به گزارش خبرنگار مهر، پرویز قاسمی، رایزن فرهنگی ایران در قرقیزستان در بیستوهشتمین یادداشت نیز از شرایط دهشتناک کرونایی در ایران و بیشکک میگوید. کرونایی که گویا ما هنوز آن را جدی نگرفتهایم و هنوز نمیدانیم با او چه کنیم؟
این یادداشت را نیز در ادامه بخوانید:
وضعیت خیلی سخت شده، کرونا را میگویم و قرقیزستان را و اینکه دوره و زمانه بدجوری پیچیده و قمر در عقرب شده. هیچ چیزش را نمیشود پیش بینی کرد. قبلِ نوروز که هنوز کرونا نبود و چیزهای دیگر بود، چقدر مباحث آخرالزمانی مطرح میشد. از علائم و نشانههایش میگفتند. استدلالها میآوردند و اقوالی از بزرگان را برای اثبات آخرالزمان بودن مورد استناد قرار میدادند.
سیزده دی که شد و سردار دلها بهشهادت رسید و اتفاقات ریز و درشت بعد آن، یک عدهای هم جنگ ایران و آمریکا و حتی جنگ جهانی سوم را قریب الوقوع دانستند.
خدا وکیلی چقدر پیش خودمان و از خدایمان خواستیم این ۹۸ لعنتی زود تمام بشود و خودمان را برسانیم به ۹۹ تا بلکه گشایشی حاصل شود، هم گشایش درکار ملت و مملکت از لحاظ مشکلات اقتصادی و هم گشایش در برخی مناسبات خارجی و بلایای سماوی و ارضی! ولی نمیدانستیم آنچه در سال ۹۸ بوده و بخصوص در ماههای پایانیاش، زمینه و مقدمهای بود برای آمادگی و استقبال از اتفاقی سهمگینتر و جهانگیرتر.
و این اتفاق خوشبختانه یا شوربختانه دایره شمولش تنها ایران نبود. یعنی این بار برعکس بارهای گذشته تنها ایرانیان گرفتار بلا نبودند. کرونا و کوویداش که آمد قبلش هرچه بود دیگر فراموش شد یعنی آنها در مقابل این یکی؛ دیگر قصهای بیش نبودند. این یکی که ریزجثهای بیش نیست و ویروس مینامندش، دنیا را با تمام دستاوردهای علمی، پزشکی و تکنولوژیکیاش به چالش کشیده و هنوز چشم انداز مشخصی برای جمع کردن بساطش وجود ندارد.
گفتیم شکستش میدهیم ولی در این گفتن بیشتر شعار دادیم و دو چیز را فراموش کردیم:
گفتیم شکستش میدهیم ولی غرورمان گرفت و یادمان رفت بگوییم با توکل و با یاری خداوند شکستش میدهیم.
چیز دوم که فراموشش کردیم شرط و شروط لازم برای شکست دادن کرونا بود یعنی رعایت پروتکلهای بهداشتیاش.
اولی را دیر متوجه شدیم و زود رفتیم به اول نوشتهها و بنرها و گوشه اکران تلویزیون اضافه کردیم: «با یاری خداوند کرونا را شکست میدهیم.»
دومی را هم بین خودمانی میگویم جدی نگرفتیم و فکر کردیم این مرگ فقط برای همسایه است نه برای ما.
اینک صدایش را رساتر از گذشته و کاملاً در نزدیک نزدیک خود احساس میکنیم. امروزه و بلکه هر روزه صدای آژیر امبولانسها درخیابانهای بیشکک به گوشمان میرسد؛ هر روز میتوانیم در محلهای اقامت و مجتمعهای مسکونی سفیدپوشان و کروناپوشان را به عینه ببینیم. همکارانمان؛ حتی نزدیکترین کسانمان نیز الان با این بیماری دست و پنجه نرم میکنند. شاید خودمان نیز گرفتهایم و نمیدانیم و یا حداقل ناقلش هستیم چون میگویند علائمش و شدت و ضعفش در هرکسی فرق میکند. اولها که عیسی بایوا -مترجم رایزنی- در این مورد و در مورد خبرهای مختلف مربوط به کرونا میگفت چه بسا زیاد جدی نمیگرفتیم.
حالا او پس از گذشت بیش از ۴ ماه از شیوع و گسترش کرونا و در حالیکه آمار روزانه مبتلایان کرونا در قرقیزستان از ۳-۴ نفر در روزهای اول به آمار بسیار نگران کننده بعضاً بیش از ۳۰۰ نفر در روز رسیده است؛ میگوید: «اولین خبر کرونا را که از چین شروع شد شب اول سال نوی مسیحی از تلویزیون شنیدم. فکر میکردم این بلا نیز همچون بلاهای قبلی مثل آنفولانزای مرغی و خوکی از کشور کوچکمان میگذرد و هرگز آنچه را که الان میبینیم، در خواب سیاهم نمیدیدم. روزانه ۴۰ نفر از ذات الریه میمیرند. مردم داد و فریاد میزنند ای نمایندگان مجلس شما به فکر انتخابات هستید و مرخصیهای تابستانی خود؛ در حالی که آمار قربانیان این ملت کوچک روز به روز افزایش مییابد. خدا به داد این ملت و این کشور برسد.»
امیدوارم و آرزو میکنم این بلای عالمگیر هر چه زودتر شرش از ایران و از قرقیزستان و از کل جهان کنده شود. این نمیشود مگر اینکه کرونا را جدی بگیریم و واقعاً نکات و دستورالعملها و پروتکلهای بهداشتی را به جد رعایت کنیم: «در خانه ماندن؛ ماسک زدن؛ دستها را مرتب شستن و رعایت فاصله اجتماعی.» این چند تا مهمترین و اصلیترین نکات برای در امان ماندن از این ویروس منحوس هستند.
در این صورت است که میتوانیم کادر درمانی؛ پزشکان و پرستاران را نیز در مبارزه با این بیماری و تسریع در علاج و درمان بیماران یاری کنیم و سلامتی و آرامش و امنیت روحی و روانی و زندگی عادی را به جامعه و به کودکان و فرزندانمان به ارمغان آوریم.
پرویز قاسمی
ساعتِ هفده ۱۸ تیر به وقت بیشکک
نظر شما