به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از بی بی سی، «زک بیشاپ» گزارشگر ارشد وبسایت خبری تحلیلی وکس در برنامه روز پنجشنبه پادکست «وردلی» به ریشه ظهور سیاست «فشار حداکثری» در دکترین سیاسی دونالد ترامپ پرداخت و با دو کارشناس ثابت این برنامه درباره میزان کارآمدی این راهکار بحث کرد.
«آلکس وارد» مدیر مرکز شورای امنیت بین الملل آتلانتیک و از ستون نویس های «وُکس» در این پادکست که به صورت زنده اجرا و ضبط شد از تاریخچه ظهور سیاست فشار حداکثری گفت و اینکه چه طور ابتدا در سیاست مقابله با برنامه اتمی کره شمالی از این راهکار سخن به عمل آمد اما خیلی زود به اصلیترین شناسه سیاست خارجی دونالد ترامپ بدل شد و او از کرهشمالی تا مکزیک و از ونزوئلا تا چین و کانادا و بالاخره علیه ایران این روش را اعمال کرد. هر چند به گفته او در زمینه کارآیی این رویکرد سوالات فراوانی وجود دارد.
با وجود این «جنیفر ویلیامز» دیگر کارشناس ثابت پادکست وردلی معتقد بود سیاست فشار حداکثری را ترامپ از دنیای تجاری خودش در نیویورک و تجربهاش در زمینه ساخت و ساز به کاخسفید برده و از این لحاظ نه تنها ترفند جدیدی به حساب نمیآید بلکه تداعی کننده سبک «قلدرمآبانه» تجاری ترامپ است.
سه روزنامهنگار وبسایت وکس در بخشهای مختلف این پادکست به نحوه استفاده سیاست فشار حداکثری از سوی کاخسفید علیه کشورهای مختلف پرداختند و میزان سودمندی یا شکست آن را ارزیابی کردند.
مثلاً در زمینه تهدید وضع تعرفه علیه کالاهای وارداتی از مکزیک در برابر متوقف کردن سیل مهاجران از مرزهای این کشور به سوی آمریکا، کارشناسان این پادکست سیاست فشار حداکثری را موفق ارزیابی کردند چرا که مکزیک خیلی زود با اعزام وزیرخارجه خود به واشنگتن پای میز مذاکره آمد و وعده داد چند هزار نیرو از یگان ویژه ارتش خود را به مرزهای جنوبی این کشور اعزام کند.
اما در جایی دیگر آلکس وارد معتقد بود هنگامی که آمریکا با کشوری که اقتصادی قوی و بزرگ چون چین دارد روبرو شد سیاست فشار حداکثری جواب نداد چرا که چین توانست روبروی آمریکا بایستد و در برابر وضع تعرفه از سوی دونالد ترامپ، پکن هم بر میلیاردها دلار کالاهای صادراتی آمریکا از جمله سویا و غلات روغنی تعرفه ببندد و فعلاً هم مذاکرات میان دو کشور بدون پیشرفت متوقف شده است.
نکته قابل توجه در این میزگرد رادیویی این بود که تقریباً هر سه شرکتکننده متفقالقول بودند که وقتی سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ با مقاومت دولتهای مقابل او مواجه میشود به نوعی این پیغام را میفرستد که واشنگتن ممکن است از تهدید گزینه نظامی به عنوان ابزار بعدی استفاده کند اما ترامپ با وجود داشتن سیاستمداران جنگطلبی چون جان بولتون و مایک پمپئو در اطراف خود، نشان داده که تمایلی به وارد کردن آمریکا به یک جنگ گرم و رویارویی مستقیم نظامی ندارد.
جنیفر ویلیامز برای استدلال بیشتر مثال ونزوئلا را طرح کرد. اینکه آمریکا با حمایت از خوان گوآیدو، رهبر مخالفان و تحریم نفتی کاراکاس تا به آنجا پیش رفت که حتی مایک پمپئو و جان بولتون از روی میز بودن گزینه نظامی سخن گفتند. اما در نهایت وقتی نیکلاس مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا تسلیم نشد، عملاً سیاست فشار حداکثری پشتبندی نداشت.
زک بیشاپ حتی به نقل از مقامهای کاخسفید گفت که دونالد ترامپ اخیراً جایی اظهار کرده حوصلهاش از قضیه ونزوئلا سر رفته و این موضوع کمکم به حاشیه توجه رئیسجمهوری آمریکا رفته است.
مثال دیگر برای عدم کارآیی سیاست فشار حداکثری تشکیلات فلسطینی بود که آلکس وارد به اشاره به آن گفت وقتی قطع کمکهای آمریکا به فلسطینیان و دیگر موارد (چون به رسمیت خواندن بیتالمقدس به عنوان پایتخت از سوی اسرائیل) نتوانست رهبران فلسطینیان را پای میز مذاکره بیاورد یک بار دیگر کاخسفید به بنبست رسید و ابزار دیگری برای ادامه فشار ارایه نکرد.
جنیفر ویلیامز در نهایت به کارآیی این سیاست در برابر ایران پرداخت و گفت: کاخسفید میخواهد همین سیاست را علیه حکومتی به کار ببرد که فلسفه وجودی آن مقاومت و مقابله است… و خب این طور میشود که تهران با نه گفتن به واشنگتن دهنکجی میکند و باز شاهدیم که سیاست فشار حداکثری به بنبست میرسد بدون اینکه کاخسفید برای چنین وضعیتی استراتژی مشخصی تعیین کرده باشد.
در انتهای این پادکست بیشاپ کمی هم مایه طنز به گفتگو افزود و توضیح داد: البته ما این همه درباره سیاست فشار حداکثری حرف زدیم اما در حقیقت تعریف مشخص و مکتوبی از سوی کاخسفید در این باره که این سیاست چیست وجود ندارد؛ البته «توییتهای ترامپ» و «سبیل جان بولتون» هست اما ورای آن کاخسفید تاکنون دکترین مشخصی برای سیاست خارجی خود ارایه نکرده است.
نظر شما