خبرگزاری مهر، گروه سیاست - فهمیه رضیان، سینا سنجری؛ این روزها وقتی با اصلاحطلبان صحبت از انتخابات میکنیم، داغ دلشان تازه میشود و از تجربه تلخ ائتلاف با اعتدالیون و نزدیکان دولت در انتخابات ۹۴ سخن میگویند؛ البته برخی معتقدند این اظهارات صرفاً برای فرار از پاسخگویی نسبت به عملکرد دولت برآمده از حمایت آنها و توجیه شکستها و کارنامه خراب فراکسیون امید در مجلس است اما به هر حال آنچه در ظاهر میگویند عدم ائتلاف و تعامل با طیف سیاسی نزدیک به دولت در انتخابات اسفند ۹۸ است.
محمدرضا عارف که پیش از این گفته بود تصمیم کلی اصلاحطلبان عدم ائتلاف در انتخابات ۹۸ است، اخیراً نیز لیست ائتلاف اصلاحات در انتخابات ۹۴ را حاصل رد صلاحیتهای شورای نگهبان و متعاقب آن نگاه سلبی اصلاحطلبان دانست و تاکید کرد: «باید بدانیم که اقلیت مؤثر بسیار ارزشمندتر از اکثریت غیر همراه است.»
برای بحث در خصوص این موضوع در بعد از ظهر داغ یک روز تابستانی به دفتر «محمدعلی وکیلی» نماینده مردم تهران در مجلس و عضو فراکسیون امید رفتیم.
دفترش نسبتاً شلوغ بود؛ جمعی از یاسوجیها [همشهریهایش] به دیدارش آمده بودند، او نیز در میانه جلسات و گفتگوهایی که داشت یک ساعت با ما به گفتگو نشست.
وکیلی میگوید اکثر اصلاحطلبان معتقدند «باید با هویت اصلاحطلبی در انتخابات ۹۸ شرکت کنیم زیرا نسبت به عملکرد لیست امید و دولت اعتراضات زیادی وجود دارد.»
نماینده اصلاحطلب مردم تهران معتقد است «در جریان اصلاحات برخی مدافع ائتلاف مجدد با اعتدالیون هستند که حزب کارگزاران یکی از آنهاست اما در عین حال صدای مخالفین این موضوع بلندتر است»
او بر خلاف سعید حجاریان که تاکید بر «مشارکت مشروط» در انتخابات مجلس دارد، صدای غالب اصلاحطلبان را «مشارکت فعال» توصیف میکند.
این عضو فراکسیون امید خبر مربوط به اختلاف روحانی و جهانگیری را که توسط سخنگوی دولت تکذیب شد را مستند میداند و میگوید «نقل قولی که از روحانی خطاب به جهانگیری منتشر شده بدنه اصلاحطلبی را علیه ائتلاف با اعتدالیون جری کرده است.»
وکیلی سوال موجود در میان اصلاحطلبان را اینگونه بیان میکند که «اصلاحات تا کجا باید پای این دولت بایستد؟»؛ اعتقاد او این است که «فراکسیون امید و اصلاحطلبان در میان افکار عمومی تاوان عملکرد دولت را پس میدهند.»
او تاکید دارد که «فراکسیون امید بیش از حد انتظار تخم مرغهای خود را در سبد دولت گذاشت و دفاعیات هزینه داری از دولت در مجلس انجام داد»؛ وکیلی به ماجرای استیضاح ربیعی و آخوندی اشاره میکند و میگوید: «من موافق استیضاحها بودم اما در فراکسیون امید با منطق حمایت از دولت علیه من موضعگیری شد و من را وادار به سکوت کردند.»
نماینده مردم تهران تاکید میکند که «فراکسیون امید سهم قابل توجهی از حیث مسئولیت در بروز وضعیت کنونی کشور دارد و اگر اصلاحطلبان سهم خود را در بروز وضعیت موجود نپذیرند، بزرگترین ناصداقتی را با مردم انجام دادهاند.»
وکیلی اظهارات برخی اعضای فراکسیون امید مبنی بر اینکه نظارت استصوابی مانع از این شده که مردم انتخاب بهتری داشته باشند را خود زنی سیاسی میداند و معتقد است «فراکسیون امید ترجمه حداقلی از گفتمان اصلاحطلبی است.»
او در گفتگوی با ما به عنوان یکی از نمایندگانی که از طریق لیست امید وارد مجلس شده است، میگوید: «از همان روز اول پس از پیروزی لیست امید در انتخابات، طیفی از اصلاحطلبان بر سر ما کوبیدند که شما نیروهای درجه ۲ و ۳ اصلاحطلب هستید؛ انتظار آنها این بود که ما مجلس ششم بشویم.»
او در عین حال اعضای فراکسیون امید را اصلاحطلبتر از اصلاحطلبان مجلس ششم میداند و میگوید «اگر هر کدام از ما در مجلس ششم بودیم درخشش متفاوتی داشتیم.» البته وکیلی به این تعداد مواضع اصلاحطلبانه در نطق اعضای فراکسیون امید هم انتقاد دارد و میگوید «نباید مواضع اصلاحطلبانه در نطقها اتخاذ میشد.»
وی معتقد است فراکسیون امید و دولت به ماموریتهایی که قرار بود با ورود به حاکمیت برای جریان اصلاحطلب انجام دهند، عمل نکردهاند.
نماینده مردم تهران تاکید میکند: «روحانی به دلیل تقابلی که در حاکمیت ایجاد کرد و حساسیتهایی که در ایام انتخابات ریاست جمهوری برانگیخت، اصلاحطلبان را با حاکمیت مسئلهدارتر کرد. اعتقاد وکیلی این است که «ما انتظار نداشتیم روحانی ادای خاتمی را دربیاورد و دولت اصلاحطلب تشکیل دهد.»
متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
آیا جلسات شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان برای تنظیم فهرست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس و تعیین مبانی ائتلاف آغاز شده است؟
از شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بیخبرم چون عضو شورا نیستم. گویا اخیراً شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان فعال شده است. هنوز برای بستن لیست اصلاحطلبان در انتخابات یازدهم زود است باید ابتدا مبانی مهمی روشن شود.
در سالهای ۹۲ ،۹۴ و ۹۶ اصلاحطلبان به صورت ائتلافی در انتخابات شرکت کردند. در حال حاضر بحث مهم در جریان اصلاح طلبی این است که آیا در سال ۹۸ نیز با مبانی ائتلاف در انتخابات حضور خواهیم یافت یا خیر؟
برخی اصلاحطلبان با اعتراض به عملکرد دولت معتقدند که باید با هویت اصلاح طلبی و مستقل در انتخابات سال ۹۸ حضور یابند زیرا نسبت به لیست امید و عملکرد فراکسیون مستقلان اعتراض زیادی وجود دارد لذا طیف گستردهای از اصلاحطلبان معتقد به عدم ائتلاف هستند. البته هنوز هم بخشی از جریان اصلاحطلب معتقد به لزوم ائتلاف در انتخابات ۹۸ هستند.
آقای عارف ریاست فراکسیون امید و رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان اعلام کرد که اصلاحطلبان با هویت مستقل اصلاحطلبی در انتخابات حضور خواهند یافت. همین موضع و تفکر در انتخابات اجلاسیه چهارم مجلس دهم عامل اختلاف نظر در فراکسیون امید شد. برخی از اعضای فراکسیون امید مخالف رقابت عارف با لاریجانی بودند اما عارف یکی از دلایل لزوم رقابت را تبیین مرز مدیریتی در آستانه انتخابات اعلام کردند.
برخی اصلاحطلبان از جمله آقای حجاریان خواستار مشارکت مشروط اصلاحطلبان در انتخابات شدهاند؛ آیا شما به مشارکت مشروط اعتقاد دارید؟
برخی افراد در جریان اصلاحات نظریه مشارکت مشروط در انتخابات را مطرح میکنند اما صدای غالب اصلاحطلبان مشارکت فعال است، اینکه این مشارکت با هویت مستقل اصلاحطلبی باشد یا ائتلافی مورد اختلاف است.
چرا عمده اصلاحطلبان با ائتلاف با دولت برای انتخابات ۹۸ مخالفند؟
عملکرد دولت و برخی از اعضای لیست امید که عضو فراکسیون امید نشدند عامل مخالفت قاطع بخشی از بدنه اصلاحطلبی با ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالیون است.
ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدالیون دو نتیجه داشت: ۱. تشکیل دولت فعلی، چراکه عملکرد دولت با شاخصهای اصلاحطلبی قابل نقد است.
۲. تشکیل لیست امید در مجلس: از لیست امید در مجلس، فراکسیون امید و فراکسیون مستقلان منشعب شد به عبارت دیگر لیست امید بانی ایجاد دو فراکسیون در مجلس شد.
اعضای فراکسیون امید معتقدند عدول اعضای لیست امید از فراکسیون امید نشان دهنده عدم پایبندی به مبانی ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالیون است. نقل قولی که از روحانی خطاب به جهانگیری در فضای عمومی منتشر شد بدنه اصلاحطلبی را علیه ائتلاف با اعتدالیون جَری کرده است در حال حاضر نیز برخی مواضع رئیس جمهور در خصوص اصلاح طلبان عامل افزایش نارضایتیها شده است. نقل قولی که از آقای روحانی خطاب به آقای جهانگیری در فضای عمومی منتشر شد بدنه اصلاحطلبی را علیه ائتلاف با اعتدالیون جَری کرده است.
آن نقل قول که توسط سخنگوی دولت تکذیب شد.
بخش مهمی از آنچه درمورد اختلاف جهانگیری و روحانی نقل شده، تکذیب نشد چراکه گویا مستند بوده است.
اصلاحطلبان و فراکسیون امید تا کجا از دولت حمایت خواهند کرد؟
همیشه در فراکسیون امید و جریان اصلاح طلبی این سوال وجود داشت که نسبت جریان اصلاح طلبی و فراکسیون امید با این دولت چه نسبتی است؟ حمایت فراکسیون از دولت تا چه زمان و به چه میزان ادامه خواهد یافت؟ در حال حاضر نیز این سوال وجود دارد که اصلاح طلبان تا کجا باید پای این دولت بایستند؟
تا امروز بخش هزینهبَر مواضع دولت به پای فراکسیون امید نوشته شده است و حمایتهای نجات بخش از این دولت در مقاطع حساس نیز بر عهده فراکسیون امید بوده است. اما طرف مشورت دولت عملاً فراکسیون امید و اصلاحطلبان نبودند، جریان مورد حمایت دولت نیز عملاً فراکسیون امید نبوده است، در حال حاضر نیز فراکسیون امید و اصلاح طلبان در میان افکار عمومی تاوان عملکرد دولت را پس میدهند.
فراکسیون امید و اصلاحطلبان در میان افکار عمومی تاوان عملکرد دولت را پس میدهند اصلاحطلبان معتقدند که طیف اعتدال و توسعه موجب جدایی دولت و اصلاحطلبان شده است، آقای واعظی هم چند ماه پیش اعلام کرد که راهبرد حزب اعتدال و توسعه در انتخابات آینده ائتلاف با اصلاح طلبان است این در حالی است که فضای کلی در اصلاحات عدم ائتلاف است. نظر شما چیست؟
یکی از مهمترین ابهاماتی که بر جریان اصلاحطلبی درخصوص انتخابات آینده سایه انداخته است چگونگی نسبت اصلاح طلبان با دولت، جریان اعتدال، جریان لاریجانی و مسیر ائتلاف است. مدافعین نظریه شرکت بدون ائتلاف اصلاحطلبان در انتخابات، صدای بلندتری در این جریان دارند. البته ائتلاف با اعتدال در انتخابات آینده نیز مدافعینی در جریان اصلاحطلب دارد. حزب کارگزاران مدافع بزرگ ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدالیون در انتخابات آینده است.
علی رغم اظهارات شما مبنی بر اختلاف نظر در مورد ائتلاف با دولت، در انتخابات ریاست جمهوری فراکسیون امید نسبت میان دولت و اصلاحطلبان را معلوم کرد. اعضای این فراکسیون ستاد انتخاباتی برای آقای روحانی تشکیل دادند و شما سخنگوی ستاد انتخابات آقای روحانی بودید، علاوه بر این فراکسیون امید از دولت در مجلس حمایت میکند. با تکیه بر این شواهد هنوز نسبت میان دولت و اصلاحطلبان روشن نیست؟
بله فراکسیون امید از دولت حمایت حداکثری داشته و دارد. در انتخابات ریاست جمهوری این اختلاف میان اصلاحطلبان وجود داشت که آیا آقای جهانگیری باید به عنوان مکمل آقای روحانی در انتخابات حضور یابد یا مستقل از آقای روحانی در انتخابات شرکت کند. بیشترین نقش برای اینکه آقای جهانگیری به عنوان مکمل آقای روحانی در انتخابات حضور یابد را مرحوم هاشمی رفسنجانی داشت. مرحوم هاشمی رفسنجانی در زمان حیات خود توصیههایی را در این زمینه به اصلاحطلبان کرده بود و اگر این توصیهها نبود جریان اصلاح طلبی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ حاضر نمیشد پشت سر حسن روحانی قرار گیرد.
جریان اصلاحطلب از ابتدا معتقد بود باید با نامزدی آقای جهانگیری وارد صحنه انتخابات ریاست جمهوری شود، آن روز هم با این استدلال که فرایند رأی آوری مشخص خواهد کرد کدام یک از دو نفر (جهانگیری و روحانی) نامزد انتخابات هستند، جریان اصلاحطلب قبول کرد که جهانگیری نه مستقل بلکه در کنار حسن روحانی در انتخابات حضور یابد. اما فرآیند انتخابات و مواضع حسن روحانی در مناظرهها، مسیر انتخابات را به نحوی پیش برد که جریان اصلاحطلب پذیرفت جهانگیری به عنوان مکمل کمپین تبلیغاتی حسن روحانی نقشآفرینی کند.
حزب کارگزاران مدافع بزرگ ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدالیون در انتخابات آینده است این اختلاف نظر در میان اعضای فراکسیون امید نیز وجود داشت. جریان اصلاح طلب با روحانی اتمامحجت کرد که این حمایت چک سفید نیست و تنها تا درب پاستور ادامه دارد.
آیا واقعاً این حمایتها فقط تا درب پاستور ادامه داشت؟ ما شاهد حمایتهای بی حد و حصر فراکسیون امید از دولت در رأی اعتمادها و مخالفت با استیضاحها و… بودیم.
قبول دارم که فراکسیون امید بیش از حد انتظار تخم مرغهای خود را در سبد دولت گذاشت، اشکال و گلایهای که وجود دارد نیز همین است. عمده هزینه حمایت از این دولت را فراکسیون امید پرداخته است. تمام لوایح جنجالی دولت با حمایت امیدیها به تصویب رسید. اگر فراکسیون امید حمایت نمیکرد لوایح چهارگانه از مجلس عبور نمیکرد که الان در مجمع تشخیص گیر کند.
لوایح بودجه سالانه علیرغم همه ایراداتی که داشت با حمایت فراکسیون امید به تصویب رسید. لایحه برنامه ششم توسعه در صورتی که حمایتهای فراکسیون امید نبود با توجه به ساختاری که داشت به تصویب نمیرسید.
طرح استیضاح رئیس جمهور در دستور کار بخشی از نمایندگان بود اگر ترمز فراکسیون امید نبود این طرح به صورت جدی در مجلس استارت میخورد. فراکسیون امید این دفاعهای هزینه دار را از دولت انجام داد؛ این دفاعیات از نظر افکار عمومی و حاکمیت برای ما هزینههایی در پی داشت.
شما چه ارزیابی از عملکرد فراکسیون امید در مخالفت با استیضاحها دارید؟
بنده در جریان استیضاح آقای ربیعی و آخوندی جز استیضاحکنندگان بودم، اما با منطق حمایت از دولت، در فراکسیون امید علیه موضع من رأی گیری شد و فراکسیون امید با عنوان لزوم تمکین به رأی فراکسیون، بنده را وادار به سکوت کرد در حالی که من معتقد به استیضاح بودم و الان هم معتقدم استیضاح آقای ربیعی و آخوندی درست بود.
فراکسیون در راستای حمایت حداکثری از دولت با در خواست بنده برای استیضاح وزرای راه و شهرسازی و تعاون، کار، رفاه اجتماعی مخالفت کرد. من نیز مجبور بودم که فراکسیون را همراهی کنم.
فراکسیون امید بیش از حد انتظار، تخم مرغهای خود را در سبد دولت گذاشت افکار عمومی هنوز نپذیرفته است که چرا فراکسیون امید از استیضاح حمایت نکرد. در حال حاضر فراکسیون امید در هیچیک از مواضع دولت طرف مشورت نیست. دولت هیچ مشورتی با فراکسیون امید در انتخاب وزرا و استانداران نداشت. دولت با بخشی از مجلس مشورت میکند که آن بخش فراکسیون امید نیست، ما یک سویه هزینه دادیم و دولت عملاً طرفش در مجلس غیر از فراکسیون امید است.
برخی معتقدند اصلاحطلبان و فراکسیون امید به خاطر اینکه پاسخگوی عملکرد دولت نباشند فرافکنی کرده و ادعا میکنند طرف مشورت دولت نبودند.
جریان اصلاحطلب یک جریان حقوقی در حکومت دارد که به لحاظ حقوقی باید طرف مشورت دولت باشد، این جریان حقوقی فراکسیون امید است که بیشترین حمایت از دولت را انجام داده است و بیشترین هزینه را برای انجام این مأموریت پرداخت کرده است.
اگر امروز نقدی به جریان اصلاحات در فراکسیون امید وارد است به عملکرد جریان اصلاحات یا فراکسیون امید نیست زیرا این دو جریان مسئولیت اجرایی در کشور نداشتهاند اما مردم دولت را به اسم فراکسیون امید میشناسند.
به نظر شما فراکسیون امید در قبال عملکرد دولت مسئولیتی ندارد و نباید پاسخگوی عملکرد دولت باشد؟
اگر ما به عنوان اصلاح طلبان سهم خود را در وضعیت موجود کشور نپذیریم بزرگترین ناصداقتی را با مردم انجام دادهایم. ما به عنوان اصلاح طلبان در بروز وضعیت کنونی کشور سهمی داریم اما باید دید این سهم به چه میزان است؟
دولت آقای روحانی نیز در پیدایش وضع کنونی این کشور سهم دارد اما این سهم تعیین کننده نیست. اما سهم دولت در ناتوانی برای برون برد کشور از وضع کنونی سهم تعیین کنندهای است.
اگر اصلاحطلبان سهم خود را در بروز وضعیت موجود در کشور نپذیرند بزرگترین ناصداقتی را با مردم انجام دادهاند سهم دولت روحانی در ایجاد وضعیت کنونی کشور سهم تعیین کننده نیست و این مشکلات ریشه دار است به عبارت دیگر سهم دولت روحانی در ایجاد مشکلات بالای ۵۰ درصد نیست اما این دولت مسئولیت رفع مشکلات موجود را داشته است.
این دولت با اطلاع نسبت به اتفاقاتی که در طول سالیان گذشته افتاده بود به مردم وعده داد که اولاً نگذارد این وضعیت تشدید شود، ثانیاً تلاش میکند که این وضع به شرایط نرمال برگردد و این قطار رو به سقوط را به ریل اصلی بازگرداند. از نظر من سهم ناتوانی دولت در بُرون بُرد کشور از مشکلات موجود از منظر مسئولیت سهم بالایی است اما سهماش در پیدایش مشکلات کمتر از ۵۰ درصد است.
فراکسیون امید به عنوان فراکسیونی که نماینده جریان اصلاح طلبی در حاکمیت است و سهمش در پیدایش دولت روحانی بالای ۹۵ درصد بوده است، سهم قابل توجهی از حیث مسئولیت در بروز وضعیت کنونی کشور دارد.
هر کدام از اعضای فراکسیون امید دهها سخنرانی برای پیروزی روحانی انجام دادند و جریان اصلی حمایت از کاندیداتوری روحانی در انتخابات دور دوم، بر عهده فراکسیون امید بود و این موج مردمی را فراکسیون امید و جریان اصلاح طلب در دوره دوم برای روحانی خلق کرد به عبارت دیگر کارنامه آقای حسن روحانی نمیتوانست در دوره دوم آرای مورد نیاز را جلب کند.
در دولت احمدینژاد همزمان با تنشهای ارزی، نمایندگان تهران در مجلس نهم که از نظر سیاسی به دولت هم نزدیک بودند به عنوان اصلیترین منتقدان دولت وارد صحنه شدند. امثال آقایان توکلی، مصباحیمقدم، نادران و زاکانی انتقادات تندی را به دولت داشتند اما در مجلس دهم طیف سیاسی نزدیک به دولت همزمان با تنشهای اقتصادی و ارزی کاملاً درمقابل دولت منفعل بودند و هیچگونه انتقادی هم نکردند. چرا نمایندگان تهران و حامیان دولت در مجلس دهم، نقش ملی خود را ایفا نمیکنند؟
همیشه مجلس ایران دارای اقلیت و اکثریت دارای هویت بوده است. مجلس دهم تنها دورهای است که با سه فراکسیون شکل گرفته است. البته با دو لیست و دو گفتمان اصلاح طلبی و اصولگرایی افراد در رقابتهای انتخاباتی حضور یافتند و در پایان اکثریت نمایندگان با لیست امید وارد مجلس دهم شدند.
اما بخشی از اعضای لیست امید، فراکسیونی را شکل دادند که مجلس دهم را از هویت انداخت، مجلس دهم فاقد هویت است. اگر سوال کنید مجلس دهم اصولگراست؟ می گویم نه. اگر سوال کنید اصلاح طلب است؟ میگویم نه. واقعاً نمیدانیم هویت مجلس دهم چیست.
فراکسیون مستقلان جهت گیری های مجلس دهم را تعیین و تغییر میدهد. در اجلاسیه چهارم فراکسیون مستقلان با فراکسیون اصولگرایان با هم ائتلاف کرده و ارکان مجلس را گرفتند. این فراکسیون در حمایت از لوایح دولت هم با فراکسیون امید ائتلاف کرده و جهت گیری مجلس را اصلاحطلبانه میکند بنابراین هیچ پیش بینی در این مجلس وجود ندارد. ابهام در سرنوشت استیضاحها به دلیل ابهام در جهت گیریهاست.
فراکسیون مستقلان به عنوان یک فراکسیون بالانسر، تعیینکننده جهتگیریهای مجلس است بنابراین اساساً امروز صاحب دولت فراکسیون مستقلان است.
چرا اعضای نمایندگان تهران که اعضای لیست امید هستند نتوانستند به عنوان موتور محرکه مجلس دهم نقش آفرینی کنند؟
فراکسیون مستقلان عامل بی هویتی مجلس است؛ اساساً امروز صاحب دولت، فراکسیون مستقلان است در لیست امید وزن سیاسی نمایندگان بیشتر از وزن اقتصادی آنها بود، در کلیت مجلس دهم نیز وزن نمایندگان سیاسی و مدیریتی قالب بر نمایندگان اقتصادی است. تِم مجلس دهم، تِم اقتصادی نبود با اینکه تَب جامعه، تَب اقتصادی است.
مقدورات فراکسیون امید همین بود و تصور میکردیم فراکسیونهای دیگر، افراد اقتصادی بیشتری معرفی کنند.
نمایندگان دوره دهم تهران تفاوت مهمی با دورههای قبل دارند، نمایندگان مردم تهران در مجلس دهم مردمیتر هستند. درست این است که مردم تهران به نمایندگان خود دسترسی داشته باشند. در گذشته این مقدار مشکل و معضل در تهران وجود نداشته است. در واقع نمایندگان تهران ساز و کار نمایندگان شهرستان را در پیش گرفتند.
لزوم نگاه ملی به مجلس، یک شعار است، مردم آنقدر دچار مصیبت و گرفتاری هستند که میگویند این حرفهای کلی را ول کنید، شما نماینده ما هستید و باید برای ما مکاتبه کنید. ما وقتی در اتاق مصاحبه مینشینیم حرفهای قشنگی می زنیم. بنده همیشه معتقد بودم که مجلس ما، مجلس عوام است و غیر ملی، چون افراد محلی به مجلس وارد میشوند اما الان که در جایگاه نمایندگی قرار دارم میبینم فشار کف خیابان به ما اجازه نمیدهد که ملی فکر کنیم.
انتقاداتی به مدیریت آقای عارف در فراکسیون امید وجود دارد. عدهای معتقدند مدیریت آقای عارف در فراکسیون امید موجب ریزش آرا اصلاحطلبان شده است، نظر شما چیست؟
از همان روز اول پس از پیروزی لیست امید در انتخابات طیفی از اصلاح طلبان بر سر ما کوبیدند که فراکسیون امید نیروهای درجه ۲ و درجه ۳ اصلاحطلب، محصول نظارت استصوابی شورای نگهبان، زیر بوته و منتخبین بین بد و بد تر هستند. بخشی از اصلاحطلبان نیز معتقد بودند، آقای عارف چهره سیاسی و کنشگر حزبی نبوده و اهل لابیگری نیست و نمیتواند در مجلس نقش تأثیر گذاری داشته باشد.
از همان روز اول پس از پیروزی لیست امید در انتخابات، طیفی از اصلاحطلبان بر سر ما کوبیدند که شما نیروهای درجه ۲ و ۳ اصلاحطلب هستید اعضای فراکسیون امید مجلس نماینده روایت حداقلی از اصلاحطلبی هستند، اصلاحطلبی دو راوی دارد، راویان حداکثری و راویان حداقلی.
در جریان اصولگرایی نیز چنین راویانی وجود دارد، راویان حداکثری اصولگرایان از نظر من پایداریها هستند و راویان حداقلی اصولگرایان طیف آقای لاریجانی و جامعه مهندسین هستند. ما هم چون اصلاحطلب حداقلی بودیم شانس پیدا کردیم که راه به حکومت پیدا کنیم، اگر راویان حداکثری اصلاحطلبی بودیم از فیلتر شورای نگهبان عبور نمیکردیم.
از آنجایی که اعضای فراکسیون امید راویان حداقلی اصلاحطلبی بودند، بنابراین با روایتگرایان حداقلی اصولگرایی قابل جمع شدند. بدین معنا که سقف پذیرش، آقای عارف بوده است، سقف مقدورات آقای عارف هم خودش است، آقای عارف نمیتوانست یک کنشگر حزبی به معنای خود باشد، چون آقای عارف فردی منضبط و با اخلاق است. در فراکسیون امید نیز چنین فرآیندی حاکم است. طیف جوان، مسن، با تجربه، بی تجربه، رادیکال و محافظه کار در فراکسیون حضور دارند. آقای عارف توانست همه اعضای فراکسیون را دور هم نگه دارد.
من به دلیل تعریفی که از خاستگاه فکری فراکسیون امید دارم معتقدم کسانی که از بیرون بر سر فراکسیون میکوبند، معیار غلطی دارند. ما با مقیاس جامعه حداکثری اصلاحطلبی نقد میشویم، انتظار این عده این بوده است که ما مجلس ششم بشویم یعنی از ما انتظار حرکات مجلس ششمی داشتند در حالی که برآیند فراکسیون امید کاراکترهای مورد نیاز برای این انتظارات را نداشت. ما روایت حداقلی از اصلاحطلبان هستیم.
اصلاحطلبان تندرو از شما چه انتظاراتی داشتند که کاراکترهای انجام آن را نداشتید؟
فراکسیون امید نقد میشود که چرا حصر را بر نداشته، آقای روحانی نیز نقد میشود که چرا حصر را بر نداشته است. این افراد با معیارهای اصلاحطلب حداکثری ما را نقد میکنند اما مأموریت ما چیز دیگری بود که باید در راستای اجرای آن مأموریت قدم بر میداشتیم. از منظر عدم اجرای آن مأموریت، ما قابل نقد هستیم.
فراکسیون امید مأموریت داشت در درون حاکمیت راه پیدا کرده و با برقراری یک دیالوگ سازنده با بخشهای حاکمیت فضای امنیتی میان حاکمیت و اصلاح طلبان را برطرف کند اما فراکسیون امید نتوانست دیالوگ سازنده با ارکان حاکمیت برقرار کند و از این منظر قابل نقد است.
اعضای فراکسیون امید از این منظر که نطقهای آتشین مجلس ششمی انجام نمیدهند قابل نقد نیستند. ما فراتر از کاراکترهایمان ظاهر شدیم، به نظر من این مقدار نطق از طرف فراکسیون امید نباید در مجلس انجام میشد. نباید مواضع اصلاحطلبانه در نطقها اتخاذ میشد و این میزان صراحت در کلام و مرزداری با گفتمان رقیب لازم نبود. اما متأسفانه انجام شد و کار درستی نبود. ما مسئله حصر و محدودیتهای آقای خاتمی را باید با تعامل حل میکردیم نه تقابل، اما فراکسیون امید و دولت از این منظر موفق نبودند.
این مقدار نطق از طرف فراکسیون امید نباید در مجلس انجام میشد و نباید مواضع اصلاحطلبانه در نطقها اتخاذ میشد آقای روحانی چه مأموریتی داشت؟ آیا توانست به مأموریت خود عمل کند؟
آن روز که با روحانی ائتلاف کردیم میدانستیم که روحانی اصولگراست و از آن اصولگراهایی است که شخصیتا نمیتواند اصلاحطلب شود. اصولگرایان زیادی وجود دارند که شخصیتا نمیتوانند اصلاح طلب شوند، برخی اصولگرایان شخصیتا میتوانند اصلاح طلب شوند و وقتی اصلاحطلب میشوند دو خاکریز جلوتر از اصلاحطلبان میروند، اما در برخی افراد ویژگی اصلاحطلبی نمیتواند وجود داشته باشد.
در مرحوم آقای هاشمی ویژگی اصلاحطلبی وجود داشت اما از نظر من در آقای روحانی ویژگی اصلاحطلبی وجود نداشت با علم به این موضوع ما آقای روحانی را انتخاب کردیم. اما وقتی انتخاب کردیم ماموریتش را برایش شرح ندادیم بلکه به صورت متناقض مسئولیتهایی را برایش تشریح کردیم.
باید مأموریت روحانی را برایش توضیح میدادیم که آقای روحانی! ما میدانیم که تو اصولگرا هستی و به همین دلیل حرفت در ساختار حکومت خریدار دارد بنابراین از این جهت نباید ادای خاتمی را در بیاوری، انتظار نداریم که دولت اصلاحطلب شکل دهی و یا با تقابل با حاکمیت، حصر را برداری.
مأموریت روحانی این بود که با جلب اعتماد، سو تفاهم ایجاد شده بین اصلاحطلبان و حاکمیت را برطرف کرده و از این راه حصر را برطرف کند اما روحانی نه تنها این کار را نکرد، بلکه به دلیل تقابلی که ایجاد کرد خودش برای حاکمیت به یک مسئله تبدیل شد. به دلیل رفتارهای روحانی اگر تا دیروز گره اصلاحطلبان با حاکمیت یک گره بود الان به دو گره تبدیل شده است و اصلاحطلبان مسئلهدارتر شدهاند.
آقای روحانی شعار رفع حصر داد. ما معتقد بودیم که لازم نبود آقای روحانی چنین شعاری را بدهد، این مسئله با شعار قابل حل نبود با متدولوژی تعامل قابل حل بود چون شعار داد نتوانست حل کند. آقای روحانی در ایام انتخابات حساسیتها را برانگیخت.
توصیه فراکسیون امید و اصلاح طلبان که توانستند آرا مردمی را برای آقای روحانی جلب کنند این بود که وی دولتش را به طور کامل با رهبری هماهنگ کند چون معتقدیم این گرهها و مسائل با تعامل حل میشود. حتی برای کارآمدی و پاسخگویی به مطالبات مردم باید با سایر قوا تعامل داشت.
خانم سلحشوری نماینده تهران نطقی در مجلس داشت و گفت «نظارت استصوابی شورای نگهبان اجازه انتخاب بهتر را از مردم گرفته و مردم ناچار به انتخاب ما شدند» آیا اعضای فراکسیون امید خودشان را شایسته نمایندگی مجلس نمیدانند؟ شما هم دیدگاه خانم سلحشوری را درمورد خودتان دارید؟
این حرفها خود زنی است و همه اعضای فراکسیون امید چنین عقیدهای ندارند. به کسانی که تعابیر تحقیرآمیز که درباره اعضای فراکسیون امید به کار میبردند گفتم که به کار بردن این تعابیر خلاف حکمت است، نباید اینجور بر سر سرباز انتخابی خود بکوبند و یا ضعفش را به رخش بکشند. انتظار دارید بعد از اینکه اعتماد به نفس سرباز خود را گرفتید، تا چه حد بتواند کنشگر سیاسی حتی حداقلی باشد.
من از اساس چنین تعبیراتی را قبول ندارم. مگر کسانی که قبل از ما در مجلس حضور داشتند مادرزاد افراد سیاسی و پارلمانی بودند؟ اگر شرایط سیاسی را تغییر دهیم و اگر هر کدام از ما در مجلس ششم نماینده بودیم درخشش متفاوتی نشان میدادیم.
در آن زمان اقتضای محیط و فضای حاکم به گونهای بود که این افراد توانستند خود را معرفی کنند. امروز دسترسی مردم به اطلاعات زیاد است و اطلاعات عمومی آنها بسیار بالاست. کامنت های مردم در شبکههای اجتماعی دارای پیامهای عمیقی است. در گذشته فضای مونولوگ وجود داشت و صداها یک طرف شنیده میشد و خیلی دیده میشد اما امروز صداها یکطرفه نیست بلکه ساختار تکنولوژی کنونی فضا را چند صدایی و دیالوگی کرده است. در این فضا صداها باید خیلی متفاوت باشد تا دیده و یا شنیده شوند.
ما از روحانی نخواستیم که ادای خاتمی را دربیاورد و دولت اصلاحطلب تشکیل دهد؛ اصلاحطلبان به دلیل رفتارهای روحانی، با حاکمیت مسئلهدارتر شدهاند آقایان فکر میکنند اگر امروز هم بر سر کار بودند مثل زمان مونولوگی خیلی دیده میشدند اما اینگونه نیست، اگر جای آدمها عوض شود موقعیت آنها نیز تغییر خواهد کرد و شما مجلس ششمیها شاید دیگر دیده نشوید.
به نظر میرسد بدنه اصلاحات همچون جنبش سبز، از فراکسیون امید انتظار دارند مثل مجلس ششم رفتار کند و با حاکمیت اصطکاک داشته باشد.
نطقهایی که بنده در مجلس دهم داشتم از نظر بار اصلاحطلبی و معنایی در مجلس ششم وجود نداشت. به لحاظ آنالیز محتوا، محتوای مواضع تریبونی بنده از محتوای تریبونی نمایندگان مجلس ششم اصلاح طلبانهتر بوده است، حداقل ۲۰ نفر از فراکسیون امید چنین مواضعی داشتند اما دیده نمیشود، چون چندصدایی حاکم، امکان نمود برای این صداهای پر مغز را نمیدهد.
تک صدایی آن زمان اجازه میداد که صداهای حداقلی اصلاحطلبی، پژواک زیادی پیدا کند، فضای جامعه تصور میکند که معیارهای اصلاح طلبی آن مجلس بالاتر بوده است، در حالیکه اینگونه نبوده است.
معتقدم دکترین ولایت فقیه، دکترین اصلاحطلبی است. ممکن است این حرف با نگاه فرد دیگری متفاوت باشد. دکترین ولایت فقیه در فقه در نگاه اصلاح طلبی معناپذیر و باورپذیر است و در گفتمان فعلی اصولگرایی دکترین ولایت فقیه معناپذیر و باورپذیر نیست. ممکن است برخی افراد در جایگاه اصلاحطلبی با یک موضع سیاسی این حرف من را قبول نداشته باشند. بنده تعبیر معرفتی، کلامی و فلسفی میکنم و میتوانم به لحاظ مبانی معرفتی در این خصوص مناظره کنم. شاید عدهای فکر کنند اصلاحطلبی به معنای طعنه به نهادهای حاکمیتی و قانون اساسی است. من میگویم قانون اساسی وحی منزل نیست و ممکن است نقصهایی بر آن وارد باشد. قانون اساسی باید در دورههایی اصلاح شود اما لزوماً تا قانون، قانون است باید احترام وجود داشته باشد؛ این اصل اصلاحطلبی است.
نظر شما