۲۲ تیر ۱۳۹۲، ۹:۵۱

عقل از منظر انديشمندان مسلمان/ هیچ اندیشمند بزرگی اعتبار عقل را نفی نکرده است

عقل از منظر انديشمندان مسلمان/ هیچ اندیشمند بزرگی اعتبار عقل را نفی نکرده است

در طول تاريخ، پيروان قرآن و اهل بيت(ع) و متفكران متاثر ازآنها، همگي بر اعتبار عقل صحه گذاشته اند.اما كساني كه از قرآن و اهل بيت(ع) آموزگاران كتاب الهي و عدل آن، فاصله گرفته اند به گرداب هاي خطرناك و سهمگيني گرفتارشده اند.

به گزارش خبرگزاری مهر، واژه" عقل" در دانش هاي متعددي همچون كلام، فلسفه يا هستي شناسي، منطق، فلسفه اخلاق و معرفت شناسي به كار مي رود و در اصطلاح فلسفه و كلام معاني يا كاربردهاي گوناگون دارد گرچه شرح و بررسي كاربردها و اصطلاحات آن مجال ديگري مي طلبد.

بحث در مورد پيشينه اعتبار عقل از منظر انديشمندان مسلمان همچون مسئله رابطه عقل و دين از نگاه آنها، مجال گسترده اي مي طلبد و خود در خور بررسي و تحقيق مفصلي است. موضع متفكران مسلمان در اين مسئله عمدتا برگرفته از متون اسلامي است. در متون اسلامي بر جايگاه ويژه و برجسته عقل در معرفت بشري تاكيد شده است. آيات و روايات بسياري از عقل تمجيد نموده و برخي از روايات آن را حجت باطني، در كنار حجت ظاهري، بر شمرده اند.

بر حسب تعاليم اهل بيت(ع) حجت ظاهري، انبيا و ائمه اطهار(ع) و حجت باطني عقول هستند. آشكار است كه اعتبار و حجت انبيا و ائمه از راه عقل، استدلال عقلي و تشخيص و تميزآن صورت مي پذيرد. افزون برآن، پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) در سيره عملي و علمي خود بر نقش عقل ارج نهاده و عملا آن را به كار گرفته و در اثبات آموزه هاي اعتقادي از آن استفاده كرده اند. احتجاجاتي كه از پيامبر و امامان معصوم(ع) نقل شده سند محكمي براي اثبات اين ادعاست.

جالب توجه آن كه با مراجعه به متون ديني در مي يابيم كه حواس ظاهري، ارزش و اعتبار معرفتي آنها مبتني بر دليل عقلي و تاييد عقل است. حضرت امام صادق(ع)براي يكي از مشركان، از راه تجربه حسي، حدوث عالم را اثبات كردند.ا و دليل را پذيرفت و پس از تحسين اظهار داشت از آنجا كه مي دانيد ما فقط به حكم حواس گردن مي نهيم به حواس استناد كرديم. حضرت فرمود: ذكرت الحواس الخمس و هي لاتنفع شيئا بغير دليل كما لاتقطع الظلمه بغير مصباح.

با توجه به روح اسلام ناب كه بر اعتبار عقل اصرار دارد و آن را حجت باطني،بلكه مبناي حجت ظاهري معرفي مي كند پيروان آن، تحت هدايت پيامبر اكرم(ص) و اهل بيت(ع)همواره در طول تاريخ بدين آموزه ملتزم بوده اند و عقل را مهمترين راه يا ابزار معرفت بشري تلقي كرده اند. جريان اخباريگري در ميان پيروان اهل بيت(ع) و تقديم روايات معصومان بر عقل دقيقا به معناي نفي حجيت عقل نيست، بلكه اخباري هاي معتدل عقل را در آموزه هاي اعتقادي اسلام معتبر مي دانستند. عمده ترين و مهمترين نگرش آنها اين بود كه عقل را در تشخيص ملاك ها و مصالح احكام شرعي ناتوان مي ديدند و توصيه مي كردند كه از دخالت دادن عقل در اين حوزه بپرهيزيد. به علاوه، مواضع حادي كه از برخي متفكران اين جريان حكايت شده در مخالفت آنها با فلسفه و منطق است؛فلسفه و منطقي كه بر گرفته از يونانيان است،نه در مخالفت با عقل.

بنابراین، نزاع آنها در اعتبار عقل نيست آنها از يك سو، با اصوليون نزاع دارند و از سوي ديگر با فيلسوفان. آنها با موضع گيري در برابر اصوليون حجيت عقل را از باب چهارمين دليل فقه و نه از باب ابزار فهم متون نفي مي كنند و برخي ازآنها در مواجهه با فلسفه، ضرورت آن را انكار ورزيده، معتقدند كه كسي تا كنون با فلسفه مومن نشده است به جاي آن بايد به سراغ استدلال هايي كه در متون آيات و روايات آمده رفت و از آنها براي اثبات آموزه هاي ديني همچون وجود خداوند،يكتايي و ديگر صفات او، نبوت، امامت و مانند آنها بهره گرفت.

از سوي ديگر، نقل گرايي محدثان در آغاز عصر غيبت به معناي نفي اعتبار عقل نيست. توحيد صدوق برجسته ترين و عالي ترين مفاهيم عقلي را در باب معارف توحيدي تبيين مي كند.

در مين پيروان اهل بيت(ص) درباره ضرورت و لزوم فلسفه موجود بلكه اعتبارآن، يا در مورد اين مسئله كه آيا مي توان براي تشخيص بخشي از احكام عملي به عقل استناد كرد،اختلاف نظر ديده مي شود،اما نمي توان شخصيت برجسته اي را يافت كه بالجمله در اعتبارعقل ترديد ورزد يا آن را نفي كند. همگان اعتبار عقل را در استدلال برآموزه هاي اعتقادي و نيز اعتبار آن را در فهم متون ديني پذيرفته اند.

اخباري ها هم نمي توانند حجيت عقل را نفي كنند چرا كه نفي آن با مبنايشان سازگار نيست.توضييح آن كه آنها اخباري اند و به روايات از جمله رواياتي كه بر حجيت عقل تاكيد دارند عمل مي كنند. چگونه آنها مي توانند اين گونه روايات را به و يژه رواياتي كه عقل را حجت باطني تلقي كرده اند، ناديده انگاشته، طرد كنند.

مي توان گفت در طول تاريخ، پيروان قرآن و اهل بيت(ع) و متفكران متاثر ازآنها، همگي بر اعتبار عقل صحه گذاشته اند.اما كساني كه از قرآن و اهل بيت(ع) آموزگاران كتاب الهي و عدل آن، فاصله گرفته اند به گرداب هاي خطرناك و سهمگيني گرفتارشده اند. از باب نمونه،بر اساس شهادت تاريخ انديشه،در مبحث معرفت شناختي اعتبار عقل و احكام آن، عده اي به افراط گراييدند و برخي ديگر دچارتفريط شدند و اعتبار عقل را، حتي در حوزه آموزه هاي اعتقادي كه با عقل اثبات مي گردد، انكار ورزيدند يا در فهم متون ظاهر گرايي افراطي را در پيش گرفتند و در مورد خداوند متعال به تجسم قائل شدند و آياتي نظير؛ "وجاء ربك و الملك صفا صفا" و "الرحمن علي العرش استوي"را بر معاني ظاهري آن حمل كردند. در برابرآنها، همه حكما و جمهور متكلمان برجسته مسلمان اعم از شيعه و سني، بر اعتبار عقل پاي فشردند و بر دفاع عقلاني ازآموزه هاي اعتقادي صحه گذاشته اند.

در مورد حكماي مسلمان از عصر پيدايش آنها تاكنون آشكار است كه همه آنها چنين موضعي داشته اند و بر اعتبارعقل و حس تاكيد كرده، عقل را عمده ترين ابزار يا راه معرفت بشري به شمارآوردند. از منظر فيلسوفان، متكلمان و ديگر انديشمندان مسلمان، عقل يكي از عمده ترين راه ها يا ابزارهاي معرفت بشري است.جايگاه عقل در معرفت بشري آن قدر مستحكم است كه تنها از راه خود عقل مي توان در اعتبارآن ترديد كرد يا آن را انكار ورزيد.

کد خبر 2095304

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha