به گزارش خبرنگار مهر، همایش بزرگداشت روز شیخ اشراق با همکاری انجمن علمی حکمت و فلسفه ایران و موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه عصر روز گذشته با حضور اساتید فلسفه در موسسه حکمت و فلسفه برگزار شد.
در این مراسم عبدالحسین خسروپناه درباره موضوع «روششناسی حکمت اشراق» سخنرانی کرد. وی گفت: هرعالِمی وقتی سخن می گوید و نظر می دهد دیدگاهش قطعا مبتنی بر یک روش است و متودولوژی خاصی دارد طبیعی است که هیچ کدام از حکما بیهوده گو نیستند و قطعا دانش آنها مبتنی بر یک استدلال است. به شناخت روش آنها روش شناسی گفته می شود. سؤال این است که شیخ اشراق از چه روشی استفاده کرده، با علم به اینکه حکمت ایشان، هم تکمیل حکمت مشاء است و هم نقد آن. ایشان با تصوف و حتی متکلمان هم اختلاف نظر دارد و در نتیجه حکمتی به نام حکمت اشراق تأسیس کرده است.
وی افزود: بعضی از بزرگان اهل سنت مثل غزالی و شهاب الدین عُمَر سهروردی و بعد هم فخر رازی ضربه مهلکی به فلسفه زدند اما شیخ اشراق تنها کسی بود که توانست عقل و شهود و فلسفه و تصوف را باهم جمع کند. حالا سوالی که پیش می آید این است که برهان و عرفان، فلسفه و تصوف و استدلال و شهود چگونه می توانند با هم جمع شوند؟
رئیس موسسه حکمت و فلسفه در ادامه گفت: حضرت آیت الله جوادی آملی در مورد شیخ اشراق میفرمایند: «شیخ اشراق نابغه نادرهای بود که حکمت بحثی و ذوقی را با هم آمیخت و از پیشگامان بین برهان و عرفان است». اما جمع بین برهان و عرفان، جمع فلسفه و تصوف، استدلال و شهود، علم حضوری و حصولی با چه متدولوژی انجام شده، در حالی که غزالی اعتقاد داشت این دو باهم جمع نمیشوند! غزالی ۲۰ اشکال به فلسفه مطرح میکند که سه تای آنها به تکفیر میانجامد و ۱۷ تای دیگر به بدعت. فخر رازی هم از اولین کسانی است که بنای تصوف را نهاد و تصوف را افضل علوم و مهمترین دانش می داند. حال چگونه است که شهاب الدین سهروردی این علوم را با یکدیگر ترکیب کرده است؟
خسروپناه ادامه داد: سهروردی در پاسخ به سوالی که مطرح کردم می گوید ما باید پیش از هرچیز ببینیم که تعریف حکمت چیست؟ سهروردی حکما را به پنج دسته تقسیم می کند؛ حکمایی که فقط در تهذیب نفس قوی هستند، حکمایی که در استدلال و بحث قوی هستند ولی فاقد تهذیب نفس اند، حکمایی که در هر دو شاخه استدلال و تهذیب قوی هستند، حکمایی که هر دوی این ها را جمع کرده ولی در بحث ضعیف است و حکمایی که در تهذیب ضعیف و در بحث قوی هستند. سهروردی در ادامه می گوید: من حکیمی را مطلوب می دانم که در هم در استدلال و هم تهذیب قوی باشد نه اینکه در یکی قوی و در دیگری ضعیف باشد.
رئیس موسسه حکمت وفلسفه گفت: سهروردی منطق و تهذیب را باهم جمع کرده است. برای این کار هم از منابع معرفتی مختلفی مثل ایران باستان، یونان باستان، عرفان و تصوف و کتاب آسمانی سنت اولیاء الهی استفاده کرده است. او از افرادی چون فیثاغورث، فریدو کیخسرو، منصور حلاج و... نام می برد و این نشان می دهد که چنین فردی با ۳۸ سال سن تتبع بسیاری داشته و شخصیت های بزرگی را می شناخته است. به عقیده سهروردی باید رویکردهای هرکدام این افراد را بشناسیم تا بتوانیم منطق و تهذیب را باهم جمع کنیم. اما سوال این است که چگونه اینها با هم جمع میشود در حالی که غزالی و فخر رازی جمع این دو را محال میدانستند.
این پژوهشگر فلسفه اضافه کرد: روش سهروردی به این شرح است: شکاکیت مطلق را نفی می کند (یعنی سوفسطائیان را کنار می گذارد)، به سلوک تمسک و با کمک بدیهیات، حس و عقل حقایق شهودی را مدلل می کند. توصیه شیخ اشراق به همراهان خود این است که برای رسیدن به طریقت و شهود مطالب فلسفی را به گونه ای مشایی فرا بگیرند، نسبت به نور معرفت الهی عشق بورزند و ۴۰ روز ریاضت بکشند.
خسروپناه افزود: روش حکمت اشراق نه مثل مشائیان براساس استدلال عقلی است و نه مثل متصوفان برپایه شهود حکمت اشراق جمع شهود و عقل است.
خسروپناه ادامه داد: طبق روش سهروردی برای رسیدن به این اتحاد ابتدا باید منابع معرفتی موجود در جهان را جمع آوری نمود. و از نظر شیخ اشراق این منابع معرفتی پنج قسمت هستند.
فلسفه ایران باستان، فلسفه یونان باستان، فسلفه مشاء و سینو، عرفان و تصوف، کتاب آسمانی اسلام و سنت انبیاء و اولیاء الهی.
وی ادامه داد: سهروردی معتقد است زمانی شهود و اندیشه باهم جمع میشود که از این پنج مجموعه استفاده شود. وی معقتقد است فلاسفه و حکمای این گروه و عرفای تصوف افراد بزرگی بودهاند و باید از دستاوردهای ایشان استفاده نمود و رویکرد اشراقی و شهود رمزی آنها را دریافت کرد.
این استاد حوزه و دانشگاه در پایان گفت: شیخ اشراق علاوه بر اینکه روش استفاده همزمان از عقل و شهود را بیان کرده خودش نیز از آن استفاده کرده مثلاً نشان داده است که چطور میتوان از قرآن حکمت استخراج کرد. سهروردی آیات مربوط به موضوع نور را کاملاً تفسیر کرده و با جزئیات به آن پرداخته است. همچنین سهروردی تمام رویکردهای این چند دسته منبع معرفتی را شناخته و مطالعه کرده است. از نظر او این رویکردها عبارتاند از:۱- رویکرد شهودی، ۲- رویکرد رمزی، ۳- رویکرد نقلی و ۴- رویکرد عقلی
نظر شما