خبرگزاری مهر ، گروه جامعه -علینژاد شاهرخ آبادی: با گروهی از فعالان جبهه فرهنگی انقلاب برای دیدن مناطق زلزله زده و جویا شدن از حال زلزله زدگان به کوهبنان و روستای جور، کانون زمین لرزه رفتیم. تخریب شدید نبود اما همه گیر.
از زلزله شب یلدا هر شب این مردم یلدا است؛ سرد و طولانی؛ معدود خانهای تخریب شده بود اما همهی خانهها ترک خورده است؛ خوابیدن چشم در چشم ترک سقف خانه سخت است؛ سرمای چادر می ارزد به خوابیدن زیر سقف ترک برداشته.
درد دل های مردم شهر را که شنیدیم؛ فهمیدیم زلزله، بحرانی کوچک در سرزمین بحران ها است؛ رنج ها را دیدیم و گنج ها را؛ نجابت و تحمل را از مردم کوهبنان با چشم خود دیدیم؛ نجابتی که صدایشان را با گذشت یک ماه از زلزله به گوش کسی نرسانده؛ قانع و بی ادعا و بی توقع بودند.
اشتغال مهم ترین بحران این شهرستان محروم شمال استان کرمان است؛ بیکار زیاد است و شاغل هم با تحمل سختیهای فراوان کار می کند؛ جمعیت زیادی از مردان این شهرستان کارگر معدن و تونل های معدنی ذغال سنگ منطقه هستند؛ قصه معدن تلخ است؛ قصه معدنکار تلخ است؛ قصه کوهبنان معدن دار تلخِ تلخ است. کارگری که نمی داند حین کار زنده می ماند یا نه. حقوق عقب افتاده ماه قبلش را به او می دهند یا نه. حق بیمه او پرداخت می شود یا نه. اگر اعتراض کند او را اخراج نمی کنند؟ ۸۰۰ هزار تومان حقوق کفاف زندگی را می دهد؟
قصه معدن در رسانه همه جناح ها منعکس شده؛ اما وقتی رقیبانشان بر مسند امور بودند؛ همین است که قصه معدن را تلخ تلخ می کند. سرزمینی که جمعیت ۲۴ هزار نفری سال ۸۶ آن افزایشی نداشته و در سال ۹۶ به ۲۲ هزار نفر هم نمی رسد؛ بیکاری، بیکاری، بیکاری و مهاجرت؛
به ما گفتند بیکاری اعتیاد آورد؛ کار پرفشار و بی حقوق و پراسترس در معدن هم برای جوانان ما اعتیاد آورد؛ سرمایه گذارانی که پول کارگر را نمی دهند یا حقوق کمی به آن ها می دهند تا بهره وری و سود خود را بالا ببرند؛ اعتیاد طلاق آورد و طلاق هم خود بحرانی است؛ رشد طلاق در این سرزمین هم مثل کرمان بالا است اقلیمی مناسب برای دامداری، کشت زعفران، کارخانه ذغال شویی، نیروگاه خورشیدی و ... اما دریغ از سرمایه گذاری؛ سرزمینی با ظرفیت که بیکاری مشکل اوست؛ معدن دارد اما کارخانه ذغال شویی ندارد؛ معدن دارد کارگر هم دارد اما کارگر آخر ماه حقوق ندارد؛ نانوایی منطقه ورشکست شد چون کارگر نسیه می خرید.
ذغال سنگ را خام فروشی می کنند و بیکاران منطقه را به امان دنیا رها می کنند؛ به گفته فرمانده سپاه منطقه با سرمایه گذاری ۱۰ میلیاردی بر روی معادن ذغال سنگ شهرستان ۱۵۰۰ نفر به طور مستقیم به کار گرفته می شوند. حکایت مسئولانی که سوار بر ماشین چندصد میلیونی و با دوربین و هیأت صدنفره برای تهیه گزارش رفتند هم تلخ است؛ یا اینکه برای بازدید آمدند اما مسئول زیردست، آن ها را به چادرهای تجهیز شده و با امکانات برد تا درد مردم را حس نکنند؛ کانکسی آنجا نیست؛ اگر هم آنجا باشد خود مردم خریده اند؛ با قیمتی بالا؛ پیرمردی می گفت همسرش دیابت دارد نمی داند کانکس بخرد یا خرج دوا و درمانش را بدهد؛ پیرمرد که رزمنده هم بود در آخر گفت اینها غمی برای ما نیست؛ اسلام به پیروزی نهایی برسد برای ما کافی است.
نظر شما