۱۸ آذر ۱۳۹۶، ۱۱:۳۴

امام جمعه هامبورگ:

مسأله وحدت نباید برمحور نژاد،زبان،ملیت، اقتصاد، سیاست وفرهنگ باشد

مسأله وحدت نباید برمحور نژاد،زبان،ملیت، اقتصاد، سیاست وفرهنگ باشد

آیت الله رمضانی گفت: مسأله وحدت بر محور نژاد،  زبان، ملیت، اقتصاد، سیاست و فرهنگ باشد؛ بلکه باید بر اساس انسان محوری و احترام به شخصیت انسانی باشد.

به گزارش خبرگزاری مهر، نماز جمعه شهر هامبورگ به امامت آیت الله رمضانی امام و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ برگزار شد. متن خطبه های آن در زیر آمده است:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله ربّ العالمین و الحمد لله الذی لا مُضادّ له فی مُلکه و لا مُنازِعَ لَهُ فی أمره. الحمدالله الذی لا شریک لَهُ فی خلقه ولا شبیه لَهُ فی عَظَمَتِه (جزء من دعاء الإفتتاح) وصلّی الله علی سیدّنا ونبیّنا محمّد صلّی الله علیه وعلی آله الطاهرین واصحابه المنتجبین. 

عبادالله ! أُوصیکم و نفسی بتقوی الله و اتّباع امره و نهیه.

دین مبین اسلام برای اینکه بشریت را به سوی سعادتمندی در دنیا و آخرت سوق دهد، هم برای ابعاد فردی و شخصی انسان دارای برنامه است، هم در خصوص ابعاد اجتماعی انسان. لذا از هر جهت انسان را پرورش جسمی، روحی و روانی می دهد. بر همین اساس قوانین اسلامی نیز به همین منظور و رساندن ایشان به کمال حقیقی، نقش آفرینی می کنند. چرا که این قوانین با تأثیرگذاری ای که دارند، می توانند نقش تربیتی مهمی برای یک جامعه داشته باشند.

عدم جدایی ابعاد فردی از ابعاد اجتماعی انسان در طول تاریخ حیات بشر

روشن  و واضح است که انسان به لحاظ غریزی و فطری روحیۀ جمع گرایی دارد. چرا که مطالعه در تاریخ نشان می دهد که این پیوستگی در زیست و حیات اجتماعی آدمیان وجود دارد، ـ و به آسانی قابل دسترسی است. هر چند سیر تکاملی و رشد ابعاد اجتماعی انسان ها مانند سایر امور روحی و ادراکی انسانی، پیوسته و همگام با کمالات مادی و معنوی او در مسیر کمال قرار می گیرد. ـ لذا در بررسی های دقیق میدانی این مهم به دست می آید که در هیچ زمانی بُعد اجتماعی، از آدمیان جدا نشده است، هر چند در اوایل حیات انسانها این بُعد به شکل کامل و به صورت تفصیلی مورد توجّه قرار نگرفته است.

نقش پیامبران الهی در تبیین ابعاد اجتماعی انسان

پیامبران الهی اوّلین معلّمان بشری در آگاهی بخشیدن به ابعاد اجتماعی انسان بوده اند؛ به این بیان که آنان بیان کنندۀ اهمیت این موضوع برای افراد انسان بوده، و جنبه های اجتماعی آن را برای انسان روشن ساخته اند. لذا در قرآن کریم در آیات مختلف به این مهم اشاره شده است مانند آیه شریفه: «وَ ما کانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً واحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَ لَوْ لا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ فیما فیهِ یَخْتَلِفُون؛‏ (در آغاز) همه مردم امّت واحدی بودند؛ سپس اختلاف کردند؛ و اگر فرمانی از طرف پروردگارت (درباره عدم مجازات سریع آنان) از قبل صادر نشده بود، در میان آنها در آنچه اختلاف داشتند داوری می‏ شد (و سپس همگی به مجازات می ‏رسیدند)». و در آیه ای دیگر چنین آمده است: «کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فیمَا اخْتَلَفُوا فیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فیهِ إِلاَّ الَّذینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَی اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدی مَنْ یَشاءُ إِلی‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ؛ مردم (در آغاز) یک دسته بودند؛ (و تضادی در میان آنها وجود نداشت.

بتدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال) خداوند، پیامبران را برانگیخت؛ تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت می‏ کرد، با آنها نازل نمود؛ تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند. (افراد باایمان، در آن اختلاف نکردند؛) تنها (گروهی از) کسانی که کتاب را دریافت داشته بودند، و نشانه ‏های روشن به آنها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگری، در آن اختلاف کردند. خداوند، آنهایی را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبری نمود. (امّا افراد بی‏ایمان، هم چنان در گمراهی و اختلاف باقی ماندند.) و خدا هرکس را بخواهد، به راه راست هدایت می کند».

نگاه اسلام به ابعاد اجتماعی انسان

اسلام با صراحت دعوت خود را بر اجتماع بنا نهاده، و در هیچ شأنی از شؤون انسان نسبت به قوانین آن بی توجّه نبوده است. لذا اگر برخی از احکام اسلام مانند: «حج، نماز جماعت، انفاق، امر به معروف و نهی از منکر» به صورت دقیق انجام گیرد، این جمع بندی به دست می آید که روح این احکام، اجتماعی است؛ و در حقیقت انسان را به اجتماعات و گردهمایی ها سوق می دهد. بر همین اساس احکام و قوانین اسلامی که از این قبیل هستند، برای سامان دادن جامعه در نظر گرفته شده اند. چرا که از مهمترین اهداف بُعد اجتماعی، حرکت کردن در مسیر جامعه ای بر پایۀ اعتقاد به توحید و معاد خواهد بود تا آدمیان در بستری مناسب و با هم گرائی و همدلی به«سعادت، خوشبختی، قرب الهی و تحقق عدالت» نائل شوند. بر همین اساس و نگاه دقیق اسلامی، از مجموع آیات و روایات این مطلب به دست می آید که پیامبر اکرم(ص) به عنوان یک مصلح بزرگ جامعۀ بشری می باشند. زیرا آن حضرت(ص) با مدیریت اخلاقی و با روشی مداراگونه توانست فرهنگ منحط جاهلیت آن زمان را دگرگون ساخته، و انسانها را در مسیر توحید و بندگی خداوند متعال قرار دهد، و همگی را به تقوای فردی و اجتماعی فرا خواند.

از منظر شهید مطهری زندگی اجتماعی نوعی زندگی سالم است، که افراد جامعه حقوق یکدیگر را محترم شمرده و در تحقق عدالت و استیفای حقوق شهروندی تلاش می کنند. در چنین جامعه ای نسبت به یکدیگر محبت می ورزند و آنچه را که برای خود می پسندند برای دیگران نیز می پسندند، و هر چه را که برای خود ناپسند می دارند برای دیگران نیز آن را زشت می شمارند. آنان افراد با ایمانی هستند که نسبت به یکدیگر اعتقاد و اطمینان داشته، و نسبت به حلّ مشکلات همدیگر احساس مسئولیت می نمایند. از همین رو در اسلام دستورهایی برای بهبود روابط اجتماعی داده شد است مانند: «رعایت حقوق خویشاوندان و پیوند میان آنان» که خدای تعالی در این خصوص می فرماید: «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ؛ (و نیز) (از قطع رابطه با) خویشاوندان خود، پرهیز کنید». در بیان پیامبر اکرم(ص) نیز آمده است: «بِرُّ الْوَالِدَیْنِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ یُهَوِّنُ الْحِسَابَ؛‏ نیکی به پدر و مادر و پیوند با خویشاوندان حساب قیامت را آسان می کند»، و در جای دیگر می فرمایند: «حسنوا اخلاقکم و الطفوا بجیرانکم و أکرموا نساءکم تدخلوا الجنة بغیر حساب؛ اخلاق خویش را نیکو کرده و با همسایگان مهربان باشید و همسرتان را گرامی بدارید تا بی حساب وارد بهشت شوید».

یکی دیگر از مسائلی که روابط اجتماعی را بهبود می بخشد و مورد تأکید زیادی نیز می باشد موضوع «ایجاد روابط صحیح با مؤمنان» است که در تعابیر اسلامی به عنوان همزیستی برادرانه از آن یاد می شود؛ که این نوع تعبیر در خصوص این گونه روابط، تعبیری بسیار زیبا و لطیف است. چرا که امام صادق(ع) در مورد این موضوع می فرمایند: «الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ هُوَ عَیْنُهُ وَ مِرْآتُهُ وَ دَلِیلُهُ لَا یَخُونُهُ وَ لَا یَخْدَعُهُ وَ لَا یَظْلِمُهُ وَ لَا یَکْذِبُهُ وَ لَا یَغْتَابُهُ؛ مسلمان برادر مسلمان است، او چشم و آیینۀ وی است، و خیانتش نکند، و ضررش ندهد، و ستم به او نکند، و او را دروغگو نشمارد، و پشت سر او نگوید». پیامبر اکرم(ص) نیز در این باره می فرمایند: « تَرَی المُؤمِنینَ فی تَراحُمِهِم وتَوادِّهِم وتَعاطُفِهِم کَمَثَلِ الجَسَدِ؛ إذَا اشتَکی‏ عُضواً تَداعی‏ لَهُ سائِرُ جَسَدِهِ بِالسَّهَرِ وَالحُمّی‏؛ مؤمنان را در مهربانی ورزیدن به یکدیگر، دوستی با یکدیگر و ملاطفت با یکدیگر، چونان یک پیکر می ‏بینی که چون عضوی [به درد آید و] شکایت کند، دیگر اعضا با بی‏ خوابی و تب با او همصدا می ‏شوند و یکدیگر را فرا می ‏خوانند».

برترین ملاک برادری از منظر اسلام

برای این که انسان در یک جامعه اسلامی و دینی بتواند اخوت و برادری خود را نسبت به سایرین به اثبات رسانده و آشکار سازد، یک ملاک بسیار مهم دارد و آن این که بهترین ملاک «خود انسان» می تواند باشد. چرا که پیامبر رحمت(ص) در تبیین این ملاک می فرمایند: «جَاءَ أَعْرَابِیٌّ إِلَی النَّبِیِّ (ص) وَ هُوَ یُرِیدُ بَعْضَ غَزَوَاتِهِ فَأَخَذَ بِغَرْزِ رَاحِلَتِهِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَلِّمْنِی عَمَلًا أَدْخُلُ بِهِ الْجَنَّةَ فَقَالَ مَا أَحْبَبْتَ أَنْ یَأْتِیَهُ النَّاسُ إِلَیْکَ فَأْتِهِ إِلَیْهِم؛ پیامبر(ص) آماده رفتن به یکی از جنگ‏ها بود که بادیه ‏نشینی آمد و رکاب اشتر ایشان را گرفت و گفت: ای پیامبر خدا(ص)! به من کاری بیاموز که با انجام دادن آن به بهشت بروم. حضرت(ص) فرمود: «هر رفتاری که دوست داری مردم با تو بکنند، تو با آنان همان کن و هر رفتاری که خوش نداری مردم با تو انجام دهند، تو نیز با آنان چنان مکن‏».

با توجه به این که در سطور گذشته به صورت دقیق به شیوه های مختلف برای بهبود روابط انسانی در اسلام اشاره شد، می توان به سایر اموری به بهبود این روابط کمک کند نیز اشاره نمود؛ که برخی از آن امور عبارتند از: داشتن سیره گشاده، تبسم و لبخند، سلام کردن، مصافحه یا دست دادن، پرسش از نام، جا را باز کردن تا در کنار تو بنشیند، احترام به شخصیت افراد و مدارای با مردم، سخن خوش تر و نیکوتر با او گفتن.

سخن پایانی

در اسلام احکام و قوانین مربوط به مسائل اجتماعی به اندازه ای است که می توان برای هر یک از آن قوانین و احکام، کتاب نوشت و جلسات بسیاری را به آن اختصاص داد، امّا آنچه که مسلّم است، از منظر اسلام مسألۀ اجتماع و جماعات به اندازه ای مهم است که در این آیین «وحدت» و دوری از تفرقه یک وظیفه و تکلیف الهی است. به این بیان که نباید مسأله وحدت بر محور نژاد،  زبان، ملیت، اقتصاد، سیاست و فرهنگ باشد؛ بلکه باید بر اساس انسان محوری و احترام به شخصیت انسانی باشد. زیرا چنین وحدتی قطعاً نمی تواند فقط ظاهری باشد، بلکه باید بر اساس پیوند دلها و دوری جستن از کینه ها و حسادت ها باشد.

در نتیجه اگر حیات دینی در ابعاد گوناگون زندگی انسانها آشکار گردد، انسان ها و مؤمنین به سعادت و خوشبختی به معنای واقعی در دنیا و آخرت خواهند رسید، و بهشت دنیایی را تجربه خواهند نمود.

کد خبر 4166534

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha