بسياري از ناظران مسائل سياسي و امنيتي معتقدند اوضاع و احوال منطقه خاورميانه مدتي است دچار تغيير و تحول گشته بگونه اي كه بنظر مي رسد در يك حركت حساب شده و جهت دار توسط برخي مراكز و سازمانها و حتي كشورها اوضاع اين منطقه به سوي ناامني و بي ثباتي سوق داده مي شود.
وزير اطلاعات جمهوري اسلامي 2 روز پيش در اين زمينه گفت : شواهد و قرايني وجود دارد كه نشان مي دهد برخي سرويسهاي فرامنطقه اي با مديريت جريانهاي تروريستي به دنبال راه اندازي جريان هاي موازي هستند و طرح اختلافات داخلي را دنبال مي كنند.
در هفته هاي اخير موج جديد ترور، حملات سازماندهي شده، اقدامات تروريستي ، هدف قراردادن يا برنامه ريزي براي حذف فيزيكي بسياري از افراد ومقامات سياسي برجسته در اين منطقه حكايت از يك برنامه از پيش تعيين شده دارد كه بانيان اين حركات شوم در صدند ضمن تغيير شرايط منطقه، تحولات آينده را به نفع خود تغيير دهند.
اخبار متعدد ترورهاي برنامه ريزي شده از جمله كشتن رييس دوره اي شوراي انتقالي عراق،نقشه ترور رهبر حزب الله لبنان، ترور روزمره رهبران جهادي فلسطيني، تهديد به ترور بسياري از مقامات و رهبران گروهها و احزاب و برخي از متفكران خاورميانه از يكسو و زمينه سازي مدام در جذب عناصر و سازمان دهي گروهها و دستجات مختلف براي انجام عمليات خرابكارانه شواهدي است مبني بر اينكه يك مركز هدايت و فرماندهي براي كليه اين اقدامات در حال فعاليت بسيار هدفمند و سازمان دهي شده براي ايجاد تحولات عظيم در اين منطقه مي باشد.
بسياري از حوادث و اتفاقات هفته هاي گذشته اين منطقه بويژه درفلسطين، لبنان، اردن، سوريه، عربستان، عراق و حتي تركيه نشان مي دهد كه برخي سازمانهاي سابقه دار و نيروهاي اخلالگر و بعضي نيروهاي بي ريشه در اين منطقه در يك تلاش هماهنگ سعي دارند ضمن اتفاق نظر در استراتژي اما با تاكتيك هاي مختلف دست به اقداماتي بزند كه در نهايت حاصل جمع اين اقدامات در راستاي منافع برخي از عناصري باشد كه از امنيت و آرامش در منطقه خاورميانه هيچ سودي نمي برند، بلكه برعكس ايجاد نا امني و بي ثباتي و برافروختن آتش اختلاف و بي اعتمادي تنها وسايل مورد استفاده آنان مي باشد تا با حضور در محافل و برنامه هاي مختلف بتوانند در آينده مديريت كشمكشها و اختلافات منطقه اي را بدست گيرند و يا حداقل به نوعي بتوانند نقش خود را در منازعات آينده تثبيت نمايند.
نشانه گيري مقامات صلاحيت دارد، با كفايت و كارامد جهان اسلام و ايجاد اختلال در روند رشد و توسعه كشورهاي اسلامي، افشاندن بذر اختلاف و ناامني در كشورهاي مسلمان خاورميانه به طرق مختلف و ناكارآمدن نشان دادن كشورهاي مسلمان در سطوح مختلف مديريت، هدايت و پيشرفت جملگي از رموز اين طرح جديد است كه با روشهاي تهديد وارعاب در شرايط فعلي ممزوج شده است.
اگرچه جهان اسلام خود غرق مصائب مختلف و رنج آور بسياري از كشورهاي اسلامي بويژه عراق و فلسطين و افغانستان و ديگر كشورها مي باشد ولي فشار مضاعف نيروهاي خارجي و حتي عوامل موردحمايت آنهادر خاورميانه مثل آنچه در قالب توطئه هاي سازمان يافته اشغالگران و نيروهاي نظامي و امنيتي آنها شامل پنتاگون، سازمان سيا، موساد و حتي القاعده و انصار الاسلام و ... بروزمينمايد حكايت از يك برنامه نظام مند براي ويران سازي بنيانهاي كشورهاي منطقه دارد كه برخي از مراحل آن اجرا شده و يا در حال اجرا مي باشد و برخي از اقدامات و برنامه هاي آنها مشروط به موفقيت طرحهاي فعلي است.
در اين صورت مي توان دريافت اوضاع بسيار بحراني و بغرنج فعلي كشورهاي خاورميانه بويژه كشورهاي اسلامي در سايه اقدامات علني و غير علني اين گروهها كه در لايه هاي متعدد به انجام مي رسد خود پرده اي از جنايات است كه فقط گذر زمان مي تواند حقايق پنهان آن را به نمايش گذارد.
به همين جهت تهديدات روزمره و هتك حرمت عليه مقدسات اكثريت جامعه عراق و حملات سفاكانه به مردم بي دفاع در شهرهاي كربلا ونجف در كنار چنگ اندازي به منابع و ذخاير نفتي ، مليو آثار تاريخي در اين كشور و حذف فيزيكي نمايندگان اكثريت اين جامعه به دلايل مختلف و حتي با سهل انگاري نيروهاي اشغالگر در انجام وظايف قانوني وحقوقي خود از يكسو و حملات بي وقفه چكمه پوشان رژيم صهيونيستي و براه اندازي تسويه قومي و نژادي به بيان ديگر نسل كشي آشكار در نقاط مختلف فلسطين در سايه سكوت جهاني و انحراف افكار عمومي به مسايل عراق و فراموش كردن فلسطين عليرغم حضور نمايندگان سازمان هاي بين المللي و اروپايي و صدور بيانيه هاي مكرر در دفاع از حقوق مردم اين سرزمين در كنار مشوش نشان دادن اوضاع امنيتي و اجتماعي در بسياري از كشورهاي منطقه و همچنين انجام عملياتهاي ايذايي محدود با هدف ايجاد رعب و وحشت و گسست انسجام اجتماعي در اين كشورها و تخريب و تهديد زير بناهاي اقتصادي و منابع زير زميني همانند لوله هاي نفتي يا مراكز اقتصادي آن و از سوي ديگر اعزام مزدوران خود براي انجام عملياتهاي بسيار وحشت آور همانند حملات شيميايي عليه شهروندان و ترورهاي كور و بي هدف و ياحتي هدفمند و جهت دار از جمله راهكارهاي اين مراكز قدرت است كه در حال حاضر مي خواهند به هر روش ممكن بر مقدرات اين منطقه حاكم شوند.
دامن زدن به اختلافات، بهره گيري از افراد ساده لوح و قدرت طلب براي اهداف خود،ايجاد تفرقه و چند دستگي در ميان مسلمانان، هجوم رسانه اي عليه كشورها و رهبران آن وتخريب شخصيت شان و در يك كلام حمله همه جانبه براي آنچه آنها براي خود دشمن مي پندارند، از روشهايي مرسوم ومعمول آنهاست. اين در حالي است كه آنها در صورت عدم كارآيي اين روشهاي معمول به ابزارهاي قرون وسطايي و بهره گيري از روشهاي خشونت آميز و غير انساني نيز روي مي آورند كه نمونه آن را در دمكراسي مورد ادعاي آنها در ميان اسراي عراقي در زندان ابوغريب شاهد بوديم و جالب تر آنست كه در اين راه از انواع و اقسام سلاحها و تجهيزات مرسوم و غير مرسوم همانند سلاحهاي خودكار، سلاحهاي شيميايي، گازهاي كشنده، روشهاي مختلف شكنجه و فرسايش روح و آزار رواني و حتي قتل عام مردم بدون هيچ دليلي بهره گيري مي كنند.
آخر اينكه از مدتها پيش نقش سازمانهاي نظامي و امنيتي در منطقه خاورميانه به دلايل گوناگون بيشتر ومحوري مي گرديده تا آنجا كه مديريت امورمنطقه بر عهده آنها قرار گرفت و بطور حتم سازمانهاي جاسوسي همانند سيا و موساد از يكسو و پنتاگون و ديگر بخشهاي سياسي نيروهاي اشغالگر از سوي ديگر براي انجام ماموريت مهم تسخير و كنترل همه جانبه خاورميانه بسيج شدند.
نظر شما