روژه گارودی، فیلسوف و سیاستمدار و نویسنده معاصر فرانسوی، در سال 1913 در شهر مارسی به دنیا آمد و پس از طی مدارج دانشگاهی به عضویت کمیته مرکزی حزب کمونیست فرانسه درآمد. گاروردی طی سالهای 1945 و 1951 به عضویت مجلس مؤسسان فرانسه، در سال 1956 به نمایندگی مجلس ملی فرانسه و در سال 1959 به سناتوری مجلس سنای فرانسه انتخاب شد.
گارودی از نقشی که رهبران حزب کمونیست فرانسه در مذاکرات خود با رهبران چکسلواکی بازی کردند، آگاه بود وآنان را از تایید سیاست اتحاد شوروی سابق در اشغال چکسلواکی و از اتخاذ روش های استالینی در آن به سختی نکوهش کرد. این موضع گیری شدید موجب شد، گارودی مورد بیمهری کمونیستها قرار گیرد، تا آنکه در فوریه 1970 به طور رسمی او را از دفتر سیاسی حزب کمونیست فرانسه و سپس از عضویت حزب کمونیست اخراج کردند.
از کمونیست تا اسلام
به تدریج گرایشهای مذهبی در وی نیرومندتر میشد و او همچنان به تحقیقات خود درباره ادیان بزرگ ادامه میداد و درجستوجوی حقیقت بود، حقیقتی که ورای حزب بازیها و سیاستبازیها و قدرتطلبیها نهفته باشد. او که مردی متفکر و فیلسوف بود، نمیتوانست کورکورانه افکار پیش ساخته را بپذیرد و از آنها پیروی کند. ابتدا به مسیحیت گروید اما به این فکر می کرد که این مسیحیان بودند که در قرون گذشته اساس استعمار جهانی را پیریزی کردند و امروزه نیز با شیوههایی جدید و با تشکیل شرکتهای چندملیتی شیرهجان بینوایان را میمکند. پس اگر هم حقیقتی در مسیحیت نهفته باشد، این حقیقت رفته رفته مخدوش و مقلوب شده است. از این رو گارودی از مسیحیت نیز روی میگرداند.
گارودی معقتد بود که صهیونیستها به خاطر تسلط بر منابع و ذخائر غنی سرزمین فلسطین، اقدام به این جنایت بزرگ یعنی اشغال سرزمین مقدس فلسطین کردند. اگر چه حرکت صهیونیستها توسط سازمان ملل و حتی خود آمریکا محکوم شد، اما دولتمردان آمریکا همواره مخالفت جدی خود با اجرای مجازات علیه اسرائیل را ابراز کرده و میکنند. آمریکا و صهیونیسم همیشه تلاش میکنند که بازارهای جهان را قبضه کنند و کشورهای اسلامی باید سعی کنند با حفظ وحدت و یکپارچگی، تلاش استکبار جهانی را خنثی کنند.
گارودی که بعد از مسلمان شدن نام خود را "رجاء" گذاشت، درباره اسلام میگوید: اسلام جهانیترین دین جهان است، من که مسیحی بودم و مارکسیست بودم، به این خاطر مسلمان شدم که دین اسلام را جهانی و فراگیر یافتم. بنابراین ما مسلمانان باید با همدیگر به مبارزه با حاکمان انحصار طلب جهان برخیزیم.
|
من فکر می کنم که انقلاب ایران یکی از مهم ترین جهشهای تاریخ بشریت است؛ چرا که انقلابی صرفاً اقتصادی نبوده و انگیزههای اقتصادی و مقابله و مخالفت با طبقه برجسته هدف نهایی این انقلاب نبوده است. این انقلاب حتی یک انقلاب صرفاً سیاسی نبوده است که بر ضد یک قدرت استبدادی حرکتی صورت گرفته باشد. |
گارودی علیه هولوکاست
در سال 1998 یک دادگاه فرانسوی روژه گارودی را برای انکار هولوکاست و افترای نژادی مجرم شناخت و به خاطر کتاب "اسطورههای بنیانگذار سیاست اسرائیل" که در سال 1995 آن را به رشته تحریر درآورده بود، 120 هزار فرانک فرانسه برابر با 40 هزار دلار جریمه کرد. بعدا این کتاب به 29 زبان زنده دنیا ترجمه شد و واکنشهای زیادی در رابطه با محاکمه وی به خاطر این کتاب به دنبال داشت که همین نشانگر اهمیت کتاب است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی، در نماز جمعه 23 اردیبهشت 1379 با اشاره به محاکمه و برخورد حکومت فرانسه با روژه گارودی که مدعی عدم کشتار یهودیها از سوی آلمان نازی شده بود، فرمودند: "شما کجا دیدهاید کسی بتواند در غرب علیه صهیونیسم حرفی بزند."
گارودی و انقلاب اسلامی
گارودی انقلاب اسلامی ایران را مظهر رویارویی فرهنگ اسلامی با فرهنگ و تمدن غربی و آمریکایی ضداسلامی می دانست و در تفسیر انقلاب ایران معتقد بود: من فکر می کنم که انقلاب ایران یکی از مهمترین جهشهای تاریخ بشریت است؛ چرا که انقلابی صرفاً اقتصادی نبوده و انگیزههای اقتصادی و مقابله و مخالفت با طبقه برجسته هدف نهایی این انقلاب نبوده است. این انقلاب حتی یک انقلاب صرفاً سیاسی نبوده است که بر ضد یک قدرت استبدادی حرکتی صورت گرفته باشد.
وی می افزاید: این انقلاب در حقیقت یک نوع مخالفت و رویارویی با یک تمدن ـ تمدنی که ما آن را غربی یا تمدن آمریکایی می نامیم ـ بوده است؛ تمدن و فرهنگی که از سوی سردمداران رژیم حاکمی که خود از اربابان آمریکایی دستور می گرفتند و با زور و ارعاب به ملت ایران تحمیل می شد و نه تنها با فرهنگ ایرانی که از قدیمی ترین و شفّاف ترین و غنی ترین فرهنگ هاست، بلکه با فرهنگ و ایمان اسلامی و عصاره اساسی اسلام که همانا شیوه صحیح زندگی و اصول اساسی حیات بود در تضاد قرار داشت.
وی در کتاب "انقلاب امام خمینی" به بررسی دیدگاه های فلسفی امام خمینی(ره) و توصیف اهداف انقلاب اسلامی در ایران می پردازد و معتقد است تمدن غرب از حاکم شدن مفاهیم اسلامی بسیار بیمناک است و طی تحقیقات و پژوهشهای فلسفی خود به تحلیل راههای سیطره بر تمدن غرب با تشکیل حکومت اسلامی پرداخته است.
گارودی در این کتاب به پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 میلادی اشاره کرده و این انقلاب را دارای چارچوبی بسیار قوی و مستحکم قلمداد کرد و اظهار داشت که دیدگاه های فکری و فلسفی در اصالت و تعمیق انقلاب سیاسی ایران نقشی مؤثر داشته اند.
وی به منظور بررسی انقلاب اسلامی ایران کتاب های بسیاری نوشته است و از طریق تألیف و یا سخنرانی های مختلف در این زمینه به ادامه و استمرار فعالیت های خود درباره انقلاب اسلامی ایران داشته است.
این فیلسوف معروف معتقد است که توصیف انقلاب و اهداف امام خمینی(ره) بازگشت به راهکارهای صحیحی است که امام(ره)برای مبارزه با خشم و خشونت از آنها استفاده می کرد و با نیروی عرفانی از یک سو و نیروی نظامی از سوی دیگر انقلابی را برپا کرد تا جهانی یکپارچه و متحد تشکیل دهد.
وی در این کتاب سعی در تمرکز و محور قرار دادن ابعاد مختلف فکری و فلسفی امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران دارد و انقلاب اسلامی ایران را ادامه نهضت اندیشمندان و عارفانی چون سیدجمال الدین اسدآبادی می داند که به دنبال فعالیت های آنها انقلاب اسلامی ایران شکل گرفت.
نظر شما