خبرگزاری مهر، گروه استانها – مونا محمدقاسمی: جلوی هر تابلو که میایستی گویی مقابل یک تابلوی نقاشی نگارگری شده ایستادهای؛ کمی که دقت میکنی رگههایی از چوب را درون نقاشی میبینی، چشمانت را که کمی تیز کنی درمییابی در مقابل دنیایی از ظرافت و هنر ایستادهای و آنچه از هنر در مقابل چشمانت خودنمایی میکند تابلوی معرقکاری شده است.
درحالیکه اکثر انسانهای روی زمین از چوب بهجز آتش زدن بهره دیگری نمیبرند هستند افرادی که به این چوب با چشمی عاشق مینگرند، تکهها و خردههای چوب را ارج مینهند و با کنار هم قرار دادنشان تابلویی خلق میکنند که زبان هر بینندهای را به تحسین وا میدارد.
به سراغ یکی از این هنرمندانی رفتیم که با چوب و هنر معرق دوستی ۱۷ ساله دارد، مردی که اصالتاً گرگانی نیست اما طبیعت بکر گرگان و زیباییهایش او را وابسته این دیار کرده است. هنرمندی که با طرحی نو و اندیشهای متفاوت به گرگان آمده است تا سبک متفاوت کاریاش را به مردمان این دیار معرفی کند.
محسن هاشمی، کارشناس ارشد رشته صنایعدستی شاخه معرق است، به بهانه برگزاری نمایشگاه تابلوهای معرقکاری شدهاش سری به او زدیم تا با هنر دستانش بیشتر آشنا شویم.
مدرک درودگری، عامل آشنایی با هنر معرق
از علاقهاش میپرسم و از اینکه چگونه به سمت معرق کشیده شده است. هاشمی در پاسخ به سؤالم میگوید: ازآنجاییکه به چوب علاقه زیادی داشتم به حرفه نجاری روی آوردم اما کارهای من از همان ابتدا خاص بود و به کارهایی مانند میز بیلیارد، درهای تمام چوب و ... میپرداختم؛ اما ازآنجاییکه نیاز بود مدرک فنی حرفهای درودگری را اخذ کنم سال ۷۸ برای اخذ این مدرک راهی مرکز فنی حرفهای شدم.
او روز اول آموزش در مرکز فنی حرفهای استاد کهنسال و سپید مویی را مشغول کار بر روی عکس مقام معظم رهبری دید که تصویر ایشان را بر روی چوب به شکل معرق پیاده می کرد؛ در آنجا برای اولین بار کمان ارهمویی را دید و برایش بسیار جالب بود؛ در آن مکان هنر معرق توسط یکی از دوستانش به او معرفی شد و به این حرفه علاقهمند شد و از همان روز با خرید کمان ارهمویی کار خود را آغاز کرد.
این معرقکار برجسته میگوید: در ابتدا، کار خود را به شکل خودآموز و با مشق نظری از آثار دیگر اساتید شروع کردم اما پس از گذشت یک سال برای کسب تجربه و شاگردی به خدمت استاد مهران امیر اینانلو که صاحب سبک تفکیک رنگ و رئال بود، رفتم و در مدتی کوتاه هر آنچه لازم بود فرا رفتم.
هاشمی ادامه میدهد: بعد از دوره آموزشم نمایشگاههای زیادی در سطح کشور شرکت کردم و با اداره میراث فرهنگی ، صنایعدستی و گردشگری کشور و همچنین اتحادیه و تعاونیهای صنایعدستی کشور همکاری داشتم البته در کنارش به تدریس در دانشگاهها، مؤسسات و دفاتر خصوصی هم مشغول بودم.
عاشق بافت تاریخی هستم
محسن هاشمی متولد کرج است و اینکه گرگان را برای زندگی انتخاب کرده است برایم سؤالبرانگیز است. بیمقدمه از او میپرسم چرا گرگان را برای زندگی انتخاب کردهاید؟
هاشمی میگوید: آبوهوای بینهایت عالی گرگان من را به اینجا کشانده است از اینجایی که اکنون هستم میتوانم بهراحتی ۲۰ دقیقه دیگر در جنگل، کوه یا دشت و یا دریا باشم.
هاشمی ادامه میدهد من همه شهرها را دوست دارم و بافت تاریخی را میپرستم مخصوصاً بوی خشت را. کمی که فکر میکنم میبینم راست میگوید آموزشگاهش هم در محله قدیمی سبزه مشهد گرگان در کنار درخت ۴۷۸ ساله چنار و نزدیک به باغ مزار استاد محمدرضا لطفی، قلندر موسیقی ایرانزمین قرار دارد.
از این هنرمند کرجی الهامبخش تابلوهایی که با چوب خلق میکند را میپرسم، میگوید: یکسری از کارهای ما بر اساس نیاز بازار، آثار کاربردی و مابقی به شکل موزهای و خاص طراحی میشود. به تابلویی با طرح تخت جمشید اشاره میکند و ادامه میدهد: این تابلوی تخت جمشید را به هیچکس نمیفروشم چراکه از کارهای شناسنامهدار من است و برای ساختنش از یک هزار و ۳۵۴ قطعه تماماً چوب گردو از درختان ۱۰۰تا ۲۰۰ساله استفاده کردهام و تکتک قطعاتش را با دستان خودم جدا کردم.
هاشمی به تابلوی خاصی که نامش عروج تذهیب است اشاره میکند، این تابلو نمایی از هنر تذهیب بر روی چوب را نمایش میدهد که از دل صفحه خارجشده است و آدمی را وادار به لمس آن میکند.
هاشمی معتقد است تصویر باید بیانگر مفهومی خاص باشد و میگوید: حس هنرمند چیزی نیست که بشود آن را انتقال داد، من با ارائه برخی از کارهایم به دنبال ارضای روحم هستم و دلیل انتخاب طرح عروج تذهیب همین است.
این استاد معرقکاری ادامه میدهد: حسی که نسبت به جامعه دارم را میخواهم باکمان زدن منتقل کنم و ازنظر من هنر بیان حس شخص نسبت به اطرافیان و جامعه است مثل هنرمند تئاتر، فیلم، موسیقی و یا ... .
محسن هاشمی که بهترین لحظات عمرش را زمانی میداند که چوب را لمس میکند و مشغول کار با چوب است، میگوید: کار با چوب را بینهایت دوست دارم اما وقتی میبینم تکههای چوب توسط مردم به آتش کشیده شده است غم سنگینی را حس میکنم و ناراحت میشوم.
هر هنرمندی برای حرفه خود چشماندازی تعریف میکند، اینکه به کجا و چه درجهای در حرفهاش برسد، اما این هنرمند کرجی میگوید: قرار نیست کار من به انتها برسد بلکه قرار است روزبهروز پیشرفت کند و ایدهای نو از خود بروز دهد، من هیچگاه به دنبال شبیه بودن به کسی نبودهام و همواره به دنبال سبک خاص خودم هستم و دوست دارم شبیه آینده خودم شوم.
از او میپرسم سبک خاص چیست و چه ویژگی دارد؟ میگوید در تعریف سبک خاص باید گفت سبک وجود خارجی نداشته و بهیکباره به شخصی الهام شده و شخص آن را پیاده کرده است.
۱۱۰ لوح تقدیر، یادگار نمایشگاه های داخل کشور
روی میز کار هاشمی تعدادی تندیس از جشنوارههای مختلف خودنمایی میکند، در رابطه با تعداد جشنوارهها و نمایشگاههایی که تاکنون شرکت کرده است میپرسم، در پاسخ به سؤالم میگوید تا به امروز ۱۱۰ لوح تقدیر از نمایشگاههای مختلف دریافت کردهام.
ادامه میدهد بهغیراز نمایشگاههای داخلی در نمایشگاه کشورهایی مانند مجارستان، ترکیه و عمان هم شرکت داشتهام و در چهار نمایشگاهی که در دبی برگزارشده مقامهایی در بخش ظرافت، ایده پردازی و نوآوری کسب کردهام.
هاشمی در طول این سالها هنرجوهای زیادی را پرورش داده است آنقدر زیاد که شمارش تعدادش از دستش خارجشده است میگوید یکی از هنرجوهای من کار خود را تا جایی ادامه داد که در رشته معرق بورسیه کشور تایلند شد، روز قبل از رفتنش نمایشگاهی از آثارش برپا کرد که فقط یک بازدیدکننده داشت و آنهم من بودم؛ وقتی آثارش را دیدم برای اولین بار در زندگی شخصیام از آموزش دادن لذت بردم چراکه کسی را دیدم که کاری کرده شبیه به کار خودم و با همان سبک.
او سبکهای خاص و منحصربهفرد خود را در معرق اجرایی میکند و در تابلوهایش از رنگبندی چوب استفاده میکند بدون نگارگری و یا نقاشی روی چوب؛ سبکهای اسلیمی، تفکیک رنگ (رئال)، معرق منبت، مشبک و معرق تذهیب سبکهایی هستند که در کارش اجرا میکند.
میگوید که متأسفانه سطح استان گلستان ازلحاظ معرق و سبکهای مختلف اجرایی بههیچوجه با سطح کشور مانند استانهای تهران، اصفهان و شیراز همتراز نیست و من اینجا بیشتر سبکهای اجرایی معرق زمان قاجار، سبک اسلیمی و نهایتاً معرق منبت را میبینم و اکثراً معرق نقاشی رونق دارد.
از هاشمی میپرسم دید مردم نسبت به هنر شما چگونه است، میگوید: ابتدا که به گرگان آمدم میخواستم سبککاری که از اساتیدم فراگرفتهام را معرفی کنم ولی آن زمان گرگان ازنظر هنر معرق ضعیف بود و هنوز هم هست، اساتید این رشته معتقد بودند روی تابلو نقاشی شده و هنوز هم همین اعتقاد را روی کارهای من دارند.
روی دیوار نمایشگاه چشمم به تابلویی میخورد که چند روز گذشته در نمایشگاه کتابت اشعار امام خمینی (ره) بهعنوان تابلویی که برای نخستین بار در استان گلستان ساختهشده است رونمایی شد. هاشمی در رابطه با این تابلو میگوید: نوشتههای این تابلو در ابتدا به شکل معرق از چوبهایی ازجمله افرا، نارنج و سنجد تهیهشده و پس از تکنیک منبت، اصول خوشنویسی در آن رعایت شده و جایی که دانگ قلم از پهنا بوده چوب ضخیم و دارای شیب و جایی که با تیزی دانگ قلم بوده بهصورت نازک اجراشده است.
۵ روز و ۱۷ سال، زمان لازم برای ساخت یک تابلو
از هاشمی میپرسم ساخت چنین تابلوی فاخری چقدر زمان برده است و او در یک جمله میگوید: پنج روز و ۱۷ سال ؛ وقتی تعجب من را میبیند ادامه میدهد من این تابلو را در مدتزمان پنج روز ساختهو پرداختهام اما در پشت این زحمت پنجروزه ۱۷ سال تجربه نهفته است چراکه کوچکترین خطا در این کار، کل کار را زیر سؤال میبرد.
نظر شما