۲ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۲۱

دو خبر از سینما

نمایش دو مستند دفاع‌مقدسی/ خیر و شر در «بتن مسلح» نبرد می‌کنند

نمایش دو مستند دفاع‌مقدسی/ خیر و شر در «بتن مسلح» نبرد می‌کنند

نمایش دو مستند «نباید گریه کنی مادر» و «تو از یاد نرفته ای» و انیمیشن «بتن مسلح» از جمله اخبار امروز سینمای ایران است.

به گزارش خبرگزاری مهر، همزمان با سالروز حماسه آزادسازی خرمشهر، برنامه این هفته کانون فیلم «سینما حقیقت» مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، به نمایش و نقد دو فیلم مستند با موضوع دفاع مقدس اختصاص یافته است. این برنامه از ساعت ۱۷ یکشنبه سوم خرداد ‌ماه در سالن سینما حقیقت آغاز شده و پس از نمایش فیلم‌های مستند «نباید گریه کنی مادر» عباس امینی و «تو از یاد نرفته‌ای» مجتبی عباسی، این آثار با حضور کارگردانان، مازیار فکری‌ارشاد مجری و منتقد و عباس کریمی منتقد مهمان مورد نقد و بررسی قرار خواهند گرفت.

مستند ۶۵ دقیقه‌ای «نباید گریه کنی مادر» درباره زندگی امروز سردار عبدالله نورانی جانباز شیمیایی و یکی از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس است که پس از سال‌ها برای دیدن زادگاهش خرمشهر و ملاقات با برخی از همرزمانش، راهی سفر جنوب می شود.

«تو از یاد نرفته‌ای» هم مستندی درباره‌ یک عکس ویژه است که دو ماه پس از شروع جنگ تحمیلی در باشگاه گلستان آبادان گرفته شده و حال پس از گذر سال‌ها، قرار است بازماندگان آن عکس در همان مکان دور هم جمع شوند.

بتن مسلح

نمایش «بتن مسلح» در موزه هنرهای معاصر تهران

انیمیشن «بتن مسلح» به کارگردانی مایکرو آریاسو محصول سال ۲۰۰۶ به مدت ۱۱۱ دقیقه به زبان اصلی و با زیرنویس فارسی، روز یکشنبه ۳ خرداد ماه ساعت ۱۷ در سالن سینماتک موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش در می آید.

انیمیشن «بتن مسلح»، بی تردید انیمیشنی برای بزرگسالان است. اگر چه قهرمانانش دو کودک خیابانی اند که از قدرت های فوق العاده ای برخور دارند اما داستان همان داستان قدیمی نبرد خیر و شر است. شهر گنج که ماجرا در آن می گذرد، جهان شهری در آینده است. با همان عناصر بصری و آشنا که نشانگر شهرهای تخیلی آینده اند. شهرهایی که از فرط استفاده و پدیدار شدن هر روزه جلوه ای از تکنولوژی، دیگر پیر و فرسوده به نظر می رسند و به حال خود رها شده اند اما همچنان مفهوم زادگاه، خانواده، مکان امن و حمایت قانونمند را با خود به یدک می کشند.

«بتن مسلح» در جهان شهری در آینده است که «سیاه» پسرکی بی خانمان و  جیب بر است که تنها انگیزه حیات برای او، پسرک کوچکی است به نام «سفید» که برای سیاه حکم برادرش را دارد. آن دو علیرغم نیروهای فوق طبیعی شان، ترجیح می دهند وارد بازی بزرگترها بر سر ثروت و قدرت نشوند. اما بالاخره روزی فرا می رسد که نه تنها رابطه بین آن دو بلکه رابطه هر دوشان با شهر، به چالش کشیده می شود و آن ها مجبور به انتخاب می شوند، روزی که بزرگسالی آغاز می شود و ...

کد خبر 2757907

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha