسلام اين مفهوم مسؤوليت اجتماعي را به عنوان سنگ بناي حرفة خود نپذيرند هرگز نمي توان از قواعد اخلاقي اسلامي تصوري داشت. هربرت آلتشول درباره مسؤوليت اجتماعي خبرنگار چنين مي گويد : مشكل ما در بررسي اصطلاح مسؤوليت اجتماعي مشابه مساله اي است كه با واژه آزادي داريم.هيچ يك از اين دو واژه را نمي توان به شكلي جامع تعريف كرد.
معناي هر كدام كاملاً به نظام اخلاقي و مجموعه ارزشهاي ما وابسته است. بر اين اساس در هر جهان بيني و در هر گفتمان اجتماعي فرهنگي ، ديني مسؤوليت اجتماعي مي تواند شاخصها و ميزانهاي متفاوتي داشته باشد اما همواره در اين مفهوم اساسي اشتراك نظر وجود دارد كه مسؤوليت اجتماعي يعني احساس مسؤوليت فرد در برابر جامعه و در برابر مصالح و منافع جامعه و البته در هر جامعه با فرهنگ و هنجارها و ارزشهاي خاص خود مصالح و منافع داراي تعاريف خاص آن جامعه است.
به طور كلي رسانه هاي جمعي بايد مسؤوليت نگهباني از جامعه را بر دوش گيرند و با هوشياري اطلاعات لازم در مورد معروف (يعني آنچه كه با معيارهاي جامعه اسلامي سازگار است) را ارائه كرده و از آن حمايت كنند و منكر (يعني آنچه را مغاير معيارهاي جامعه اسلامي است) مشخص سازند و با آن مخالفت ورزند. رسانه هاي جمعي همچنين بايد به ايجاد توسعه درون ساز و استفاده از عرصه هاي مناسب مشروعيت اقدام كنند. منظور اينكه مشخص شود رسانه هاي جمعي چه مطالبي را چه موقع و چگونه بايد تحت پوشش خبري خود قرار دهند و در صورت لزوم چه چيزي را براي چه مدت با توجه به شرايط تئوري فرهنگ اسلامي نبايد تحت پوشش خبري بگيرند.
ارتباط گر مسلمان حق ندارد به گونه اي غير مسؤولانه و بدون توجه به آثار و عواقب اخبار اقدام به انتشار و تهيه اخبار كند.
امام علي(ع) در باب مسؤوليت افراد در قبال كلام خويش مي فرمايد : "الكلام في و ثاقك مالم تتكلم به فاذا تكلمت به صرت في وثاقه"(نهج البلاغه، حديث 373) تا زماني كه گفتاري را بر زبان نرانده اي آن كلام و گفتار در اختيار توست ولي زماني كه آن را اظهار داشتي از آن پس ضامن عواقب و پيامدهاي آن خواهي بود. از سوي ديگر گاهي اوقات مسؤوليت اجتماعي اقتضا مي كند امري بيان و اظهار شود.
امام علي (ع) در باب تأثير كلام مي فرمايند : "رب قول انفذ من صول" (نهج البلاغه ، حديث 394) چه بسا يك گفتار كه از يك حمله مؤثرتر باشد. اگر چه اصول خبررساني در رسانه هاي امروز جهان مبتني بر شعار "دانستن حق مردم است" مي باشد اما حق مردم علاوه بر دانستن شامل موارد ديگري نيز مي شود كه حفظ جامعه ، حفظ دين ، تقويت اتحاد و وحدت و انسجام جامعه ، رشد و توسعه در همه ابعاد وهمه و همه از جمله آنها است. ليكن زماني كه دو حق با يكديگر تزاحم كنند قطعاً ارتباط گر مسلمان نمي تواند بي اعتنا به آثار اين تزاحم خود را بي مسؤوليت فرض كرده هر آنچه مي خواهد بر زبان و قلم راند.
به گزارش "مهر" ، يكي ديگر از مسؤوليت هاي رسانه در برابر جامعه اسلامي حفظ يكپارچگي و تاليف قلوب مخاطبان است. روشهاي تفرقه افكنانه كه موجب بد بين شدن دسته اي از مردم به دسته ديگر مي شود و انتشار اخبار اين چنيني از نظر اسلام روشي غير مسؤولانه و خلاف اخلاق اسلامي است. قرآن به مؤمنين فرمان مي دهد اگر دو دسته از شما با يكديگر كارزار كردند بين آنان را اصلاح كنيد. "و ان طائفتان من المؤمنين اقتتلوا فاصلحوا بينهما فان بغت احد اهما علي الاخري فقاتلوا التي تبغي حتي تفي الي امرالله فان فاءت فاصلحوا بينهما بالعدل و اقسطوا ان الله يحب المقسطين".(حجرات ، آيه 10) در كنار اين رهنمود همچنين قرآن فرمان برخورد با مشركان و دشمنان اسلام را در هر جا كه يافت شوند صادر مي كند. بنابراين وظيفه ارتباط گر مسلمان در حوزه خبر اولاً تحكيم وحد صفوف خودي و برخورد بي امان با غير خودي است. قرآن مي فرمايد : "فاقتلوا المشركين حيث وجد تموهم...". (توبه ، آيه 6) هر جا كه مشركين را يافتند با آنان كارزار كنيد. از جمله عرصه هاي كارزار با مشركان عرصه اطلاع رساني و تبليغات است.
دستيابي به اطلاعات سازنده و مفيد
به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" ، رسانه به عنوان واسطه بين مردم ، واقعيتها و رويدادها ، بايستي آينه وفادار رخدادهايي چون اجتماعي ، سياسي و اقتصادي باشد. خبرنگار و رسانه در حقيقت امانتدار مردم در راستاي دستيابي به اطلاعات هستند و بايد اين امانت را بخوبي ادا كنند.
حق مردم در جامعه اسلامي بر رسانه ها اين است كه از اخبار مفيد ، لازم و منطبق با مصالح جامعه برخوردار باشند. قرآن كريم نيز دستور مي دهد : "ان الله يامركم ان تؤدوا الامانات الي اهلها ...". (نساء، آيه 61) خداوند به شما دستور مي دهد امانتها را به اهل آن باز گردايند.
امام موسي كاظم (ع) در رهنمودي ، امانتي را كه مردم بر گردن رسانه ها دارند اينگونه بيان مي كنند : "ان من واجب اخيك ان لاتكتمه شيئاً تنفعه به لامر دنياه و آخرته"(بحار الانوار، جلد 78، ص 332) از جمله حقوق برادر مؤمن تو بر تو اين است كه او را از آنچه به مصلحت امر دنيا و آخرتش است آماده كني و (اخبار و اطلاعات مفيد را) از او نپوشاني.
اين حق همچون ساير حقوق "الناس" بگفته امام علي (ع) بر حقوق " الله" اولويت و تقدم دارد و اداي آن بسيار ضروري و لازم است .
قرآن كريم خود ترغيب مي كند كه مردمان اطلاعات مختلف را در اختيار داشته باشند و با كنار هم گذاشتن اطلاعات متعدد خود ، به قضاوت صحيح بپردازند : "فبشر عباد الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه"(زمر، 18) : به آن بندگان من كه اقوال مختلف را مي شنوند ، بهترين آنها را بر مي گزينند و مورد تبعيت قرار مي دهند بشارت ده ، حتي در اصل دين ، خداوند اكراه را نمي پذيرد و مي فرمايد : "لااكراه في الدين قد تبين الرشد من الغي" بنابر اين استراتژي تبليغاتي اسلام ، انعكاس آگاهي ها و اطلاعات خالص و تحريف نشده و واگذاري حق و قدرت انتخاب و تصميم به مردم است. چرا كه اگر مردم نسبت به پديده ها و موضوعات آگاهي و اطلاع نداشته باشند ، نسبت به آن قدرت انتخاب نخواهند داشت و در برابر آن موضع خواهند گرفت.
شجاعت و شرافت حرفه اي خبرنگار
خبرنگار و رسانه از آنجا كه امانتدار جامعه در كسب ، حفظ و انعكاس اطلاعات و اخبارهستند، بايستي در راستاي اين امانتداري از هيچ چيز دريغ نكنند . پيامبران كه خود فرستادگان پروردگار و حافظان پيام الهي به مردم ، در طول تاريخ بوده اند ، بزرگترين رسالت خود را ابلاغ و تبليغ پيام پروردگار به مردم و رساندن خبر توحيد و معاد عنوان كرده اند .
منصب والاي امانتداري مردم ايجاب مي كند كه خبرنگار و ارتباط گر مسلمان داراي شجاعت و نيز شرافت حرفه اي باشد و در راه ايفاي رسالت حرفه اي خود، از هيچ كوشش و تلاشي دريغ نورزد و نيز تلاش مقدس خود را با هيچ شائبه اي درنياميزد. چنانكه گذشت ، حق مداري و عدالت از جمله مباني اصول اخلاق حرفه اي خبر در اسلام است .
خداوند همواره مردم و حاكمان را به عدالت و قسط فرمان داده است. " قل امر ربي بالقسط "(اعراف، 29) ارزش تلاش براي تحقق عدالت و قسط چنان است كه پروردگار مي فرمايد قسط و عدالت را حتي اگر بر ضد و به زيان خودتان و نزديكانتان است برپا داريد. " يا ايها الذين آمنوا كونوا قوامين بالقسط شهداءلله ولو علي انفسكم او الوالدين والاقربين"(نساء، 135) همچنين اخبار و اطلاعات صحيح بعنوان امانتي از مردم نزد خبرنگار بايد به صاحبان امانت برگردد و در جاي لازم ومناسب اظهار شود ، در غير اينصورت اصول اخلاقي رسانه اي كه اسلام بر آن اصرار ورزيده زير پا گذاشته مي شود : " فليؤد الذي اؤتمن امانته و ليّتق الله ربه ولا تكتموا الشهاده و من يكتمها فانه آثم قلبه و الله بما تعملون عليم." (بقره، 283) پس هر آنكه امانتي نزد اوست بايستي آنرا ادا كند و تقواي خدا را پيشه سازد و شهادت را كتمان نكنيد. هر كه شهادت را كتمان كند پس او دلي گنهكار دارد و خداوند به آنچه انجام مي دهيد داناست. از اينرو صرف تلاش جهت كسب و ارائه اخبار امري مقدس و قابل تقدير است كه خداوند بر آن پاداش خير مي دهد. زيرا اين تلاش در واقع جهت اداي دين ، وفاي به امانت و اجراي دستور خداوند است.
عدم تحريف و دستكاري در اخبار
به گزارش "مهر" ، اقتضاي امانتداري صحيح ، نگهداري امانت بصورت دست نخورده و سالم است. دست بردن در اخبار با هدف تغيير محتوا و ماهيت آن بنوعي خيانت در امانت است كه اسلام آنرا نهي كرده است : "لاتخونوا الله و الرسول و تخونوا اماناتكم"(انفال ، 27) به خدا و پيامبر خدا و امانتهايي كه نزد شماست خيانت نكنيد.
از جمله روشهاي تحريف در اخبار آميختن و يا تدوين و تنظيم خبر بگونه اي است كه برآيند آن غير از اصل خبر است و برداشتي كه مخاطب از خبر مي كند ، غير از اصل خبر و واقعه است . آميختن خبر با خبري ديگر ، تحليل خود ساخته و يا جابجا كردن اجزاء و عناصر، اگر چه در عرف خبر نويسي تخلف و تحريف محسوب نمي شود ، ولي در عرف اخلاق رسانه اي اسلام عملي ناپسند است.
در اخلاق خبررساني كوتاه كردن خبر و يا حذف برخي فرازهاي خبر ، كه مفهوم كلي خبر را مخدوش مي سازد مذموم است و مصداق آيه شريفه فوق الذكر مي شود.
صداقت و عينيت خبر
خبرنگار به عنوان چشم بيدار و هوشيار جامعه در دستيابي به حقايق و واقعيتها ، رسالتي بس خطير بر عهده دارد و كانون اين اهميت ، صداقت و قابل اعتماد بودن خبرنگار و رسانه است.
اصل دوم نشست چهارم يونسكو در سال 1983 از مجموعه اصول بين المللي اخلاق حرفه اي در خبرنگاري مي گويد : بارزترين وظيفه خبرنگار اين است كه با رعايت حق مردم براي دستيابي به اطلاعات معتبر و درست ، شرافت حرفه اي خود را در خدمت واقعيت عيني قرار دهد ، بنحوي كه واقعيتها با محتواي اصلي خود انعكاس يافته و بدون ايجاد تحريف ، نشان دهنده ارتباطات اساسي باشد. اين امر با رشد صحيح قابليتهاي خلاق خبرنگار محقق مي شود بطوري كه مواد خام خبري مناسب در اختيار مردم قرار مي گيرد تا آنان را در طراحي تصويري صحيح و همه جانبه از جهان كمك كند .
اهميت كار خبرنگار و رسانه در اين است كه جامعه او را حلقه واسط خود با حقايق مي داند و بر پايه اطلاعات و اخبار دريافتي از رسانه تحليل و برنامه ريزي مي كند. اگر رسانه به عمد اطلاعات و اخبار غير واقعي در اختيار جامعه قرار دهد ، علاوه بر اينكه به اعتماد عمومي خيانت كرده ، اعتبار خود را نيز از دست مي دهد. " در استاندارد علم معاني بيان ، روزنامه نگار ملزم به راستگويي است ، در واقع دست اندكاران وسايل ارتباطي درك مي كنند كلمات اعتبار دارند. خيلي از آنها كه اطلاعات را پخش مي كنند با فيلسوف مكتب اگزيستانسياليست يعني كارل ياسپرس (Karl Jaspers) موافق هستند كه تأكيد داشت در لحظه ارتباط بايد حقيقت حفظ شود و بايد در جستجوي حقيقت بود" .
خداوند پيامبراكرم (ص) را امر مي فرمايد كه داستان و اخبار فرزندان آدم (ع) را به حق بازگو كند( مائده ، 27) و اين همان شيوه اي است كه خود قرآن در بيان داستان و اخبار بدان عمل مي كند : ما اخبار و داستانهاي آنان را براي شما به حق بازگو مي كنيم (كهف، 13) .
گزارش "مهر" مي افزايد : قرآن كريم خود در بسياري از آيات انسانها را به راستگويي و امانتداري دعوت كرده است كه از آن جمله است : اي ايمان آورندگان ، تقواي خدا را پيشه خود سازيد و همواره با راستگويان باشيد (توبه ، 11). و آن كس كه راستي آورد و آن را باور نمود آنانند كه خود پرهيزگارانند ( زمر، 33) . مؤمنان آنانند كه امانتها و پيمان خود را رعايت مي كنند .(مؤمنون ، 8). پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله صداقت و راستگويي را زينت حديث و كلام مي دانند(بحار الانوار، ج 71 ، ص 9) ايشان همچنين مي فرمايد : به نماز خواندن ها و روزه گرفتن هاي متوالي مردم و نيز به زيادي حج و كارهاي خوب و شب زنده داريشان نگاه نكنيد بلكه ببينيد آنان چقدر راستگو و وفادار به امانتهايشان هستند (بحار الانوار، ج 71 ،ص 9).
لازمه عينيت داشتن خبر آن است كه خبرنگار نسبت به وقوع و جزئيات خبر علم كافي داشته باشد. صرف خبر بدون علم به وقوع آن براي خبرنگار كافي نيست و وي بايد در خصوص خبري كه مي خواهد منتشر كند علم كافي را دارا باشد. خداوند با مسؤول دانستن چشم و گوش و قلب مؤمنان و پاسخگو بودن آنها در روز قيامت به مردم مي فرمايد : از آنچه بدان علم نداري پيروي مكن زيرا گوش و چشم و قلب همگي در درگاه خداوندي مسؤولند (اسراء، 36) .
نقل قولهاي ساختگي و غير واقعي كه مستدل ، مبرهن و عيني نيستند از نظر اخلاق قرآني رسانه اي جايگاهي ندارند. قرآن خود مي فرمايد خبر از روي علم و اطلاع كامل دهيد (انعام : 143) و سرانجام اينكه خداوند متعال در قرآن كريم كلام خود را كه بخش عمده اي از آن اخبار اقوام گذشته و يا رويدادهاي آينده مي باشد به صدق و عدل توصيف مي كند: و سخن پروردگارت به راستي و داد سرانجام گرفته است (انعام : 115) .
اعتبار منبع، روايي خبر
اعتبار منبع ، مفهومي بنيادي در ارتباطات است كه شايد بتوان قدمت آن را با عمر ارتباط برابر دانست. معتبر بودن منبع در واقع پيش شرط لازم براي برقراري يك ارتباط كامل بين فرستنده پيام و مخاطب آن است. اعتبار منبع را مي توان نقطه تلاقي مفاهيم ارتباطي نيز تلقي كرد. زيرا بسياري از اين مفاهيم نظير گزينش گري اخبار، عينيت ، هماهنگي و ناهمانگي شناختي ، مسؤوليت اجتماعي و ارزشهاي خبري ، بدون اين پيش فرض كه منبعي معتبر در روند اعتبار وجود داشته يا دارد معناي وجودي خود را از دست مي دهند.
قرآن كريم پيامدهاي اعتماد به منبع خبر غير مطمئن را بسيار وخيم مي داند و مي فرمايد: "يا ايهاالذين آمنوا ان جاءكم فاسق بنبا فتبينوا ان تصيبوا قوماً بجهاله فتصبحوا علي ما فعلتم نادمين"(حجرات، 6) اي كساني كه ايمان آورده ايد در مورد خبري كه فاسقي براي شما آورده تحقيق كنيد مبادا كه بر اساس اعتماد به آن خبر به دسته اي از مردم آسيب وارد آوريد و سپس از اين كرده خود پشيمان شويد.
به گزارش "مهر" ، از آنجا كه هدف از انتشار يك خبر ايجاد آگاهي نوين در مخاطب است اخلاق اقتضا دارد كه پيش از اطمينان از اعتبار منبع خبر از نشر آن خودداري شود. انتشار يك خبر غير موثق كه با واقعيت مطابقت ندارد به انحراف افكار انبوهي از مخاطبان مي انجامد و گاه ضايعات جبران ناپذيري را به دنبال دارد. امام علي عليه السلام در وصيتنامه خويش به فرزندش امام حسن (ع) او را به پرهيز از ذكر اموري كه به درستي آن واقف نيست فرا مي خواند :"و لا تقل ما لا تعلم و ان قلّ ما تعلم"(نهج البلاغه ، نامه 31) و مگو آنچه را نداني هر چند اندك بود آنچه ميداني.
حضرت امير المؤمنين (ع) در پاره اي فرمايشات خود به صورت آشكارتري بر لزوم وثاقت منبع خبر تأكيد مي ورزد "لا تخبرن الا عن ثقه فتكون كذّابا"(غررالحكم و دررالكلم ، 6/ 342) امام علي (ع) چنان بر ضرورت نقل خبر از منبع قابل اطمينان تأكيد مي كنند كه در تمثيلي زيبا شنيدن صرف را منشاء خبر غير ثقه و باطل و ديدن را منشاء خبر ثقه و حق مي دانند : "اما انه ليس بين الحق والباطل الا اربع اصابع الباطل ان تقول سمعت والحق ان تقول رايت"(نهج البلاغه ، خطبه ، 141) بدان كه بين حق و باطل بيش از چهار انگشت فاصله نيست (و آن فاصله بين چشم و گوش است) باطل آن است كه مي گويي شنيده ام و حق آن است كه مي گويي ديده ام.
در منطق پيامبر اكرم (ص) و اخلاق رسانه اي ، نقل از منبع غير موثق مساوي با دروغگويي و دوري از مسير صداقت و راستگويي است. "كفي بالمرء من الكذب ان يحدث بكل ماسمع "(كنز العمال ،خ 8209-8208) حضرت علي (ع) همچنين خبر دادن به مردم به صرف اعتماد به شنيده ها را موجب كذب و دروغگويي مي دانند و مي فرمايند : "ولا تحدث الناس بكل ما سمعت فكفي بذلك كذباً "(بحار الانوار ، ج 2، ص 160) هر چه را كه شنيدي براي ديگران بازگو مكن ، چرا كه همين مقدار براي دروغگو شدن تو كافي است. همچنين از حضرتش نقل است كه : "اذا حدثتم بحديث فاسندوه الي الذي حدثكم فان كان حقاً فله و ان كان كذباً فعليه" خبر را از هر كه شنيدي به هنگام بازگفتنش به خود او نسبت ده تا اين كه راست و دروغش از آن خودش باشد.
افزون بر رواج اخبار نادرست يكي ديگر از پيامدهاي ناهنجار نقل اخبار غير موثق از سوي يك رسانه خبري اين است كه تكرار عمل فوق به بي اعتباري رسانه در اذهان عمومي مي انجامد . تا آنجا كه حتي ديگر اخبار موثق و معتبر آن نيز مورد قبول نخواهد بود .
ر واقع شايد بتوان گفت كه پخش نادرست اخبار اثري معكوس دارد و در نهايت اثر آن به فرستنده باز خواهد گشت. ميزان تأثير ارتباطات و اثرات مثبت يا منفي آنها از مسائلي است كه درباره آن بحث هاي زيادي مطرح بوده است.
منبع ارتباط (انتقال دهنده پيام) ، ويژگيهاي مخاطبان (پيام گيران) و ماهيت پيام (چگونگي انتقال آن) در افزايش تأثير ارتباط مؤثر هستند، پخش نادرست اخبار و مواد اطلاعاتي همچون اثر بومرنگ به فرستنده يا منتقل كننده پيام باز مي گردد و در نهايت هويت رسانه را عوض مي كند.
انتشار مطالب نادرست يا مطالبي كه با قصد و منظور خاصي تنظيم شده باشد ، باعث سلب اعتماد مردم از آن وسيله ارتباطي شده آنان را به سوي منابع خبري ديگر هدايت مي كند.
سرانجام به نكته اي بسيار ظريف از امام علي (ع) توجه كنيد كه مضمون آن بر ترجيح اصل دقت و عمق بر اصل سرعت خبر تأكيد دارد. "اعقلوا الخبر اذا سمعتموه عقل رعايه و لا عقل روايه"(نهج البلاغه ، ح 94) هنگامي كه خبري را مي شنويد به دقت و تحقيق در آن تعقل كنيد و نه تعقلي كه صرفاً انتقال و روايت آن خبر را دنبال مي كند.
خودداري از مكر و خدعه و غوغا سالاري
قدرت تأثيرگذاري بر افكار عمومي و تصميمات اجتماعي قدرتي است كه خاص رسانه ها است و مانند ساير انواع قدرت وسوسه انگيز. بسياري از صاحبان قدرت رسانه اي در پي كسب رضايت صاحبان قدرت سياسي يا اقتصادي ، از روشهاي معمول غير اخلاقي در رسانه ها همچون فريب افكار عمومي ، برجسته سازي دروغين ، غوغا سالاري ، فضا سازي و .... براي دستيابي به اهداف خاص صاحبان قدرتها بهره مي برند. نتيجه اين اقدامات به ظاهر زيركانه و بواقع خلاف اخلاق عرفي و حرفه اي ، تأثيرگذاري ولو موقت بر افكار عمومي و جهت دهي به حركات اجتماعي و سياسي است ، ولي سرانجام آن بي اعتباري و سلب اعتماد افكار عمومي از رسانه است.
حضرت علي (ع) اين حقيقت را اينچنين بيان مي كنند : "و قدار عدوا و ابرقوا و مع هذين الامرين الفشل و لسنا نرعد حتي نوقع و لا نسيل حتي نمطر"(نهج البلاغه ، كلمات قصار 9) برخي همچون رعد و برق مي غرند و مي خروشند (و دست به تبليغات ميان تهي مي زنند) و اين در حالي است كه اين تحركات همواره با فشل و شكست روبرو است ولي ما تا زماني كه واقع نشويم ، نمي غريم و تا زماني كه جاري نشويم باران راه نمي اندازيم. امام علي (ع) در توصيف سياستهاي تبليغي معاويه اينچنين مي فرمايند: "والله ما معاويه بادهي مني ولكنه يغدرو يفجر و لو لا كراهيه الغدر لكنت من ادهي الناس ولكن كل غدره فجره و كل فجره كفره ولكل غادر لواء يعرف به يوم القيامه والله ما استغفل بالمكيده و لا استغمز بالشديده "(نهج البلاغه ، خطبه 191) به خداوند سوگند معاويه زيركتر از من نيست ، لكن شيوه او پيمان شكني (و نيرنگ و خيانت) و گناهكاري است. اگر پيمان شكني ناخوشايند نبود زيركتر از من كس نبود. اما هر پيمان شكني به گناه برانگيزد ، هرچه به گناه برانگيزد دل را تاريك گرداند. روز رستاخيز پيمان شكني را درفشي است افروخته و او بدان درفش شناخته شود. به خدا مرا با فريب غافلگير نتوان كرد و با سخت گيري ناتوانم نتوانند شمرد. در اين اصل اخلاقي كه امام علي (ع) به روشني آن را ترسيم نموده اند بر اين نكته تأكيد مي شود كه رسانه اسلامي تفاوتش با رسانه غير اسلامي در اعتقاد به معاد در روز جزا است و اين اعتقاد سبب مي شود تا ارتباط گر مسلمان از روشهاي غير شرعي و غير عرفي و غير اخلاقي براي دستيابي به اهداف خود نتواند استفاده كند، ولو آنكه اين اهداف مقدس و قابل تحسين باشند.
ارتباط گر مسلمان بايد در جهان پر فريب قدرت رسانه اي و عصر حاكميت رقابتهاي ناسالم و زدوبندهاي آشكار و پنهان ، در ايجاد و حفظ فضاي انساني و اخلاقي به دور از نيرنگها و فريبكاري هاي امروزين تلاش كند و اگر دست خود را در اين امور گشاده ديد قيدوبند ديانت و اخلاق را از ياد نبرد و هنگام تعارض منافع مادي با وظايف اخلاقي ، قرباني شدن ارزشها را برنتابد.
حرمت حريم خصوصي افراد
به گزارش "مهر" ، در جامعه اسلامي حفظ حريم و آبروي افراد لازم است و تا آن زمان كه ضرورتي ايجاب نكند كسي حق ندارد با آشكار كردن اسرار پنهان مردم ، اسباب هتك آبرو و لكه دار شدن شخصيت اجتماعي آنان را فراهم آورد. پيامبر اسلام (ص) در تبيين رسالت خود مي فرمايند :"اني لم اؤمر ان انّقب عن قلوب الناس و لا اشق بطونهم "(كنزالعمال ، خ 31597، خ 15035) من امر نشده ام به اينكه از درون مردم جستجو كنم و درون و باطن آنان را وا كاوم. الگوي رسالت يعني قرآن كريم نيز صريحاً امر به خودداري از تجسس و دخالت در حريم خلوص افراد مي دهد: "و لا تجسسوا"(حجرات، 12) پيامبر اكرم (ص) همچنين در نهي از ورود در حريم خصوصي زندگي مردم مي فرمايند: "لا تتبعوا عثرات المسلمين فانه من تتبع عثرات المسلمين تتبع الله عثرته و من تتبع الله عثرته يفضحه"(اصول كافي ، ج 2، ص355) در پي افشاي حريم خصوصي مسلمانان نباشيد چرا كه خداوند كسي را كه اينچنين كند درونش را فاش و او را مفتضح مي سازد.
منشور اصول بين المللي اخلاق حرفه اي خبرنگاري كه در سال 1983 در چهارمين نشست يونسكو در اين زمينه كه به تصويب سازمان هاي بين المللي و منطقه اي خبرنگاران رسيد ، در اصل ششم خود بر احترام به اسرار محرمانه و حيثيت انساني تأكيد كرده است . در اين اصل آمده است : بخش مكمل استانداردهاي حرفه اي خبرنگار ، همانا احترام به حق اشخاص در حفظ اسرار محرمانه و حرمت انساني آنها بر پايه موارد موجود در قانون بين المللي و قوانين ملي از جمله حمايت از حقوق و آبروي ديگران و منع افترا، بهتان و لطمه به حيثيت و آوازه اشخاص است.
نتيجه گيري : رعايت مصالح اساسي جامعه
در مجموع مي توان چنين اظهار داشت كه رسانه در نظام اسلامي در فرآيند خبررساني و اطلاع رساني همواره متوجه مصالح اساسي جامعه اسلامي است.
پس از وفات پيامبر( )، عباس بن عبدالمطلب و ابوسفيان بن حرب پيشنهاد بيعت به امام علي (ع) دادند و امام كه به خوبي بر اغراض ابوسفيان و اوضاع و شرايط سياسي آن زمان واقف بود از اين عمل سرباز زده در پاسخ به آنها به خطبه اي اكتفا كرد كه در بخشي از آن به اين واقعيت اشاره مي كند كه از اخباري آگاه است كه اظهار آن به آشوب و اختلاف مي انجامد "فان اقل يقولوا حرص علي الملك و ان اسكت يقولوا جزع من الموت. هيهات بعد اللتيا و اللتي و الله لابن ابي طالب آنس بالموت من الطفل بثدي امه ، بل اند محبت علي مكنون علم لو بحث به لاضطربتم اضطراب الا رشيه في الطوي البعيده." (نهج البلااغه، خطبه 5) به خدا سوگند پسر ابوطالب به مرگ علاقمند تر از كودك به پستان مادر است، اما من چيزي مي دانم كه بر شما پوشيده است. اگر بگويم و بشنويد به لرزه در مي آييد و مضطرب مي شويد و ديگر به جاي نمي آييد مانند لرزيدن ريسمان در چاهي كه ته آن ناپديد است.
در منطق اخلاق حرفه اي خبررساني اسلام صرف داشتن و اطلاع داشتن از يك خبر مجوز انتشار آن نيست ، بلكه بايد رسانه اسلامي با در نظر داشتن مصالح و منافع جامعه اقدام به انتشار اخبار نمايد.
اصل اخلاقي ديگري كه در همين زمينه بايد رسانه اسلامي در خبررساني به آن توجه كند و مبتني بر رعايت ظرفيتها و وضعيت مخاطبان است اصل عدم اشاعه فحشاء و عدم ابراز آن است.
اصل سوم از اصول بين المللي اخلاق حرفه اي در خبرنگاري عبارت از مسؤوليت اجتماعي خبرنگار است كه پيشتر نيز بدان و استنادات آن در اخلاق و فرهنگ اسلامي اشاره شد. اين اصل مي گويد : اطلاعات در خبرنگاري بايد به منزله فايده اي اجتماعي و نه به منزله كالا، درك مي شود. بدين معنا كه خبرنگار در حجم مسؤوليت اطلاعاتي كه منتقل مي شود. سهيم است و بنابراين نه تنها وي در برابر صاحبان رسانه ها ملزم به پاسخگويي است ، بلكه نهايتاً در برابر مخاطب خود به طور كلي مسؤول است . مسؤوليت اجتماعي خبرنگار اقتضا مي كند كه در هر شرايطي بر پايه وجدان اخلاقي خود عمل كند.
منبع : پيمان جبلي، فصلنامه پژوهشي دانشگاه امام صادق ، شماره 21 ( با تلخيض )
نظر شما