«مرز و حد» در بازار کتاب/ داستانی از زنان برای جامعه

به گزارش خبرنگار مهر، نشر نیماژ داستان بلند «مرز و حد» اثر زینب حبیبی را که نخستین اثر داستانی از نویسنده آن به شمار می‌رود را روانه بازار کتاب کرد.

بن مایه داستان حبیبی مرزهای ذهنی است که راوی این داستان؛ سحر و دوستانش آن را پشت سر می‌گذارند.

داستان «مرز و حد» داستان دغدغه‌های زنانه و کشف موانع و خواسته‌های جنسیتی آنها در زمان کنونی است. 

مسیر زمانی قهرمان داستان در این اثر داستانی مسیر پاک کردن زنگار از آیینه ذهن است و حبیبی برای طی کردن این راه با مخاطب سعی کرده نثری شیوا برای روایت در این اثر برگزیند و هر مخاطبی را ورای جنسیتش به همذات‌پنداری با داستان وادار سازد.

در بخشی از این رمان می‌خوانیم:

از در مدرسه داخل شدم و موج دلهره آوری از اول حیاط آمد، از پله‌ها گذشت و از من عبور کرد و رفت. به دفتر رسیدم. معلم‌ها نشسته بودند. خنده همیشگی به صورتشان نیامد. حتی از خستگی  اول صبح هم خبری نبود. نشانی از روزمرگی نبود و این چقدر استرس آور است. بیشتر از ناراحتی، بهت از صورتشان می‌بارید. پنج دقیقه مانده بود به شروع امتحان ریاضی ترم دوم. نشستم و در حین نشستن در گوش معلم ریاضی گفتم: قیافه‌ات چرا اینجوریه؟ معلم ریاضی، مدیر را نگاه کرد. انگار بخواهد از مادرش اجازه بگیرد و شکلات را از دست زنی غریبه بپذیرد یا نه. سرش را خم نکرد تا در گوشم حرف بزند. بلند و واضح جواب داد. افشار خودکشی کرده بود. قضیه پیچیده نبود. افشار مشخص بود. ردیف دوم سمت راست. قد متوسط. پوست سبزه. سرش به کار خودش. درسش خوب نبود اما بد هم نبود.

روز اول یکی یکی پرسیدم برنامه‌تان برای امسال چیست؟ افشار گفت: برنامه‌اش این است که در قرعه کشی سس مایونز برنده شود. می‌خواست یک چهار پول قرعه‌کشی را به خانواده‌اش بدهد و سه چهارم را بردارد و دنیا را بچرخد. پرسیدم سه چهارم یعنی چقدر؟ گفت یعنی چهل میلیون تومان. دلم نیامند بگویم با چهل میلیون سخت می‌شود دنیا را حسابی بگردی در عوض گفتم سپیده افشار، من و تو یک هدف مشترک داریم، اینکه دنیا را بچرخیم.

رمان «مرز و حد» در 248 صفحه با قیمت 23 هزار تومان منتشر شده است.