خبرگزاری مهر - گروه استانها -آمنه سپهر: سمیرا بهروز بانوی مبلغ ایست که از نخستین روز پیوندش با حجت الاسلام محمدرضا خسروی و ورود به زندگی طلبگی، همراه و همگام با همسرش به فعالیت تبلیغی پرداخته و با تمام مرارتهای دوری از خانواده و رنج اسباب کشیهای مداوم در نقاط مختلف گرمسیری و سردسیری کشور نه تنها گلایه مند نیست بلکه همه رنجها را به جان میخرد تا به اهداف والای خود در امر تبلیغ دینی و ترویج سیره اهل بیت در بین جوانان و نوجوانان برسد.
او اقدامات فرهنگی و تبلیغی خود را در زمانهای که جنگ رسانهای دشمن با توطئههای مختلف فرهنگی به دنبال از بین بردن حجاب و عفاف که میراث دختر نبی مکرم اسلام است را رنج شیرین عنوان میکند.
سمیرا بهروز متولد مشهد و بزرگ شده تهران است که در سال ۱۳۸۱ با همسر خود ازدواج میکند و اکنون ثمره این ازدواج دو فرزند پسر به نامهای محمد یاسین ۱۶ ساله (حافظ کل قرآن کریم)، محمد معراج ۳ ساله و یک دختر ۹ ساله به نام یاسمین زهرا است.
وی دورههای تربیت مبلغ و مدرس را در دفتر تبلیغات اسلامی وحوزه علمیه قم به اتمام رسانده و در کنار تحصیلات حوزوی در رشته حقوق نیز تحصیل کرده است.
خانم بهروز در سال یازدهم دوران تحصیل با همسرش ازدواج و بلافاصله پس از تشکیل زندگی مشترک راهی مسیر پر پیچ و خم تبلیغ دینی میشود.
منطقه عشایری یاسوج
در ابتدای فعالیت تبلیغیشان در یک منطقه عشایر نشین به نام چرام در استان کهکیلویه و بویراحمد کار خود را آغاز میکند، منطقهای که در آن زندگی به معنای واقعی کلمه عشایر نشین بود و برای دختری که بزرگ شده کلانشهری چون تهران بود با سختیهای فراوانی همراه بود.
دختری که در ناز و نعمت بزرگشده بود و حالا میبایست با دشواریهای زندگی ییلاقی و قشلاقی سر کند. ولی او سختیهای زندگی عشایر نشینی را پرجاذبه و دوست داشتنی میدانست.
هنوز که هنوز است ذرهای از علاقه مندیش به زندگی در دشت و کوهستان کم نشده و اعتقاد دارد که از پس شرایط سخت بر میآید و خودش را با شرایط وفق میدهد.
این بانوی طلبه از حمایتهای بی دریغ همسرش در این راه میگوید و اظهار میکند که از همان سال اول عقدشان نظر همسرشان بر این بوده است که به صورت کاملاً مستقل تبلیغ امور دینی بانوان را عهده دار شود و همین امر باعث شده بود تا با روحیهای مضاعف بتواند ارتباط خوب و مثبتی را در مواجهه با جامعه زنان روبرویش برقرار کند.
وی به همراه همسرش اولین تشویقی مسیر تبلیغ دینی اش را از حجت الاسلام محسن قرائتی گرفت که در دیدار خود و همسرش با وی اذعان کرده بودند که هر دو در امر تبلیغ فعالیت میکنند و همین موضوع باعث تشویق شدن آنان از سوی حجت الاسلام قرائتی و استارت فعالیت جدی آنان پس از این دیدار زده شده بود.
خانم بهروز پس از دیدار با حجت الاسلام قرائتی بلافاصله دورههای تربیت مدرس و مبلغ دفتر تبلیغات اسلامی را گذراند و با تکمیل پرونده تبلیغی خود در این مسیر قدم نهاد.
تبلیغ در استهبان
استهبان دومین مسیر تبلیغی این زن و شوهر جوان بود که برای امر تبلیغ و ترویج فعالیتهای دینی و فرهنگی برگزیده بودند.
خانم بهروز از استقبال بی نظیر حجت الاسلام شاهسوندی مدیر مؤسسه بیت الاحزان کشور که در آن زمان مدیر مؤسسه بیت الاحزان استهبان بود یاد کرد و گفت: آن زمان با شروع فعالیت مان در استهبان خیلی استقبال شد و من توانستم در حوزه فعالیتهای تفسیری بیت الاحزان استهبان مشغول شوم.
وی از رسمی شدن فعالیتهای تبلیغیشان در سال ۱۳۸۲ گفت و بیان کرد: قریب به اکثر فعالیتهای تبلیغی ما در آن زمان در استهبان مختص ماه مبارک رمضان، ماه محرم و تعطیلات سه ماهه تابستان بود که پس از اتمام کلاسهای تفسیری و برنامههای فرهنگی دیگر مجدداً به محل سکونتمان در قم بر میگشتیم.
تبلیغات دینی در طالقان، سمنان، اراک مشهد، یاسوج، شیراز و استهبان از این زن و شوهر طلبه افرادی ساخت که دغدغههای فرهنگی و دینی لحظهای آنان را رها نمیکند.
وی معتقد است که همه جای ایران سرای اوست زیرا در گرمای شدید جنوب و سرمای یخبندان شمال روزگار گذارنده است و طبعش با همه مرارتها به همه فصول و همه اقلیمها سازگاری پیدا کرده است.
تبلیغ تلخاب
خانم بهروز زندگی طلبگی را شبیه زندگی عشایر نشینی توصیف میکند که همه ساله در حال ییلاق و قشلاق هستند.
لحظاتی سکوت اختیار میکند و در گذشتههای خود غرق میشود، پس از چند دقیقهای سر رشته کلام را دوباره به دست میگیرد و از گذران زندگیشان در اراک میگوید.
سومین مسیر زندگی این دو زوج جوان در منطقهای به نام شهرتلخاب در شهرستان فراهان استان مرکزی بود. همسرش امام جماعت یکی از مساجد وخودش مبلغ دینی بانوان بود دو سال با شرایطی بس دشوار روزگار گذراندند.
منزل این بانوی طلبه در تلخاب اتاقکی کاه گلی بود که تمام دیوارهایش به دلیل نابلدی در روشن کردن بخاری و هراس او از صدای مهیب و انفجار گونه کوره، سیاه سیاه بود. آنقدر سیاه که دست و پا و تمام بدن پسرش محمد یاسین تازه متولدشده دوده زده بود. او هیچوقت نتوانست روشن کردن بخاری نفتی را یاد بگیرد.
تداوم حضور در مناطق سخت و کم برخوردار باعث شده بود تا تمام بدن نوزاد تازه متولد شده این زن و شوهر جوان طلبه پر از جوشهای قرمز بر اثر حساسیت به نیش پشه شود حساسیتی که حتی پزشک نیز نتوانسته بود تشخیص درست بدهد و آبله مرغان را مطرح کرده بود اما این بانوی طلبه خوب میدانست که پشه گزیدگیهای باعث شده بود تا یک جای سالم در بدن فرزندش نماند.
برودت هوا و زمستان یخبندان تلخاب که سوز آن تا مغز استخوان مینشست، از او زنی ساخته که تا سالیان سال در کوران حوادث و سختیها پا به پای همسرش در امر دین تبلیغ کند.
کتاب زن آقا و زندگی ما
خانم بهروز به محتوای کتاب زن آقا که از سوی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه به همسران امامان جمعه اهدا شده بود اشاره میکند و میگوید: با مطالعه کتاب زن آقا متوجه شدم زندگی ما بی شباهت به محتوای این کتاب نیست.
او با ذکر این نکته که زندگی تمام طلبهها شبیه به هم است، اظهار کرد: همه ما در مسیر زندگی طلبگی با تحمل رنجهای غربت و دوری از خانوادههایمان گام به گام درس پایداری را مرور می کنیم.
مهاجرت از شمال تا جنوب
مسیر بعدی این بانوی طلبه در بخش جنت شهرستان داراب از توابع استان فارس بود. تغییرات شدید اقلیمی از شمال تا جنوب از سرمای یخبندان تا آفتاب سوزان آنان را مصممتر از قبل کرده بود.
کلاسهای معرفتی و فرهنگی برای نونهالان و نوجوانان توسط این زوج طلبه در بخش جنت شهر داراب خاطرات ماندگاری را برایشان به جای گذاشت.
محبت مردم منطقه تبلیغی به آنان زیاد بود با پایان ماه رمضان و اتمام مأموریت تبلیغی این دو زوج طلبه مردم روستا برای بدرقه همه جمع شدند. در این میان چشمان غمگین دخترکی یتیم که تنها دارایی ارزشمند خود را برای تقدیم به معلم اخلاقشان آورده بود فراموش نشدنی است.
خانم بهروز در این رابطه میگوید: یکی از دختران این روستا که در کلاسها به طور مرتب شرکت میکرد مادرش را از دست داده بود و به همین جهت ارتباط عمیق عاطفی با او داشتم.
این دختر خردسال روز پایان مأموریت تبلیغی مان با چشمانی اشکبار یک مانتوی کهنه سوخته را برایم آورده بود، اولش کمی جا خوردم اما با این حال با مهربانی از او پرسیدم این چیست؟ اوگفت، این تنها یادگار مادرم است که برایم خیلی عزیز بود برای شما آوردهام چون خیلی دوستت دارم. آن هدیه بهترین هدیهای بود که بعداز ۱۱ سال هنوز دارمش.
توجه به نشاط قشر جوان و نوجوان
این بانوی فعال در هر منطقهای که حضور داشته، سعی کرده بیشترین وقت خود را صرف قشر کودک و نوجوان که آینده سازان کشور محسوب میشوند، کند و در زمینههای مذهبی و فرهنگی همچون نماز، مسائل اجتماعی وخانوادگی و احکام شرعی با آنها کار میکند.
پایان هجرتی که موقت بود
خانم بهروز در ادامه از بی تابیهای سالهای دورش گفت و از اینکه دیگر تاب دوری و سختی و غربت را نداشت و تصمیم میگیرند که فعالیتهای تبلیغیشان را در محل سکونتشان در قم ادامه دهند.
بدین ترتیب از استان فارس و مرکزی به سمت قم حرکت میکنند و همسرشان همزمان در دانشگاه و در دو مؤسسه تخصصی عفاف و حجاب کار فرهنگی علمی میکند.
با پایان رنج غربت این دو زوج طلبه افق جدیدی در زندگیشان شکل گرفت و این بانوی مبلغ با ورود به دانشگاه در رشته حقوق نقش دیگری از تقدیر را بر بوم سرنوشتان ترسیم کرد.
اما این پایان ماجرا نبود و انگار دوری و رنج غربت سهم همیشگی زندگی این دو زوج جوان طلبه بود.
با پایان یافتن دانشگاه خانم بهروز، همسرش که حالا استاد دانشگاههای مختلف کشور برای حضور در کرسیهای آزاد اندیشی شده بود، پیشنهادات زیادی برای گرفتن پستهای مهم مدیریتی در استانها از جمله قضاوت، ریاست سازمان تبلیغات و تدریس و…داشت اما انگار حجت الاسلام خسروی با مقامو منسب میانه ای نداشت و یکی پس از دیگری پیشنهادات را رد میکرد، زیرا معتقد بود در کنار مردم و با کارتبلیغی میتواند مثمرثمرتر باشد. به اذعان وی تبلیغ به رسالت طلبگی نزدیکتر است.
عزیمت دوباره
تا اینکه پس از چندین سال و با تماس یکی از معتمدان جنت شهر داراب و مدیرکل شورای سیاست گذاری فارس، پیشنهاد امامت جمعه این شهر که در نزدیکی داراب واقع شده به همسر این بانوی طلبه داده میشود و با شرط اقامت کوتاه دوباره راهی دیار غربت میشوند.
خانم بهروز از نزدیک یک دهه امامت جمعه همسرش در جنت شهر داراب سخن میگوید که سه دوره توسط شورای سیاستگذاری ائمه جمعه فارس تمدید شده بود.
همسر وی در این مدت زندگی چند بار مبلغ ممتاز و امام جمعه موفق استان، شد و در همه مجمعهای خیرین از جمله سلامت، مدرسه سازی، حوزههای علمیه و...مورد تشویق قرار گرفت و نتیجه این سالهای امامت جمعه در جنت شهر، ساخت بیمارستان و درمانگاه و مدرسه و استادسرا و تأسیس حوزه خواهران و دهها موقوفه و…بوده است.
در این بین خانم بهروز نیز به عنوان مبلغ برتر استانی معرفی و از سوی آیت الله موحد لوح تقدیر دریافت کرد.
آغاز دغدغههای بیشتر فرهنگی با امامت جمعه در داراب
با اتمام سه دوره، همسر این بانوی طلبه بعنوان امام جمعه داراب معارفه میشود و دغدغههای فرهنگی، بصیرتی و معرفتی این دو زوج به فراخور موقعیتی و جمعیتی شهر داراب صد چندان میشود، دغدغههایی که نیم بیشتری از اوقات زندگی آنان را درگیر کرده است.
تلاشهای شبانه روزی این بانوی طلبه و حجت الاسلام خسروی امام جمعه فعلی داراب وقت و بی وقت ندارد.
یاوران آدینه
حالا پس از این همه سال با تلاش خانم خسروی و دیگر دوستانش که دغدغه فرهنگی دارند گروهی به نام یاوران آدینه در داراب متولد شده است که تلاش میکند تا فرهنگ اسلامی از جمله حجاب فاطمی را در شهر امام حسن مجتبی علیه السلام هر چه بیشتر نهادینه کنند.
گروه پای کاری که از لحظه لحظههایش بخوبی در جهت اهداف از پیش تعیین شده استفاده میکند.
با ۳۰۰ دختر نوجوان دختران زیادی چادری شدند
فعالیت ۳۰۰ دختر نوجوان در گروه یاوران آدینه باعث شده است تا خیلی از افرادی که چادری نبودند با اشتیاق به جمع این گروه بپیوندند و خیلی از آنها عهده دار فعالیتهای فرهنگی، تربیتی در حوزه عفاف و حجاب شدهاند.
حالا گروه یاوران آدینه با دستگیری از نیازمندان و شناسایی خانوارهای بی بضاعت مرهمی بر زخم دردمندان شده است.
اهدای جهیزیه، توزیع بستههای معیشتی، برپایی کلاسهای معرفتی و دهها فعالیت دیگر، از این گروه مرکزی ساخته است که توجه رسانهها را نیز به خود جلب کرده است.
چهارشنبههای امام رضایی
خانم بهروز که یکی از آرزوهای قلبی اش خادمیاری علی ابن موسی رضا (ع) است در این رابطه گفت: یکی از آرزوهایم خادمیاری آستان قدس رضوی بود اما چون شرایط پذیرش خادمیاری سخت و از طرفی نیز در غربت به سر میبردم توفیق پیدا نکردم اما با انتصاب آیت الله رئیسی به تولیت آستان قدس رضوی و فراهم شدن زمینه خادمیاری متقاضیان در شهرهای خود تصمیم گرفتیم که چهارشنبههای امام رضایی را در شهرستان داراب راه اندازی کنیم.
او اضافه کرد: اوایل کسی در این رابطه همکاری نمیکرد و بیشتر سنگ اندازی هم میکردند اما از آنجا که دست خدا از هر دستی بالاتر است ما توانستیم با راه اندازی ایستگاههای مختلف در تمام نقاط شهرستان داراب امروز ۱۲۰ ایستگاه فعال امام رضایی در جهت معرفت رضوی را در داراب افتتاح نمائیم.
نجات دهها دختر از خودکشی، منصرف کردن دهها دختر جوان از فرار و پیشگیری از صدها طلاق از دیگر اقداماتی بود که خانم خسروی برای تحکیم بنیان خانواده انجام بود.
این بانوی طلبه در این رابطه نیز اظهار کرد: هنوز نامهها و دست نوشتههای دخترانی که پشیمان از خودکشی شده بودند، را دارم.
قطعاً این پایان راه نیست و جهاد همچنان ادامه دارد.
نظر شما