به گزارش خبرنگار مهر، نمایش «ریموت تهران» کاری از کمپانی آلمانی ریمینی پروتکل است که در این دوره از جشنواره تئاتر فجر در بخش آف استیج و مسابقه مکان های نامتعارف حضور دارد.
در این نمایش گروهی ۲۰ - ۳۰ نفره از شرکت کنندگان با هدفن هایی که در اختیارشان قرار داده می شود از پارک شفق مسیری را آغاز می کنند و روانه شهر می شوند که در این میان صدایی ماشینی به نام آوا آنها را راهنمایی می کند.
هدف این نمایش که با همکاری شرکت دانش بنیان گاتا (تولیدکننده نرم افزار صفحهخوان سهره ویژه نابینایان) در تهران اجرا میشود، ایجاد فضایی متفاوت برای مخاطب است تا در مواجهه با هوش مصنوعی، او را به انجام آزمونی روی خودش هدایت کند.
در ابتدای مسیر، آوا مخاطبان را با خود همراه و آنها در هیات یک «رمه» که او نقش چوپان شان را ایفا می کند، راهی شهر می کند. در این مسیر شرکت کنندگان می آموزند که زندگی در کنار یک گروه را که به مثابه یک اجتماع کوچک است، تجربه کنند. همراه شدن با یک جمع به منزله پذیرفتن قوانین و قواعد گروه است که این تجربه هم نکات مثبتی را در پی دارد و هم باعث محدود شدن افراد در عملکردهای فردی شان می شود.
پذیرفتن همراهی با یک جمع آنها را ملزم به پذیرش قوانینی می کند و آزادی محدودتری به آنها می دهد اما در عین حال به آنها احساس امنیت و اطمینان خواهد داد. در مسیری که شرکت کنندگان طی می کنند آوا از آنها می خواهد مسیری را تا رسیدن به مترو طی کنند و در این میان آنها را مقابل یک آینه محدب قرار می دهد تا همه جامعه در یک قاب و در کنار هم قرار گیرد و از آنها می خواهد این در کنار هم قرار گرفتن را ثبت کنند. در مرحله بعدی شرکت کنندگان وارد مترو می شوند و در هیات تماشاگران یک نمایش که بازیگرانش مردمی هستند که هرکدام نقشی در زندگی برعهده دارند، قرار می گیرند. شرکت کنندگان به دیدن رفتارهای افرادی که وارد مترو می شوند، دعوت شده و در انتها آنها را تشویق می کنند.
در ادامه شرکت کنندگان بعد از رسیدن به مقصد حق انتخابی محدود پیدا می کنند و از آنها خواسته می شود خودشان راه و مقصد بعدی شان را برگزینند اما بعد از این انتخاب، آوا به آنها می گوید که دادن این حق به آنها اشتباه بوده و شرکت کنندگان هنوز قادر به تصمیم گیری نیستند پس باید به راهی که او می گوید، بروند.
ادامه مسیر مجددا به شکل پیاده روی انجام می شود و از شرکت کنندگان خواسته می شود رفتارهایی را در حین حرکت در خیابان انجام دهند، رفتارهایی مانند دست تکان دادن برای مردم و دوربین های امنیتی یک مکان محافظت شده و یا دویدن در خیابانی خلوت و گوش دادن و همراهی با ترانه ای که برای شان پخش می شود. این رفتارها در قالب یک حرکت جمعی صورت می گیرد در حالی که این رفتارها ممکن است به صورت انفرادی خلاف عرف به حساب آید. در طول این اجرای ۱۰۰ دقیقه ای صدای آوا اعتماد شرکت کنندگان را به خود جلب می کند و آنها به شکلی مطیع فرمان های او می شوند.
حرکت شرکت کنندگان تا مجموعه تئاتر شهر ادامه می یابد و در ادامه آنها به سمت سالن انتظار تالار قشقایی هدایت می شوند در حالی که کم کم صدای آوا دچار دگردیسی شده و به صدای یک مرد تبدیل می شود. در این مقطع، جدایی میان این جمع به وجود می آید به این ترتیب که دستوراتی که تعدادی از شرکت کنندگان دریافت می کنند با بقیه متفاوت است اما در انتها همه به پشت بام مجموعه تئاتر شهر راهنمایی شده و از آنها خواسته می شود از آن بالا به شهر خیره شده و در نهایت به شکل قطره هایی در فضا محو شوند.
به گفته آوا، این حرکت جمعی «یک کورئوگرافی از آدم های در حال جابجایی است» و در این میان مفاهیمی چون زندگی اجتماعی، فردیت، جبر، دیکتاتوری، اعتماد، انتظار، قدرت تصمیم گیری و ... با شرکت کنندگان در این تجربه به اشتراک گذاشته می شود.
نظر شما