به گزارش خبرنگار مهر، از سوی انجمن حکمت و فلسفه ایران نشست بررسی کتاب "روابط فرهنگی مسلمانان و هندوان" تألیف دکتر فتحالله مجتبایی و بررسی کتاب "جوگ باسشت" تصحیح، تحقیق و ترجمه دکتر فتحالله مجتبایی با حضور مؤلف، دکتر داریوش شایگان و کامران فانی عصر دیروز پنجشنبه، دوم خردادماه در محل موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.
در ابتدای این نشست دکتر غلامرضا اعوانی، به روابط ایران و هند اشاره کرد و اظهار داشت : ایران و هند ارتباط زبانی بسیاری با یکدیگر داشتند و در گذشته تجانس زبانی بین این دو بسیار بوده است.
وی دو فرهنگ ایران و هند را دو فرهنگ بسیار نزدیک به یکدیگر ارزیابی کرد و گفت: ایران در انتقال فرهنگ هند به جهان خارج نقش بسیار اساسی داشته است. یکی از کسانی که درباره هند تحقیق کرده ابوریحان بیرونی بوده است. دکتر مجتبایی و دکتر شایگان نیز از جمله کسانی هستند که در هندشناسی معاصر و انتقال هند به ایران بسیار تلاش کردند.
اولین سخنران این نشست دکتر مجتبایی بود که به معرفی کتاب "جوگ باسشت" میرفندرسکی پرداخت و گفت : این کتاب در حقیقت ترجمهای از کتاب رامایای دوم معروف است اما طرح و داستانهای آن برای بیان نوعی فلسفه وجودی به فلسفه شانکارا بسیار نزدیک میشود. به همین مناسبت در زمان اکبر شاه مسلمانان به این اثر توجه خاصی داشتند و این اثر در همین زمان ترجمه شد. همچنین این کتاب به زبان فارسی هم ترجمه شده است.
دکتر مجتبایی در ادامه با اشاره به این نکته که میرفندرسکی بر این کتاب مقدمهای در باب اساطیر هندی نوشته گفت : در نتیجه این نشان دهنده تسلط میرفندرسکی و آشناییاش با عرفان و فلسفه هند است. این کتاب از لحاظ عرفان تطبیقی قابل توجه است. برای اینکه نشان میدهد عرفان اسلامی تا چه اندازه با عرفان هندسی نزدیکی دارد.
وی با اشاره به اینکه از این کتاب دو نسخه موجود است و من از آنها استفاده کردهام گفت: این دو نسخه یکی در کتابخانه مجلس است و دیگری از سوی مرحوم افشار شیرازی در اختیار من قرار گرفته است که صریحاً اسم میرفندرسکی در آنها آمده است.
وی درباره کتاب مجموعه مقالات روابط فرهنگی مسلمانان و هندوان نیز گفت: این کتاب در اصل سه سخنرانی بوده که در بنیاد آموزشی و فرهنگی ذاکر حسین در دهلی نو، هندوستان ارائه شده و سپس باعنوان جنبههایی از روابط فرهنگی هندو ـ اسلامی به زبان انگلیسی به چاپ رسیده است.
دکتر مجتبایی سپس به عنوان فصلهای این کتاب اشاره کرد که عبارتند از: بیرونی و هند: کوشش نخستین برای فهم؛ مکتوبات پارسی هندی: قلمرو و پیوندشان؛ عرفان هندو ـ اسلامی: زمینهای مشترک برای فهم؛ برخی جنبههای روابط فرهنگی هندو ـ اسلامی و تلفیق اندیشههای دینی هندو ـ اسلامی.
دکتر داریوش شایگان سخنران بعدی این نشست بود که در آغاز سخنانش به رابطه ابوریحان و غزنویان اشاره کرد و گفت: محمود غزنوی به شکل فاتحانهای وارد هند میشود و طبیعتاً وی نقش منزجرکننده برای هندوان داشته است. از سوی دیگر ابوریحان میخواهد با فرهنگ این سرزمین آشنا شود و این کار برای او بسیار دشوار است ولی سعی میکند زبان آنها را یاد گیرد.
وی افزود: ابوریحان مرد بسیار مدرنی است . او از یکسو فرهنگ یونانیان را به هندیان معرفی میکند و از سوی دیگر فرهنگ هندی را به ایران معرفی میکند.
دکتر شایگان در ادامه سخنانش به هندشناسی ابوریحان اشاره میکند و میگوید: ابوریحان نمیتواند با بودیزم ارتباط برقرار کند چرا که در آن زمان آیین بودا در هند چندان حضوری ندارد و در آن زمان قیامی علمی علیه بودیزم میشود و از طریق استدلال این آیین از هند خارج میشود.
وی سپس به شش مکتب فلسفی هندی اشاره کرد و گفت : ابوریحان دسترسی به اوپانیشادها پیدا نمیکند و این بسیار عجیب است.
دکتر شایگان به داراشکوه نیز اشاره کرد و گفت : داراشکوه و ابوریحان کاملاً دو موجود جدا از هم هستند یکی عارف و دیگری فردی علمی است. در نوشته دکتر مجتبایی آمده است که فضای آن زمان تا چه اندازه عرفانی و مختلط بوده است.
دکتر شایگان به نوع تحقیق درباره وضعیت هند اشاره کرد و گفت: برای مقایسه با مفاهیمی که ارتباط جوهری با هم ندارند باید تناسبات ریاضی برقرار کنید و بگویید مثلا آ به ب همان نسبتی را دارد که ج با د دارد. اگر این شیوه را به کار ببرید آن موقع درمییابید که عوالم اربعه همان رابطه را دارد که چهار آگاهی نسبت به برهمن دارد. منتهی اینها دلیل نمی شود این شبیه دیگری شود.
وی در پایان اظهار داشت: من ازکتاب "روابط فرهنگی مسلمانان و هندوان" بسیار لذت بردم و توصیه میکنم شما هم این کتاب را مطالعه کنید.
کامران فانی نیز در این نشست به ایراد سخن پرداخت و در ابتدای سخنانش به ویژگی مجتبایی اشاره کرد و گفت : کار تحقیق دارای دو جنبه است. یکی این است که به تشریح و توضیح میپردازید و نکته تازهای طرح نمیکنید و دیگر آنکه محقق و پژوهنده گامی به سوی جلو میرود و علم را به پویایی میرساند. این شیوه در علوم ریاضی و دقیقه مشخص است اما در علوم انسانی این شیوه چندان مشخص نیست. در صورتی که علوم انسانی زمانی پیشرفت میکنند که مسئلهای که ارائه میشود حل نیز بگردد. البته کمتر محققی را میبینید که به این شاخص دست پیدا کرده باشد.
فانی با اشاره به نوع فعالیت علمی مجتبایی که دو مسئله درباب نسبت ایران و هند و ایران و یونان را حل کرده گفت: نخستین کتابی که مجتبایی تألیف کرد "شهر زیبای افلاطون و شاهی آرمانی در ایران باستان" نام دارد. بحث بر این است که ایران چه تأثیری بر افلاطون داشته است. تأثیر زرتشت را همیشه گفتهاند اما دکتر مجتبایی در این کتاب به شکل قطعی اشاره کردند که افلاطون تحت تأثیر نظریه سیاسی در ایران باستان بوده است.
وی به دومین مسئله اشاره کرد و گفت: مسئله نحو زبان عربی دومین موردی است که مجتبایی بهجد به آن پرداخت ونشان داد که نحو عربی یکسره تحت تأثیر نحو سانسکریت بوده است.
فانی درباره کتابهای جدید مجتبایی گفت: مقاله مجتبایی درباره ابوریحان را اگر با دید امروزی نگاه کنیم قطعاً با مسائل جدیدی روبرو میشویم. اما پیام بیرونی برای ما امروزیان چیست؟ بیرونی میگوید چگونه میشود یک قوم و فرهنگ دیگری را شناخت. کتاب بیرونی نشان میدهد یک محقق با چه مشکلاتی روبرو است.
وی درباره هدف بیرونی که به هند رفت گفت: اولین چیزی که بیرونی متوجه شد این است که تفکر با زبان رابطه دارد و شما برای اینکه تفکر جایی را بشناسید باید زبان آن را فرا بگیرید. همچنین بیرونی معتقد است برای شناخت یک فرهنگ باید نسبت به آن فرهنگ پیشداوری نداشته باشید و آن را بهنحوی بشناسید که با آن همدلی داشته باشید. البته روح انتقادی را نباید از دست بدهید. سومین نکتهای که بیرونی به آن اشاره میکند این است که شما برای شناخت بخشی از یک فرهنگ میبایست کل آن فرهنگ را بشناسید. بیرونی درابتدا رفته بود که ریاضیات و نجوم را فرا بگیرد اما بعداً متوجه شد که ریاضیات و نجوم همراه با جنبههای دیگر فرهنگ هند همراه است و میبایست آنها را هم شناخت.
نظر شما