۳۰ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۰۷

گفتگوی مهر با رضا فیاضی؛

جنوب منبع الهام داستان‌های من است/ از ترس ساواکی شدن، هنرمند شدم!

جنوب منبع الهام داستان‌های من است/ از ترس ساواکی شدن، هنرمند شدم!

رضا فیاضی همزمان با انتشار نخستین رمانش می‌گوید که خط داستانی آن را از برخی واهمه‌های دوران کودکی و نوجوانی‌اش وام گرفته که از زبان یک ساواکی بازنشسته روایت می‌شود.

رضا فیاضی نویسنده و بازیگر این روزها نخستین رمان خود را با عنوان «مردی با لاک قرمز» از سوی نشر مروارید روانه بازار کتاب کرده است.

فیاضی که پیش از این بیشتر با بازیگری در سینما و تلویزیون به ویژه در برنامه‌های کودک شناخته می‌شد در این رمان شخصیت عجیب یک مامور بازنشسته ساواک را تصویر کرده که در مرور خاطراتش برای گربه خود مخاطبش را به عمق لایه‌های شکل گیری چنین شخصیتی هدایت می‌کند.

فیاضی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره ورودش به عرصه بازیگری گفت: من پیش از هر چیز برای بچه‌ها نمایشنامه و داستان می‌نوشتم و در عرصه کارهای تلویزیونی نیز سال‌ها برای کودکان آثار زیادی خلق کرده‌ بودم اما در جریان چاپ کتاب همواره حساسیت‌هایی داشته‌ام که نمی‌توانستم به سادگی انتشار یک کتاب را گردن بگیرم. با این حال همواره دغدغه نوشتن و شعر را داشته‌ام. یادم هست در دوران سربازی در نامه‌هایی که برای دوستانم می‌نوشتم غالبا شعر برایشان می‌گذاشتم و بعدها دوستانم که آن را به ما نشان می‌دادند یادآوری می‌کردند که فلانی تو از سال ۵۰ مثلا شعر هم داری.

وی در ادامه با اشاره به آثار چاپی خود گفت: اولین مجموعه‌ای که چاپ کردم با خانم هما نیابتی به شکل نیابتی به صورت شراکتی در انتشارات ورجاوند و با عنوان «بازیگر» منتشر شد. پس از این اتفاق آقای رئیس دانا مدیر نشر نگاه از من کار تازه برای انتشار خواست و من گزیده کارهای قبلی خودم را به همراه بخشی از کارهای تازه‌ام در کتابی با عنوان «بانوی اردیبهشتی» در این موسسه منتشر کردم.

فیاضی افزود: پس از آن در فرصتی که مقداری رکود بازار سینما و تلویزیون بود به شکل جدی به کار ادبیات پرداختم. به خودم انزوایی خود خواسته دادم و با وجود اینکه پیشنهاداتی برای کار سینما و تلویزیون داشتم ترجیح دادم به طور مستقل به کار ادبیات بپردازم.

نویسنده رمان «مردی با لاک قرمز» ادامه داد: در همین ایام مجموعه قصه‌‌ای با عنوان «قصه‌های آسیاباد» را در انتشارات امیر کبیر منتشر کردم. این قصه‌ها در واقع برگرفته از خاطرات نوجوانی و جوانی من بودند. در جریان انتشار این قصه‌ها من با آقای ضابطیان آشنا شدم و آنها انگیزه دادند که این قصه‌ها را من برای رادیو هفت کار کنم. حاصلش هم این شد که بخشی از آن قصه‌ها در قالب کتابی با عنوان «صندوقچه اسرار آمیز» جمع شود که رفته است برای انتشار و انتشارات مروارید هم دو رمان و بخش دیگری از قصه‌های کوتاهم با عنوان «قصه‌های ملی» را در دست چاپ دارد.

وی درباره علت انتخاب نام «ملی» برای این آثار گفت: منظورم از ملی دوران ملی شدن صنعت نفت است که من در آن در زمانه‌اش به دنبا آمدم. پدر من در جنوب کارمند شرکت ملی نفت بود و در زمان ملی شدن شرکت پدرم را به اصطلاح سالی دو ماه کرد. زمانی که من به دنیا آمده بودم پدرم برای من شناسنامه نگرفته بود تا زمانی که شرکت نفت اعلام کرد حق اولاد می‌دهد و پس از این بود که برای من و خواهرم شناسنامه گرفت و عین همان را خواهرم هم دارد و هر دو متولد یک سال معرفی شده‌ایم. این قصه‌ها تا دوران دبستان من را شامل می‌شود و از این فضاها نشات می‌گیرد.

فیاضی در ادامه درباره چرایی ورودش به عرصه رمان نیز گفت: من انگیزه نوشتن رمان را همیشه داشته‌ام. رمان را همیشه با شگفتی و علاقه‌مندی می‌خوانم و اصلا هم به سراغ کتاب‌های تئوری درباره نوشتن را نخوانده‌ام. به نظرم با رمان خواندن بیشتر به سمت نوشتن حرکت کردم. در نوشتن برای خودم خطی داشتم و زبانی و البته جنوب و فضاهای این منطقه همیشه در داستان‌هایم هست.

این بازیگر در ادامه با اشاره به رمان جدید خود با عنوان «مردی با لاک قرمز» نیز گفت: این اثر هم فضایش تقریبا در جنوب می‌گذرد. داستانش به زندگی یک ساواکی پیر بر می‌گردد که با گربه‌اش زندگی می‌کند و برایش درد دل می‌کند. او در این درددلها دست به اعتراف درباره قتل‌هایی می‌زند که در زمان حضورش در ساواک انجام داده. منتهی در حین روایت این خاطرات متوجه می‌شویم یک انسان ترسوی ضعیف که حتی از خون می‌ترسد چطور مبدل به یک غول آدمکش می‌شود. این خط قصه را از روستای پدری خودم گرفتم و قهرمان‌ها را از آنجا شکل دادم.

فبیاضی ادامه داد: ابوقوزی به عنوان کاراکتر داستانی این رمان حاصل ترس‌ها و واهمه‌های خودم است.

وی ادامه داد: در جوانی وقتی از من می‌پرسیدند که چرا هنرپیشه شدی می‌گفتم اگر هنرپیشه نمی‌شدم حتما ساواکی می‌شدم! ترس از ساواکی شدن من را به هنر کشاند. این یکی از ترس‌های من است و البته در همه ما احساسات متضاد هست که می‌تواند از راهی به سوی راه دیگری ببردمان. ابوقوزی رمان من هم آدمی است که عاشق شده و در عین حال روزگار به سمت این چنین جنایت کردن نیز پیشش برده است.

رمان «مردی با لاک قرمز» را نشر مروارید با قیمت ۱۲ هزار تومان منتشر کرده است.

کد خبر 3005580

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha