پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۴ دی ۱۳۸۴، ۱۹:۲۹

از قيام جنگل تا فتح خرمشهر در مجموعه تلويزيوني "در چشم باد"

از قيام جنگل تا فتح خرمشهر در مجموعه تلويزيوني "در چشم باد"

مجموعه تلويزيوني "در چشم باد" روايتگر سه دوره تاريخي از سال 1299 تا فتح خرمشهر است. اين مجموعه درباره يك خانواده است كه پدر خانواده يكي از ياران و همرزمان ميرزا كوچك خان جنگلي بوده است.

به گزارش خبرنگار تلويزيون "مهر"، شهرك سينمايي غزالي در كيلومتر 16 جاده مخصوص كرج، در منطقه‌اي ساكت و دور از هياهو واقع است. هنگامي كه پا به درون آن مي گذاري با نگاه به هر بنايي خاطره يكي از فيلم‌ها يا سريال‌ها و به عبارت ديگر يك مقطع از تاريخ يا جلوه اي از فرهنگ و ادبيات و هنر كشورمان در ياد انسان زنده مي‌شود، خاطره عشق دختر ترسا به شيخ صنعان كه حيدر خوشمرام و دختر قاجار در "شب دهم" آن را زنده كردند و بيننده در انتهاي داستان تصويري از عشقي آسماني را نظاره كرد، خاطره شعبون استخوني "هزار دستان"، يا آن لحظه سنگين و دشوار كه مريم مقدس، نوزاد در آغوش مورد طعن و لعن سياه دلان قرار گرفت و معجزه اي الهي بر وي آشكار شد، خاطره نمازي كه ضامن آهو خواند و باران رحمت را بر قحطي‌زدگان نازل كرد يا كيف‌هاي متحدالشكلي كه صبح يك روز در ميدان بهارستان در دست نمايندگان مجلس ديده شد و ...

اما اين بار بايد نظاره گر مجموعه "در چشم باد" به كارگرداني مسعود جعفري جوزاني و تهيه‌كنندگي حبيب‌الله كاسه‌ساز باشيم. مجموعه‌اي كه مانند نامش دستخوش تغييرات زيادي شد و به كرات تهيه‌كننده، مدير توليد، طراح گريم، مشاور و برنامه‌ريز و ... در اين مجموعه تغيير كردند، حتي چندين بار توليد اين پروژه به كما رفت، اما جان سخت‌تر از اين حرف‌ها بود كه ساعت عمرش متوقف شود.

داستان اين مجموعه كه سه دوره تاريخي ايران را از سال 1299 تا فتح خرمشهر روايت مي‌كند، درباره يك خانواده است كه پدر خانواده يكي از ياران و همرزمان ميرزا كوچك خان جنگلي بوده است. او پس از كشته شدن ميرزا و شكست نهضت جنگل به شهر مي‌آيد، ولي روحيه مبارزه‌‌طلبي عليه ظلم را همچنان با خود دارد. پس از مدتي كه فرزندان او بزرگ مي‌شوند، مساله انقلاب و اقدام براي پيروزي آن و سپس جنگ تحميلي مطرح مي‌گردد كه تمامي افراد اين خانواده درصدد بيرون راندن دشمن با يكديگر متحد و هم‌قسم مي شوند.

بايد ساعت 13:30 ظهر در شهرك حاضر مي‌شديم، چرا كه ضرغامي، رئيس صدا و سيما قرار بود همراه جمعي از مديران سيما براي بازديد از اين مجموعه سري به شهرك غزالي بزنند. البته مثل هميشه كه قرار مديران با نيم ساعت تاخير روبرو است، اين بارهم اين مساله پيش مي‌آيد. بنابراين قبل از رسيدن رئيس سازمان به همراه عكاس وارد شهرك غزالي مي‌شويم. 

پياده روي در شهرك غزالي بر خلاف معطلي هنگام ورود، لذت بخش است، زيرا به قدم زدن در دالان‌هاي تاريخ مي ماند. ابتدا به سال 1315 مي روم و از سنگفرش خيابان لاله زار عبور مي كنم، زمان به عقب برگشته و همه چيز رنگ و بوي گذشته مي‌دهد. اصلاً به نظر نمي رسد كه اين محوطه مكاني در زمان حال است. از كنار سينما تابان رد مي‌شوم، اما برخلاف ديگر سينماها خبري از مشتري نيست. در واقع اين سينما هم مانند ديگر سينماها دچار ركود مخاطب شده است. روبروي سينما تابان چاپخانه صفر قرار دارد. با ورود به اين خيابان خود را در اواخر دوره رضاشاه مي بينم. خيابان مملو از جمعيت است. گاري‌هاي اسبي در حال رفت و آمد هستند. يك ماشين نظامي هم از ميان جمعيت مي گذرد. در ميان نظاميان پارسا پيروزفر هم ديده مي‌شود. دوره گردان هم مشغول فروش اجناس خود هستند. عده اي از زنان در حالي كه بلوز و دامن‌هاي رنگارنگ پوشيده و كلاه بر سر دارند در حال رفت و آمد هستند. دلقكي با لباس قرمز از راه مي رسد و شروع به سر و صدا مي‌كند. نگاه كودكان نيز ناخودآگاه جلب دقلك مي شود و به دنبال او راه مي افتند. 

كنار چاپخانه صفر، ساختمان سبزرنگ تجارتخانه رضا قلي خان قرار دارد. جلوي در رضا شفيعي جم در حالي كه كت و شلوار مشكي به تن دارد و پاپيون قرمز دور گردنش خودنمايي مي كند، كنار كامبيز ديرباز ايستاده است و نگاهي به جمعيت مي‌اندازد.

كات!

با گفتن اين كلمه از سوي مسعود جعفري جوزاني، ضبط قطع مي شود. بعد از چند دقيقه كه جوزاني نكات لازم را به بازيگران اشاره مي‌كند، دوربين در حالت كرين قرار مي‌گيرد و ضبط مجددا شروع مي شود. مجيد ميرفخرايي، مدير هنري اين پروژه در گوشه اي ايستاده است. فرصت را غنيمت مي شمرم و به سراغش مي‌روم.

ميرفخرايي درباره طراحي لوكيشن هاي مجموعه "در چشم باد" گفت: "سريال "در چشم باد" در مجموع 320 لوكيشن متفاوت دارد. اين لوكيشن‌ها مربوط به تاريخ معاصر است. البته برخي لوكيشن ها از صفر ساخته و برخي ديگر روتوش شده اند. قسمت‌هايي از لوكيشن ها هم در خيابان‌هاي قديمي تهران و شمال است. در شمال هم لوكيشن‌ها بازبيني شده است و ما بعد از اتمام لوكيشن‌هاي تهران به شمال مي رويم. در واقع بعد از يك ماه ديگر گروه سازنده روانه شمال مي شود و بيست روز بعد از آن هم گروه به ما ملحق مي‌شود."

وي در پاسخ به اين سوال كه از سه سال پيش بودجه‌اي براي بازسازي دكورهاي شهرك غزالي اختصاص داده نشده است، به نظر شما اين مساله تا چه حد به شهرك غزالي ضربه زده است، گفت: ما مجبور شديم خيلي از دكورها را بازسازي كنيم البته در جريان قيمت نيستم، ولي بازسازي هزينه بالايي برداشته است. همچنين باعث شد كه شهرك بار ديگر سر پا شود."

بعد از صحبت هاي ميرفخرايي، رئيس سازمان به همراه مديران ارشد سيما وارد شهرك مي شوند. ضرغامي از خيابان‌هاي شهرك بازديد مي كند و تهيه كننده توضيح دكورهاي بازسازي شده را مي دهد. وي در ميانه راه صحبت از جاي ديگر براي لوكيشن‌هاي سينمايي مي كند و اينكه شهرك غزالي ديگر جواب نمي‌دهد.

ضرغامي بعد از بازديد از خيابان‌هاي شهرك در كنار جوزاني، كاسه ساز و... مي نشيند.

جوزاني درباره اين سريال توضيح داد: "بخش‌هايي كه امروز ما در حال فيلمبرداري هستيم، مربوط به نگراني مردم است كه ترس از قحطي دارند، چرا كه قيمت غلات بالا رفته و انگليسي‌ها به سرعت در حال خريد اين غلات هستند. از سوي ديگر سطح آگاهي سياسي مردم در اين زمان كم بوده، به همين دليل عده اي سودجو از موقعيت استفاده مي كنند."

وي ادامه داد: "اگر تلويزيون همكاري بيشتري با ما داشته باشد، مي توانيم پيش از پايان كار، پخش اين مجموعه را شروع كنيم. البته همزمان خودم مشغول تدوين اين مجموعه هم هستم." 

كاسه‌ساز هم گفت: "در اين شهرك ما تا يك ماه ديگر كار داريم، بعد به قزوين مي رويم. در آن جا فضاي بازارهاي قديمي را داريم. البته لوكيشن‌ها آماده است. بعد براي ادامه كار به جنگل‌هاي انزالي مي رويم. مسجد خرمشهر را هم در شهرك سينمايي دفاع مقدس مي‌سازيم و بخش جنگ را در آن جا ادامه مي دهيم."

وي افزود: "اين كار در حدود 2000 دقيقه است كه مي‌توان سه نسخه سنيمايي از اين كار درآورد، چرا كه هر مقطعي داستاني دارد. مسجد خرمشهر را قرار است بسازيم."

ضرغامي با اشاره به اين كه چندان هم مهم نيست كه نسخه سينمايي از اين كار دربيايد، گفت: "صدا و سيما براي هميشه ديگر قصد ساخت فيلم سينمايي ندارد. چرا تلويزيون بايد تهيه‌كننده سينمايي شود؟ اين وظيفه ارشاد است كه فيلم سينمايي بسازد نه تلويزيون. همچنين ما ديگر فيلم  سينمايي به معناي 35 نبايد بسازيم، بلكه بايد با دوربين‌هاي ويدئويي سطح بالاي ديجيتالي كار كنيم. بايد براي يك بار هم شده تكليف تلويزيون مشخص شود."

در ادامه رضا شفيعي جم هم جلو آمد و اشاره كرد كه بازي در فيلم‌هاي "قلقلك" و "زن بدلي" را تمام كرده است.

ضرغامي به او اشاره كرد كه هر وقت در "شب‌هاي برره" نيست، نبودش احساس مي‌شود و هميشه تيپ‌هايي كه براي او خلق مي‌كنند، خوب از آب درمي‌آيد. بعد از صحبت هاي ضرغامي راش‌هايي از مجموعه "در چشم باد" به نمايش درمي‌آيد.

اكبر عبدي، ديگر بازيگر اين مجموعه گفت: "در اين مجموعه نقش حسن آقا حسيني قشنگه را ايفا مي‌كنم. او جواني است كه به همراه مادر مسن‌اش زندگي مي كند و پدر ندارد. در كل من به بازي در كارهاي تاريخي علاقمند هستم به خاطر اين كه 20 سال با مرحوم استاد علي حاتمي كار كردم. به همين دليل وقتي آقاي جوزاني پيشنهاد بازي در اين مجموعه را داد، پذيرفتم. اين نقشي كه من ايفا مي كنم سنديت تاريخي ندارد و زاييده ذهن نويسنده است و در حين كار همراه آقاي جوزاني آن را پر و پيمان تر كرديم ."

اكبر عبدي ادامه داد: "اخيراً قرار بود نمايشي را با محمود عزيزي كار كنم، ولي بعد از چند جلسه تمرين استعفا دادم، چرا كه كمدي اين نمايشنامه اروپايي بود و براي مخاطب ايران آشنا نبود و من نمي توانستم درك كنم. البته قرار است نمايشي با عنوان "مشتي عباد" را به دو زبان فارسي و آذري سال آينده آماده كنم. اين نمايش موزيكال است. علاوه بر آن سريال "زير تيغ" را با آقاي هنرمند قرار است كار كنم. همچنين در پروژه سينمايي "مدير مدرسه" هم بازي مي كنم. اين فيلم سينمايي هم اكنون مراحل فيلمبرداري را سپري مي كند. همچنين قرار است در سال آينده سريالي با نام موقت "پيشخدمت" را براي شبكه اول سيما كار كنم. در اين سريال نقش سه پيرزن را ايفا مي كنم. البته طرح اين مجموعه و تهيه‌كنندگي آن بر عهده خودم است."

بعد از پايان گفتگو با اكبر عبدي، همراه ديگر اصحاب مطبوعات در حالي شهرك غزالي را ترك مي‌كنم كه عوامل خود را آماده فيلمبرداري نمايي ديگر از اين مجموعه مي‌كنند.

کد خبر 270110

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha