خبرگزاری مهر، گروه بین الملل - جواد حیران نیا: محمد جواد ظریف پس از دیدار روز یکشنبه ۲۶ مه/۵ خرداد با همتای عراقی خود گفت ایران تاکنون پیشنهادات مختلفی در مورد امضای معاهده عدم تعرض با همه کشورهای خلیج فارس ارائه کرده است. به گفته آقای ظریف این پیشنهادات همچنان روی میز است.
ظریف همچنین با اشاره به این که ایران خواستار بهترین روابط با کشورهای منطقه خلیج فارس است، گفت که از «همه پیشنهادات گفتگو و تنشزدایی استقبال میکند.»
همانگونه که خود وزیر خارجه ایران اعلام کرده این اولین باری نیست که ایران چنین پیشنهادی را مطرح میکند. محمد جواد ظریف چندی پیش نیز طرح امضای عدم تجاوز با عربستان را پیشنهاد داده بود. همچنین وزیر خارجه ایران پیش از این نیز طرح «مجمع گفتگوی منطقهای (جمعی)» را ارائه داده بود.
این طرحها از این دیدگاه درست ایران نشأت میگیرد که امنیت در این منطقه از رهگذر مشارکت همه کشورهای عضو منطقه حاصل خواهد شد و نظم امنیتی مطلوب و پایدار برای منطقه بدون مداخله خارجی محقق میشود.
اما این طرح با نگاه اول و شرایط حاکم بر روابط میان کشورهای منطقه بسیار آرمانی مینماید ولی طرحی است که میتواند در صورت اعتمادسازی تدریجی و گام به گام محقق شود.
در حال حاضر الگوی امنیتی منطقه خلیج فارس به سبب حضور قدرتهای خارجی و حضور قوی آنها با وضعیت «معمای امنیتی» مواجه شده، الگوی امنیت منطقهای متأثر از الگوی امنیتی قدرت هاست و لذا پویشهای امنیتی منطقه روال عادی خود را طی نمیکند. رقابت بین قدرتهای بزرگ خود به خود باعث تقویت رقابتهای منطقهای موجود محلی در الگوی امنیتی خلیج فارس شده است که به سختی میتوان این الگو را تغییر داد.
نظم کنونی منطقه خلیج فارس مبتنی بر توازن قوا است که تاریخ نشان داده این نظم کارآمدی لازم برای حفظ امنیت و ثبات در منطقه را ندارد. این نظم مبتنی بر منطق بازی با حاصل جمع جبری صفر (بازی برد- باخت) است و بر افزایش قدرت نسبی تأکید دارد و بازیگران بر اساس وجود ذهنیت منفی نسبت به یکدیگر خواستار تقویت خود و تضعیف قدرت رقیب هستند.
کشورهای عربی حوزه خلیج فارس همواره برای رویارویی با دشمنان احتمالی خود در سایه وجود اختلافات عمیق میان این کشورها و تلاش هر کدام از آنها برای برتری سیاسی و نظامی بر یکدیگر، خود را نیازمند حضور نظامی کشورهای غربی به همراه پایگاههای دائمی آنها میبینند؛ از این رو برای بستن قراردادهای تسلیحاتی و ایجاد پایگاههای نظامی غربی در خاک خود با یکدیگر رقابت میکنند.
منطقه خلیج فارس نیازمند معماری نظمی فراگیر و جامع است که در بلندمدت نیروهای فرامنطقه ای در آن حضور نداشته باشند و ساختار امنیتی فراگیر مبتنی بر همکاری کشورهای عضو منطقه باشد.
بر این اساس جهت تحقق نظم امنیتی که بتواند امنیت پایدار کشورهای خلیج فارس را محقق سازد و زمینه تحقق طرح عدم تجاوز پیشنهادی ایران را فراهم آورد نکات زیر را باید مد نظر داشت:
۱ توجه به اصل موازنه قدرت در منطقه میان سه قدرت ایران، عراق و شورای همکاری خلیجفارس که نتیجه آن راضیبودن هر سه طیف قدرت است.
۲- سیستم امنیتی باید بر صلح مثبت تأکید و توجه داشته باشد.
۳- برای استقرار امنیت دائم باید از رهگذر اعتمادسازی میان اعضای منطقه خلیج فارس زمینه خروج قدرتهای برون منطقهای از منطقه فراهم شود.
۴- سیستم امنیتی باید در برابر جامعه جهانی و نیروهای بینالمللی توانمند باشد.
۵- سیستم مطلوب امنیتی باید مشکلات منطقهای کنونی را حل و فصل کند و با رویکرد یکجانبهگرا استمرار نیابد. چراکه متغیرهای متعددی در منطقه وجود دارند که تجزیه و تحلیل تحولات منتج از این متغیرها با هدف رویکرد امنیتی افراطی دستیافتنی نیست.
۶- سیستم امنیتی باید با تغییرات سیاسی عمیق در منطقه از جمله حل منازعات و اختلافات ارضی، عدم اطمینان از وضعیت اقتصادی منطقه به دلیل مساله نفت و فروش آن و اشاعه سلاحهای هستهای به دنبال ایجاد و گسترش سیستم امنیتی متمایل به غرب و باثبات در خلیجفارس و… همراه باشد.
۷- در قلب معمای امنیتی منطقه دو دیدگاه متناقض وجود دارد: ایران در پی خروج نیروهای آمریکا از منطقه است و بر این اساس آنچه که این کشور انجام میدهد، حق قانونیاش در این منطقه است. دیدگاه دیگر رویکرد کشورهای عربی است که مایلند آمریکا قدرت ایران را کنترل و به اصطلاح موازنه برقرار کند. این کشورها همچنین مایلند حضور آمریکا در این منطقه استمرار داشته باشد. برطرف ساختن این بن بست آسان نخواهد بود، اما توافق هستهای با ایران فرصتی برای برداشتن گام اولیه جهت ایجاد نظم جدید در خلیج فارس فراهم میکند. نظم جدید میتواند مناسبات بین ایران و کشورهای عربی خلیج فارس را بهبود بخشیده و تعهد نظامی آمریکا به این کشورها را کاهش دهد.
۸- ایجاد یک شبکه غیررسمی از کارشناسان فنی به منظور بررسی چالشها و ارائه راهکارهای مؤثر برای معرفی یک دیالوگ امنیت منطقهای حائز اهمیت است.
۹- نظم امنیتی خلیج فارس باید با اجماعی منطقهای جنگ را نامشروع بخواند- شبیه «اجتماع امنیتی کثرت گرا» مورد نظر «کارل دویچ» که در آن چندین حکومت با دولتهای حاکم وجود دارند و در روابط میان خود از جنگ استفاده نمیکنند و احتمالی نیز برای آن در نظر نمیگیرند.
۱۰- بزرگترین چالش بلندمدت برای ثبات دولتهای شورای همکاری خلیج فارس فشارهای داخلی و تهدیدات مرتبط با «امنیت انسانی»(human security) است و نه ایران به عنوان تهدیدی برای «امنیت دولتی»(state security). بر این اساس دولتهای عرب خلیج فارس نیاز به اجرای اصلاحات داخلی معنادار برای ایجاد امنیتی قابل تداوم برای شهروندانشان، کاهش تقاضا برای ایدئولوژیهای افراطی دارند.
۱۱- کشورهای برون منطقهای از جمله آمریکا نباید در رقابت قومی و ژئوپلیتیکی میان ایران و عربستان سعودی جانب طرفی را بگیرند و در مقابل باید برای ایجاد تعادلی میان این دو تلاش نمایند.
۱۲- شروع گفت وگو میان ایران و شورای همکاری خلیج فارس با رویکرد کارکردی از پایین به بالا، برگزاری مجمعی منطقهای و تقویت تدریجی آن تا تبدیل به رژیم جدید امنیت منطقهای میتواند راهگشای مسائل این منطقه باشد.
۱۳- گفتگو میان اعضای منطقه میتواند از فرایند سیاسی و دیپلماتیک شروع شود و در ادامه موضوعات امنیتی را نیز موضوع گفتگو قرار داد. سطحی از ثبات استراتژیک میان ایران و اعضای شورای همکاری خلیج فارس برای آغاز فرایند سیاسی لازم به نظر میرسد. این ثبات استراتژیک نتیجه اقدامات و سیاستهای دو طرف در عراق، یمن، سوریه و لبنان است، به گونهای که هردو طرف در صحنه عملی تقابل، به موازنهای نسبی دست یابند تا به سوی گفتگوهای سیاسی تمایل نشان دهند.
۱۴- دستاوردهای قبلی کشورهای منطقه از جمله تفاهم نامه امنیتی میان ایران و عربستان در دوران ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی مورد توجه قرار گیرد و عملیاتی شود.
۱۵- نهادهای غیر دولتی که میتواند زمینه گفتگو را فراهم آورد تشکیل شود تا زمینه برای تسری فعالیتها به سطح دولتی را فراهم سازد. این نهادها میتوانند در زمینههای فرهنگی و آموزشی از جمله سینما، هنر، و پروژههای جامعه شهری باشد.
۱۶- برگزاری کنفرانس توسط سازمانهای غیر دولتی که خواهان همگرایی کشورهای حوزه خلیج فارس، که سازمانها و ارگانها را بر اساس منافع مشترک گردهم آورد.
۱۷- برگزاری کنفرانسهای آکادمیک در خصوص الگوی امنیتی خلیج فارس.
۱۸- کشورهای منطقه باید نگرانیهای امنیتی یکدیگر را درک کرده و حوزه نفوذ یکدیگر در منطقه را درک کنند.
در حال حاضر در سایه حضور ترامپ رقابتهای منطقهای برای خرید تسلیحات بیشتر از قبل شده است. معمای امنیتی حاکم بر کشورهای منطقه خلیج فارس در حال حاضر باعث شده تا کشورهای این منطقه علاوه بر موازنه درون زا (internal balancing)در قالب خرید تسلیحاتی روی به ایجاد موازنه بیرون زا (external balancing) نیز روی بیاورند. از اینرو شاهد افزایش همکاریهای نظامی و امنیتی دو جانبه و چند جانبه میان کشورهای حاشیه خلیج فارس هستیم. تشکیل ناتوی عربی که توسط واشنگتن مطرح شده از این منظر قابل تحلیل است.
تحقق چنین نظمی از طریق گذار از ذهنیت بازی با حاصل جمع جبری صفر به نوعی بازی با حاصل جمع جبری متغیر حاصل خواهد شد که در آن منطق «موازنه قوا» حاکم نباشد و سه قدرت منطقه یعنی ایران و عراق و عربستان تهدیدی علیه یکدیگر نباشند.
نظر شما